nlp چیست؟ – آکادمیک NLP

nlp چیست؟
4.6/5 - (91 امتیاز)

از حدود ۱۵ سالگی که نخستین جرقه‌های کشف دلایل این همه تفاوت در نوع نگاه انسان‌ها به زندگی در ذهنم زده شد، تا امروز که ۲۴ سال از آن زمان می‌گذرد، هرگز به این اندازه احساس آزادی و رهایی نداشته‌ام.

NLP پنجره‌ای را به سوی من گشود تا به راحتی پاسخ سوالات فراوان خود در مورد سیستم برنامه‌ریزی ذهن و رفتار را پیدا کنم.
هر چقدر بیشتر آموختم، بیشتر با عمق این اقیانوس پهناور و آرام آشنا شدم و زمانی که با آموزش‌های NLP، رسالت و ماموریت اصلی خود در جهان هستی را یافتم، بیش از پیش متوجه عشق سوزان خود در مطالعه، تحقیق و تدریس این علم شگفت‌انگیز گشتم.

من مهدی عرب زاده مدرس دوره های تخصصی ان ال پی، قصد دارم تا در این مقاله به شما بگویم:

ان ال پی چیست و دقیقاً چه میکند؟
چرا واژه متعارف برنامه ریزی عصبی کلامی برای nlp اشتباه است؟
چه ارتباطی میان nlp و ضمیر ناخودآگاه وجود دارد؟
تاریخچه ان ال پی چیست؟
آموزش NLP شامل چه موضوعاتی می باشد؟
پیش‌فرض های nlp کدامند؟
اساس شکل گیری و ماهیت ان ال پی چیست؟
دلایل قدرتمندی nlp چه مواردی می باشد؟
نقش افراد برجسته در پیدایش nlp چه بوده است؟
سایت های معتبر ان ال پی کدامند؟ و … .

لطفاً با من همراه باشید.

 

nlp چیست؟

ان ال پی مجموعه‌ای از اصول، مهارتها،‌ تمرینات و تکنیکهایی است که می‌توان با استفاده از آنها،‌ افکار،‌ رفتار،‌ عادتها،‌ هیجانات و باورهای انسانها را مورد تحلیل قرار داد و تغییرات دلخواه را در آنها به وجود آورد. علم ان ال پی بر این باور است که برنامه ریزی‌های شکل گرفته در ذهن،‌ الگوهای رفتاری ما را تعیین می‌کنند.

 بر این اساس nlp به ما کمک می کند تا هم مسائل حال حاضر خود را حل کنیم، هم به ما یاد می‌دهد که چگونه ذهنمان را برای موقعیت های دشوار پیش رو برنامه‌ریزی کنیم و هم اینکه چطور از حداکثر ظرفیت مغز خود برای رشد و پیشرفت استفاده کنیم. 

برای آشنایی با تعاریف مختلف علم NLP، فایل صوتی ان ال پی چیست را گوش دهید:

nlppointsblogان ال پی ساختارهای نفوذ به ذهن، تغییر و عمل را در می یابد و به ما یاد می‌دهد که افراد موفق چگونه از این ساختارها استفاده کرده‌اند

nlp چیست؟
nlp چیست؟

NLP مخفف چیست؟

nlp مخفف سه واژه Neuro Linguistic Programming به معنای برنامه‌ریزی عصبی زبانی می‌باشد. بر این اساس، تمامی افکار، رفتارها، عادت‌ها، باورها و هیجانات امروز ما حاصل برنامه‌ریزی‌هایی است که به واسطه دریافت اطلاعات از طریق حواس پنجگانه و در سیستم عصبی ما شکل گرفته است.

ضمن آنکه این اطلاعات توسط یک زبان قابل فهم برای ذهن تفسیر شده‌اند. بر فرض اگر ما شخصی هستیم که در ساعت مشخصی از شبانه‌روز به یکباره دچار ترس و دلشوره می‌شویم، این حالت‌ها به خاطر برنامه‌ریزیهایی است که در گذشته و در سیستم عصبی ما ایجاد شده است.

مثلا وقتی کودک بودیم، یک روز پدر و مادر، ما را تنها گذاشته و از خانه خارج شده‌اند و دقیقا در همان ساعت برق منزل هم رفته است و ما دچار ترس شده‌ایم. حالا امروز و بدون اینکه آگاه باشیم ، در همان ساعت مشخص (همان ساعتی که توسط ذهن، تفسیر به نگرانی شده است)، دچار ترس و دلشوره می‌شویم.

البته این تنها یک مثال است و در همین زمینه ممکن است عوامل متعددی نقش داشته باشند که با روشهایی که nlp به ما می‌آموزد، متوجه آنها می‌شویم.

برنامه‌ریزی عصبی زبانی یا برنامه‌ریزی عصبی کلامی؟

یک از مواردی که در کارگاه‌ها و دوره‌های مختلف آموزش NLP همواره بر آن تاکید دارم،  حفظ اصالت دانش‌ nlp  می‌باشد. به نظر من بی‌توجهی به استانداردهای جهانی تعریف شده در هر دانشی، می‌تواند به نوعی خیانت به بزرگان آن علم، جامعه دانشگاهی و مجامع علمی بین‌المللی و همچنین یادگیرندگانی باشد که مشتاقانه به دنبال کسب اطلاعات اصیل و آکادمیک می‌باشند.

گاهی بسیاری از مدرسان، حتی ناخواسته و بدلیل عادت غلط کپی‌برداری بدون اینکه خود به جستجوی منابع اصلی یک دانش روند،  باعث انحراف در محتوای استاندارد یک علم می‌گردند.

متاسفانه در مورد nlp نیز این چنین است. به عنوان مثال در ترجمه واژه NLP به فارسی، به کرات از عبارت غلط برنامه‌ریزی عصبی کلامی استفاده می‌شود در حالی‌که ترجمه صحیح، برنامه‌ریزی عصبی زبانی می‌باشد و این دو عبارت کاملا با هم متفاوتند.

لطفا پادکست آموزشی زیر را گوش دهید و البته توصیه می‌کنم حتما به سایت‌های معتبر NLP که لیست آنها در انتهای مقاله آورده شده است نیز، سری بزنید:

NLP دقیقا چه می‌کند؟

نکته فوق‌العاده NLP این است:  “درست است که ما موجوداتی برنامه‌ریزی شده هستیم، اما در عین حال قابل برنامه‌ریزی مجدد نیز می‌باشیم”. 

کاری که علم NLP انجام می‌دهد این است که توسط روشها، تمرینات و تکنیک‌های شگفت‌انگیز خود، برنامه‌های غلط گذشته را با برنامه‌هایی موثر و کارآمد جایگزین می‌کند و همین جایگزینی باعث تغییر رفتارها، باورها و احساسات منفی به رفتارها، باورها و احساسات مثبت می‌گردد، اما این همه ماجرا نیست!

Nlp همچنین مهارتهایی را به ما می‌آموزد که به واسطه آنها، ذهن خود را در جهت کسب موفقیت‌های دلخواهمان برنامه‌ریزی کنیم، برنامه‌هایی که شاید اصلا از قبل در ذهن ما وجود نداشته باشند.

پیام فوق‌العاده nlp چیست؟
پیام فوق‌العاده nlp چیست؟

NLP و ضمیرناخودآگاه

مسوولیت برنامه‌ریزی در وجود ما برعهده قسمتی از فعالیت‌های ذهن به نام ضمیر ناخودآگاه می‌باشد.

به طور خلاصه، تمامی اطلاعات دریافتی از حواس پنجگانه، در ضمیرناخودآگاه یا همان بخش غیرارادی ذهن جای می‌گیرند. سپس ضمیرناخودآگاه، کار پردازش این اطلاعات را انجام می‌دهد و نتیجه این پردازش،‌ همان رفتارها، باورها، عادت‌ها و احساسات امروز ماست.

 

آموزش nlp

براساس آنچه گفته شد، آموزش nlp شامل یادگیری اصول، روشها، مهارت‌ها، رویکردها، تمرینات و تکنیک‌های nlp می‌باشد که باعث اصلاح الگوهای غلط ذهنی و همچنین ساخت الگوهای جدید و کاربردی متناسب با نیازهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و حرفه‌ای ما می‌شوند.

ضمن اینکه علم ان ال پی به ما یاد می‌دهد که چگونه مهارت‌های فرا گرفته شده را تبدیل به عادت‌هایی پایدار در زندگی خود سازیم تا در نهایت و با مدیریت افکار، رفتار و هیجانات خود، قادر به کنترل صحیح زندگی باشیم.

 

nlppointsblogپائولو کوئیلو در کتاب کیمیاگر به اهمیت افسانه شخصی و لزوم تحقق آن می‌پردازد. NLP به ما می‌گوید که ناکامی در تحقق بخشیدن به افسانه شخصی، به علت افکار، باورها و رفتارهای نادرست ما در حال حاضر است

تاریخچه NLP چیست؟

تاریخچه ان ال پی
تاریخچه ان ال پی

ان ال پی در اواسط دهه ۱۹۷۰ میلادی، توسط ریچارد بندلر و جان گریندر پایه‌گذاری شد.
این دو در حالی در دانشگاه سانتاکروز کالیفرنیا با هم آشنا شدند که بندلر در آنجا دانشجو بود و گریندر استاد جوان زبان شناسی دانشگاه. در آن زمان ریچارد مشغول ویرایش دست‌نوشته‌های گشتالت درمانی بود و از آنجا که شخص با استعداد و خوش ذوقی بود، ساختار آن چیزی را که هر درمانگر برای پدید آوردن تغییری موفقیت‌آمیز در پیش می‌گرفت، به سرعت شناسایی نمود. ساختاری که تا آن زمان، درمانگران خود از آن مطلع نبودند.
بندلر و گریندر بر پایه همین تجربه اولیه یک فرایند اساسی را پدید آوردند که nlp بر شالوده آن استوار است: مدل‌سازی
بر این اساس بندلر و گریندر به مدل برداری از نوابغی چون گری‌گوری بیتسون مردم شناس انگلیسی، فریتز پرلز بنیانگذار گشتالت تراپی، ویرجینیا ساتیر خانواده درمانگر مشهور آن زمان و میلتون اریکسون نابغه روان درمانی و بنیانگذار هیپنوتیزم اریکسونی پرداختند.

 

مدل برداری در NLP چیست؟

همانطور که گفته شد،‌ nlp در ابتدا به مدل برداری از افراد موفق پرداخت. اینکه چگونه این افراد توانسته بودند در زندگی شخصی، خانوادگی و حرفه‌ای خود به موفقیت‌های چشمگیری دست یابند. نتایج این مطالعات،‌ باعث شناسایی ساختارهای فکری،‌ رفتاری، باورها،‌ ارزشها و به طور کلی چارچوب موفقیت این نوابغ گردید.

nlp چیست - مدل برداری در nlp
nlp چیست – مدل برداری در nlp


پس از آن،‌ بندلر و گریندر، تصمیم گرفتند این ساختارهای شناسایی شده را به افراد عادی انتقال دهند تا آنها نیز بتوانند با استفاده از همین الگوها،‌ به نتایج مشابهی دست یابند.
نتیجه فوق‌العاده بود!

همین مساله باعث شد که بندلر و گریندر تصمیم بگیرند یافته‌های خود را در سایر زمینه‌ها مانند مدیریت، ارتباطات،‌ آموزش،‌ سیاست،‌ ورزش،‌ فروش و … نیز مورد استفاده قرار دهند. باز هم نتایج حاصل شده حیرت‌آور بود!

nlppointsblogدر جهان صنعتی با شعار کاهش هزینه و افزایش کیفیت، برنامه‌ریزی عصبی زبانی (NLP) بسیار ساده سریع و کارآمد اثر می کند

 

پیش فرض‌های NLP  (موارد ۱ و ۸ زندگی من را متحول کرد!)

پیش فرضهای nlp مجموعه باورهای قدرتمندی هستند که نوابغ موفقی که NLP از آنها الگوبرداری کرد، در وجود خود نهادینه کرده بودند. اگر بخواهم به زبان ساده‌تر بگویم،  پیش فرضهای NLP خط فکری و سبک زندگی انسان‌های موفق را به ما نشان می‌دهند. 

تفاوتهای میان nlp و هیپنوتیزم

وقتی هرکدام از ما این پیشفرضها را به عنوان یک باور قوی در خود جا بیندازیم، متوجه تغییرات رفتاری فوق‌العاده‌ای در زندگی خود می‌شویم. به جرات می‌توانم بگویم که استفاده از این پیش‌فرض‌ها در زندگی شخصی من اثرات بی‌نظیری را بر جای گذاشت و شاید مهمترین دلیلی که باعث تغییر مسیر من به سمت آموزش تخصصی NLP گشت، تحولی بود که به واسطه نهادینه کردن پیش فرض‌های nlp در وجودم شکل گرفت.

پیش فرضهای nlp- اینفوگرافیک
پیش فرضهای nlp- اینفوگرافیک

برخی از مهمترین پیش‌فرضهای NLP عبارتند از:

۱- نقشه، سرزمین نیست (این ره که تو می‌روی، به ترکستان است!)

این پیش‌فرض به ما می‌گوید که هرکدام از ما براساس یادگیری‌هایی که در گذشته داشته‌ایم، تصمیماتی را می‌گیریم و گمان می‌کنیم که اگر خوب برنامه‌ریزی کنیم حتما به اهدافمان می‌رسیم، اما واقعیت چیز دیگری است.

پیشفرض nlp: نقشه، سرزمین نیست.
پیشفرض nlp: نقشه، سرزمین نیست.

NLP به ما نشان می‌دهد که الزاما داشتن نقشه مشخص، ما را به هدف موردنظر نمی‌رساند. زیرا ممکن است باورهایی که این هدف را شکل داده‌اند، از اساس اشتباه باشند. ضمن آنکه براساس این پیشفرض NLP،  نقشه‌ای که برای ما جواب می‌دهد، شاید برای دیگری جواب ندهد، زیرا او هم دارای دیدگاه‌های منحصر به خود می‌باشد. 

 

۲- هر رفتاری دارای منظوری مفید و مثبت است. (امان از ضمیرناخودآگاه!)

این پیش‌فرض ان ال پی اشاره به این نکته دارد که تمامی رفتارها و عادتهایی که در حال حاضر داریم، به خاطر نیت‌های مفید و مثبتی است که در ضمیر ناخودآگاه ما وجود دارد، حتی اگر ما آن رفتار را نپسندیم. مثلا کسی که سیگار می‌کشد و بارها تصمیم به ترک آن گرفته است ولی موفق نشده، به دلیل یک منظور مفید از لحاظ ناخودآگاه می‌باشد.

پیشفرض nlp: هر رفتاری دارای منظوری مفید و مثبت است.
پیشفرض nlp: هر رفتاری دارای منظوری مفید و مثبت است.

مثلا در کودکی این باور در وجودش شکل گرفته که سیگار باعث احساس قدرت یا استقلال می‌شود و حالا هرچقدر هم برای ترک سیگار تلاش می‌کند، ضمیر ناخودآگاه به او اجازه چنین کاری را نمی‌دهد. زیرا ضمیر ناخودآگاه بسیار قدرتمند است و هرکاری می‌کند تا این منظور مفید و مثبت (البته از نظر خود) را حفظ کند. تکنیک‌های NLP به کشف منظورهای مفید و متقاعدسازی ضمیرناخودآگاه در جهت تغییرات موردنظر ما، کمک بسیاری می‌کنند.

پیشنهاد میکنم این مقاله را نیز بخوانید:

NLP و منظورهای مفید و مثبت ضمیر ناخودآگاه

 

 

۳- برای رسیدن به هدف، ضمیرخودآگاه و ناخودآگاه باید همسو باشند.

این پیش‌فرض NLP اشاره به این موضوع می‌کند که ما توسط قدرت اندیشه و اراده (ضمیر خودآگاه) تصمیمی را می‌گیریم و به سمت هدف خود حرکت می‌کنیم، اما برای موفقیت حتما باید ضمیرناخودآگاه یا همان بخش احساسی وجودمان هم با این تصمیم موافق باشد وگرنه پس از مدتی دچار بی‌انگیزگی می‌شویم و هدف را رها می‌کنیم.

پیشفرض nlp: برای رسیدن به هدف، ضمیرخودآگاه و ناخودآگاه باید همسو باشند.
پیشفرض nlp: برای رسیدن به هدف، ضمیرخودآگاه و ناخودآگاه باید همسو باشند.

برای اینکه بیشتر متوجه این موضوع شوید، لطفا پادکست آموزشی زیر را گوش دهید:

 

۴- منابع راه‌حل در همه افراد به اندازه کافی وجود دارد.

براساس این پیش‌فرض NLP ریشه همه تغییرات هر شخص، در وجود خود اوست. تجربه، دانش، مهارت، آموخته‌ها و … همگی منابع نامحدودی را شکل می‌دهند که می‌توانند به موقع و در زمان مواجه شدن با مشکلات، مورد استفاده قرار گیرند.

پیشفرض nlp: منابع راه‌حل در همه افراد به اندازه کافی وجود دارد.
پیشفرض nlp: منابع راه‌حل در همه افراد به اندازه کافی وجود دارد.

این منابع گرانبها در بخش ناخودآگاه ذهن جای دارند و هرزمان که لازم باشد، قابل دسترسی هستند.  از دیدگاه NLP، ما خود مسوول رفتارهایمان هستیم. 

وقتی نمی‌توانیم به هدفی برسیم، ممکن است دیگران را سرزنش کنیم و آنها را مقصر بدانیم و یا حتی شرایط را نامساعد جلوه دهیم، در حالی‌که مسوول اصلی خودمان هستیم.

 تکنیک‌ها و تمرینات NLP در این زمینه کمک می‌کنند تا از یک طرف به توانایی‌ها و ظرفیت‌های خود پی ببریم و از طرف دیگر از این توانمندی‌ها به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم. 

NLP بر این اعتقاد است که هیچ‌کس نمی‌تواند بر ما اثر بگذارد، مگر اینکه خودمان بخواهیم.

 

۵- ذهن و جسم بر یکدیگر اثرگذارند. (ریشه ۸۵% از دردها و بیماری‌های جسمی، ذهنی است)

این پیش‌فرض NLP بر این نکته تاکید دارد که ذهن و جسم کاملا به هم پیوسته و مرتبط هستند. وقتی از لحاظ جسمی اوضاع خوبی نداریم و مثلا شاید دچار سرماخوردگی شده باشیم، از لحاظ ذهنی هم به هم می‌ریزیم.

پیشفرض nlp: ذهن و جسم بر یکدیگر اثرگذارند.
پیشفرض nlp: ذهن و جسم بر یکدیگر اثرگذارند.

اگر دقت کنید بسیاری از نگرانی‌ها، استرس‌ها، حواس‌پرتی‌ها و مواردی از این دست، در زمان‌هایی که خسته هستیم بیشتر به سراغمان می‌آیند.

ذهن هم کاملا بر جسم اثر می‌گذارد. امروزه ثابت شده است که  ریشه بیش از ۸۵% بیماری‌های جسمی بخاطر مسائل ذهنی انسان‌هاست.

در NLP تکنیک‌های بسیار زیادی برای تقویت همزمان سلامت جسمانی و سلامت روانی وجود دارد تا این هماهنگی میان جسم و ذهن برقرار گردد.

 

۶- اگر کسی کاری را انجام داد، شما هم می‌توانید. (موفقیت به استعداد ربطی ندارد!)

منظور از این پیش‌فرض NLP، همان الگوبرداری از افراد موفق است.  NLP متوجه شد که استعداد، نقش چندانی در موفقیت افراد ندارد  و اگر یک فرد معمولی بتواند در زمینه مورد‌نظر خود از افراد موفق در همان زمینه الگوبرداری کند، او هم می‌تواند به همان موفقیت‌ها دست پیدا کند.

پیشفرض nlp: اگر کسی کاری را انجام داد، شما هم می‌توانید
پیشفرض nlp: اگر کسی کاری را انجام داد، شما هم می‌توانید

مبحث مدل‌برداری در NLP که یکی از موضوعات مهم در این علم شگفت‌انگیز می‌باشد، دارای بخش‌های متعددی است که در آموزش‌های NLP به صورت گسترده مورد توجه قرار می‌گیرد.

 

۷- در زندگی انعطاف‌پذیر باشید. (مرغت، یه پا نداشته باشه!)

انعطاف‌پذیری یعنی داشتن راه‌حل‌های مختلف و متنوع برای رسیدن به یک هدف، یعنی اگر از یک راه به مقصد نمی‌رسی، بیش از اندازه اصرار نکن! راهت را تغییر بده. این باوری بسیار قدرتمند در میان تمام فوق‌ حرفه‌ای‌ها است که در همه جنبه‌های زندگی باید انعطاف‌پذیر بود.

پیشفرض ان ال پی: در زندگی انعطاف پذیر باشید.
پیشفرض ان ال پی: در زندگی انعطاف پذیر باشید.

براساس این پیش‌فرض NLP، اگر شما در حال حاضر تنها یک منبع درآمد دارید یا همه پول خود را در یک زمینه سرمایه‌گذاری کرده‌اید، فرد انعطاف‌پذیری نیستید.

از کجا معلوم، شاید نتوانستید به هر دلیلی کار فعلی خود را ادامه دهید، اصلا اگر دچار ورشکستگی شدید آنگاه چه می‌کنید؟  همه تخم‌مرغ‌ها را داخل یک سبد نگذار! 

حتما برای خود زمانی را اختصاص دهید و به این موضوع بیندیشید. انعطاف‌پذیری باید در تمام قسمت‌های زندگی از روابط میان زوجین تا تربیت فرزندان، کسب‌و‌کار، اتخاذ تصمیمات غیرمترقبه و … رعایت شود.

 

۸- شکست وجود ندارد و هرچیزی یک تجربه است. (راز طلایی نوابغ)

در کلاس‌های NLP وقتی به این پیش‌فرض می‌رسم، به شدت هیجان‌زده می‌شوم. برای اینکه این پیش‌فرض NLP را با بند بند وجودم و بارها و بارها تجربه کرده‌ام. در سخت ترین لحظات زندگی، این پیش‌فرض به مانند فانوسی نجات‌بخش برای من عمل کرد.

پیشفرض ان ال پی: شکست وجود ندارد و هر چیزی یک تجربه است.
پیشفرض ان ال پی: شکست وجود ندارد و هر چیزی یک تجربه است.

باید باور کنید که شکست، هرگز وجود ندارد و هر عدم موفقیتی می‌تواند به عنوان تجربه‌ای ارزشمند در مسیر رشد تلقی شود.

پیشنهاد می‌کنم که حتما زندگینامه افراد موفقی مانند ادیسون، هنری فورد، سرهنگ ساندرز، مایکل جردن و … را مطالعه کنید و دیدگاه‌های آنها نسبت به شکست را در وجود خود به باورهایی قوی تبدیل کنید.

 مساله اصلی شکست نیست، مساله اصلی زمان تسلیم شدنه! 

تاثیرات اصلی بر پیدایش NLP

 NLP دارای یک تاریخچه فکری و مبنای فلسفی است. پدیدآوردندگان NLP، رشته‌های مختلفی را در کنار هم جمع کردند تا NLP را پایه‌گذاری کنند.

ویلیام جیمز یک فیلسوف و روانشناس آمریکایی بود که به خاطر مطرح کردن نظریه عمل‌گرایی مشهور است. او یکی از اولین روان‌شناسانی بود که درباره تجربه ذهنی زمان در مقابل آنچه زمان باید به خودی خود باشد صحبت کرد، و آثار او احتمالا بیشترین تاثیر را بر نحوه برخورد NLP با خط زمان داشته است. در مدتی که جیمز آثار خود را می‌نوشت، بیشتر مطالعات روانشناسی به پدیده‌های ذهنی از بیرون، به عنوان داده‌های عملی قابل اندازه‌گیری، نگاه می‌کردند. جیمز به تجربه از درون نگاه می‌کرد، نه به عنوان داده‌های عینی که می‌توانند توسط یک مشاهده‌گر بیرونی اندازه‌گیری شوند بلکه به عنوان آنچه از طریق بودن درون یک تجربه می‌توان آن را درک کرد. او یکی از پیشگامان اعتبار تجربه ذهنی است.

ویلیام جیمز

کورزیبسکی رشته‌ای را پایه‌گذاری کرد که آن را معناشناسی کلی نامید تا راهی پیدا کند برای صحبت کردن درباره فرایند دنیای دائما در حال تغییر بدون اینکه آن را به وسیله زبانی که از آن استفاده می‌کنیم، در یک ساختار ثابت منجمد کند.

او اولین کسی بود که در سال ۱۹۳۳ از عبارت “عصبی-زبانی” استفاده کرد. او همچنین جمله “نقشه نشان دهنده همان سرزمین نیست” را ابداع کرد، جمله‌ای که مفهمومش این است که نقشه (زبان) همان چیزی نیست که نقشه از روی آن کشیده شده است (تجربه). کلمات با تجربه‌ای که آن را معرفی می‌کنند یکسان نیستند. کلمات فقط ساختار تجربه را مشخص می‌کنند. کلمات بسیار محدودتر از خود تجربه هستند و اشتباه گرفتن این دو می‌تواند به درد و سرخوردگی منجر شود. کورزیبسکی چند مورد تمایز در زبان ایجاد کرد و در مورد تمایز نقشه/ سرزمین (اینکه چگونه ما با استفاده از زبان خود نقشه‌هایی از واقعیت می‌سازیم و سپس آن نقشه را به عنوان خود واقعیت در نظر می‌گیریم) مفصل توضیح داد. نقشه هیچگاه نمی‌تواند درست باشد، بلکه فقط کمابیش مفید است. آثار کورزیبسکی یکی ازمبناهای مدل زبان در NLP است.

بررسی دلایل تضادهای درونی در NLP

مضمون آثار کورزیبسکی توسط جورج لکاف و مارک جانسون ادامه پیدا کرد. آنها این ایده را مطرح کردند که تمام زبان‌ها به صورت استعاره صحبت می‌کنند. ما هیچ‌وقت نمی‌توانیم درباره اینکه هرچیزی دقیقا چگونه است صحبت کنیم، بلکه فقط می‌توانیم درباره اینکه آن چیز شبیه چه چیزی است صحبت کنیم. استعاره‌هایی که از آنها استفاده می‌کنیم، حتی در ساده‌ترین جملات، تفکر ما را در مسیر خاصی جهت می‌دهند. (درجمله آخر استعاره “مسیر” برای توصیف آنچه برای تفکر ما اتفاق می‌افتد استفاده شده است. هیچ‌گونه مسیری در دنیای بیرون در مورد تفکر ما وجود ندارد.) برداشت لغوی از استعاره‌ها، راه‌های جدید جذابی را درباره اینکه ما چگونه فکر می‌کنیم و جهان را درک می‌کنیم و در نتیجه قادر به انجام چه چیزی هستیم، پیش روی ما قرار می‌دهد. NLP معمولا از زبان برداشت لغوی دارد تا سرنخی برای فرایند فکری پشت آن به دست آورد.

الفرد کورزیبسکی

کارل راجرز بنیانگذار و مشهورترین طرفدار “درمان مخاطب محور” است. او زبان مخاطبان خود را به آنها منعکس می‌کرد و با این کار به آنها امکان می‌داد تا باورها و پیش فرضهای خود را به شیوه‌ای غیرقضاوتی بررسی کنند و به نوعی درک و راه‌حل برای مشکل‌شان دست پیدا کنند. گوش دادن و تفکر غیرقضاوتی در رویکرد NLP به درمان، نقش اساسی دارند. گریندر و بندلر ویدیوهای ضبط شده کارل راجرز با مخاطبانش را بررسی می‌کردند.

کارل راجرز

اریک برن در سال ۱۹۶۴ کتاب “بازی‌ها” را منتشر کرد. این کتاب این ایده قدرتمند را مطرح کرد که شخصیت افراد دارای “قسمت‌هایی” است که به طور متفاوتی فکر می‌کنند و واکنش نشان می‌دهند. او سه قسمت اصلی را “بالغ”، “کودک” و “والد” نامید. NLP استعاره قسمت‌های شخصیت را از برن گرفته و استفاده فراوانی از آن می‌کند، اما نه آنگونه که برن از آن استفاده می‌کرد. قسمت‌ها یک استعاره است. هیچ کس در واقع به قسمت‌های مختلف تقسیم نمی‌شود، اما این ایده می‌تواند برای رسیدگی به مشکلات و تصمیمات دشوار مفید باشد زیرا افراد معمولا احساس می‌کنند که تمایلات و عواطف متضاد آنها را “تکه تکه” کرده است. گریندر و بندلر ویدیوهای ضبط شده اریک برن در حال انجام روان درمانی را بررسی می‌کردند.

اریک برن

کارل پریبرام، جورج میلر و یوجین گالانتر مدل TOTE را درکتاب خود با عنوان “برنامه‌ها و ساختار رفتار” که در سال ۱۹۶۰ منتشر شد، مطرح کردند. این مدل توضیح می‌دهد که ما چگونه برای رسیدن به اهدافمان با استفاده از اصول بازخورد و “پیش خورد”، عمل می‌کنیم و واکنش نشان می‌دهیم. این مدل جایگزین مدل عمل ساده محرک- پاسخ شد. در مدل TOTE، ما برای کاهش تفاوت بین حالت کنونی و حالت مطلوب عمل می‌کنیم. ما به عمل کردن ادامه می‌دهیم تا زمانی که تفاوت از بین برود. این مدل هنوز در NLP مورد استفاده قرار می‌گیرد زیرا یک مدل سایبرنتیک است، یعنی نتایج  یک عمل به سیستم بر می‌گردد و به عنوان مبنای عمل بعدی مورد استفاده قرار می‌گیرد. جورج میلر همچنین این ایده را مطرح کرد که ما در یک زمان فقط می‌توانیم به “هفت مثبت یا منفی دو” بخش از تجربه رسیدگی کنیم. آنچه ما به آن توجه می‌کنیم و اینکه چگونه تجربه‌مان را منظم می‌کنیم، بر میزان آنچه می‌فهمیم و در یادمان می‌ماند تاثیر می‌گذارد.

چهار نفری که بیشترین تاثیر را بر پیدایش NLP گذاشتند عبارتند از گرگوری بیتسون، فردریش (فریتز) پرلز، میلتون اریکسون و ویرجینا ساتیر.

گرگوری بیتسون یک مردم شناس انگلیسی بود، اما آثار او به رشته‌های مختلف اشاره می‌کند: قوم شناسی، روان‌پزشکی، روان‌شناسی و سایبرنتیک. در طول دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ او وقت خود را صرف مطالعه روی مردم بالی و گینه نو کرد. او با مارگارت مید، که مردم شناس فرهنگی بود ازدواج کرد و در سال ۱۹۴۹ به آمریکا مهاجرت کرد. در آنجا او مدتی به عنوان یک قوم شناس در سازمان سربازان در پالو آلتو واقع در کالیفرنیا کار کرد. در آنجا او با جی هالی و جان ویکلند همکار شد که آنها بعدها با همکاری پاول واتزلاویک پیشگام ایده‌هایی شدند که به رشته درمان کوتاه مدت تبدیل شد.

بیتسون یکی از اعضای موسس کنفرانسی میسی در زمینه نظریه سیستم‌ها در دهه ۱۹۵۰ بود و در این زمینه با وارن مک کالچ همکاری کرد. او کمک‌های شایانی به روانپزشکی، سایبرنتیکس و نظریه سیستم‌ها کرد. آثار او در معرفت‌شناسی سایبرنتیک و مردم شناسی، ، مبنای فکری NLP را تشکیل می‌دهد و اگرچه ریچارد بندلر و جان گریندر هیچگاه به طور رسمی از بیتسون مدل‌برداری نکردند، هنگامی که در اوایل دهه ۱۹۷۰ در سانتاکروز با او همسایه بودند، گفتگوهای زیادی با او داشتند. روش تفکر بیتسون و تمایزهایی که او ایجاد کرد، تاثیر عمیقی بر رویکرد جان و ریچارد به مدل‌برداری مهارت‌های ارتباط داشتند.

گری‌گوری بیتسون

فریتز پرلز ابتدا در زمینه روانکاوی آموزش دیده بود، امّا در دهه ۱۹۴۰ این رشته را رها کرد و شروع به طرح‌ریزی ایده‌های خود کرد که بعدها با عنوان گشتالت درمانی شناخته شد. او در اوایل دهه ۱۹۶۰ در کالیفرنیا سکونت داشت. ایده اصلی او این بود که هدف روان‌درمانی فقط نباید کمک به افراد برای سازگاری با زندگی در جامعه باشد، بلکه باید وسیله‌ای برای رشد شخصی و روشی برای یکپارچه سازی ذهن و عواطف باشد. پرلز اعتقاد داشت که افراد باید به غریزه خود اعتماد کنند و از تجربه خود لذت ببرند. او یکی از اولین درمانگرانی بود که ایده سیستم‌های معرف (دیداری، شنیداری و لامسه‌ای) را در درمان به کار برد. او همچنین مدل قسمت‌های شخصیت را مورد استفاده قرار داد. او اعتقاد داشت که یکی از اهداف درمان این است که این قسمت‌ها به طور هماهنگ در کنار هم زندگی کنند.

فریتز پرلز

ویرجینیا ساتیر کار خود به عنوان درمانگر در شیکاگو آغاز کرد و در آنجا با الکلی‌ها و بی خانمان‌ها کار می‌کرد. در سال ۱۹۵۱ او یکی از اولین درمانگرانی بود که با کل خانواده در یک جلسه کار می‌کرد. او در اوایل دهه ۱۹۶۰ به کالیفرنیا مهاجرت کرد و همراه با دان جکسون و جولز ریسکین موسسه تحقیقات ذهنی را در پالو آلتو تاسیس کرد. او در سال ۱۹۷۲ جان و ریچارد را ملاقات کرد و همکاری گسترده‌ای را با آنها آغاز کرد. ویرجینیا ساتیر بر وابستگی متقابل افراد به یکدیگر و تعادل بین رشد شخصی و احترام به نیازهای دیگران تأکید می‌کرد.

کارهای او بر افزایش عزت نفس و احترام به نیازهای دیگران متمرکز شده بود. ویرجینیا همچنین از مدل قسمت‌ها استفاده کرد و یک مدل با چهارنوع شخصیتی ارائه داد: “سرزنش کننده”، “تسلی دهنده”، “حواس پرت‌کننده” و “محاسبه‌کننده”. او از سوالات NLP استفاده می‌کرد اما نه به روش سیستماتیکی که جان و ریچارد بنیان‌گذاری کردند. او همچنین از مدل سیستم‌های معرف NLP استفاده می‌کرد و تلاش می‌کرد تا مخاطبان خود را به سوی تجربه راه‌حل‌هایی برای مشکل‌شان از طریق تمام حواس سوق دهد.

ویرجینیا ساتیر

میلتون اریکسون احتمالا بیشترین تاثیر را بر پیدایش NLP داشته است. او در ابتدا در رشته‌های پزشکی و روانشناسی تحصیل کرد علی‌رغم اینکه در سن ۱۸سالگی به شدت به بیماری فلج اطفال دچار شده بود. بعدها این بیماری باعث شد که او مجبور به استفاده از صندلی چرخدار شود. او شغل روانپزشکی را در پیش گرفت و شروع به بررسی نقش‌درمانی هیپنوتیزم کرد علی‌رغم خصومت زیادی که از جانب حرفه روانپزشکی دریافت کرده بود. او ده سال آخر عمر خود را در فونیکس واقع در آریزونا صرف هیپنوتیزم درمانی کرد. در آنجا درمانگران و روانشناسان از سراسر دنیا به دیدن او می‌آمدند.

گرگوری بیتسون پیشنهاد کرد که میلتون می‌تواند مدل خوبی در زمینه درمان برای مطالعه توسط جان و ریچارد باشد، بنابراین آنها مدتی در خانه او در فونیکس مستقر شدند و هنگامی که او کار می‌کرد، او را نگاه می‌کردند و به حرف‌هایش گوش می‌دادند. آنها در کتاب دو جلدی خود با عنوان “الگوهای تکنیک‌های هیپنوتیزمی دکتر میلتون اچ.اریکسون” بخشی از مهارت قابل توجه او را در زمینه استفاده از زبان برای القای خلسه مدل‌برداری کردند.

اریکسون بیشترین احترام را برای منحصر به فرد بودن هر فرد قائل بود و کنجکاوی بی‌نهایتی درباره اینکه آنها چگونه قادر به انجام کارهای خود بودند داشت. او نظریه‌های کلی روانشناسی را تایید نمی‌کرد و از هیچ رویکرد سیستماتیکی استفاده نمی‌کرد، بلکه به مخاطب اجازه می‌داد که خودش روش درمانش را دیکته کند. روش آسان‌گیرانه هیپنوتیزم درمانی او و زبان آزاد و مبهم او به مخاطب اجازه می‌داد که گفته های او را به گونه ای که بیشترین معنی را برای او داشته باشد تعبیر کند. این روش هیپنوتیزم درمانی نام او را به همراه دارد (هیپنوتیزم درمانی اریکسونی) و الگوهای زبانی او در NLP با عنوان میلتون مدل تدریس می شود.

NLP ما را به چه جور آدمی تبدیل می‌کند؟

میلتون اریکسون

پیشنهاد میکنم این مقاله را نیز بخوانید:

پایه‌های علمی NLP

 

اساس شکل‌گیری تکنیکهای NLP چیست؟

مدل برداری از فنون و روشهایی که درمانگران فوق حرفه‌ای برای معالجه بیماران خود به کار می‌بردند، پایه و اساس شکل‌گیری تکنیک‌های NLP گردید، اما این تازه شروع کار بود. علم ان ال پی خود را تنها به مدلسازی محدود نکرد و رفته رفته به صورت بسیار گسترده به مطالعه چگونگی عملکرد ذهن،‌ چگونگی نفوذ بر دیگران،‌ مهارتهای برقراری ارتباط موثر، تغییر الگوهای رفتاری،‌ نحوه یادگیری صحیح،‌ مذاکرات و بسیاری از زمینه های دیگر پرداخت و روز به روز تکنیکها، فنون و مهارتهای بیشتری را کشف و در اختیار علاقمندان به تغییر قرار داد.
با این حال علم NLP تنها به مجموعه‌ای از تمرینات و تکنیکها محدود نمی‌شود،‌ بلکه با تغییر در روش تفکر، باعث می‌شود تا با روحیه‌ای خلاقانه، شیوه‌های نوینی را در مسیر پیشرفت به کار گیریم.

موضوع مهم این است که الگوها و تکنیکهای NLP به شما این توانایی را میدهند تا خلاقانه با موقعیت‌های دشوار و بحران‌ها دست و پنجه نرم کنید.

NLP چیست؟

ماهیت کاربردی NLP چیست؟

یکی از ویژگیهای مهم علم NLP، کاربردی و عملی بودن آن است. فنون و مهارتهای NLP در چارچوب تکنیک ها و تمرینهایی بیان می‌شوند که کاملا جنبه عملی دارند.

به همین دلیل، آموزش‌های NLP محدود به بیان و توصیف مفاهیم و اصول نیست. بلکه به دنبال چگونگی اجرای تکنیکها و مهارتها می‌باشد.

این فنون و تکنیکها در قالب دوره های NLP و به صورت عملی اجرا می‌شوند. امروزه علم برنامه ریزی عصبی زبانی (NLP)، با سرعت چشمگیری در جهان در حال رشد و گسترش می‌باشد و هر روز به تعداد علاقمندان به تغییر و بهبود مهارتهای فردی با آموزشهای NLP افزوده می‌گردد.

علاوه بر این،‌ بسیاری از شرکت‌ها و سازمانهای دولتی و غیردولتی مهم در دنیا نیز از تکنیک های ان ال پی در جهت افزایش توانمندی‌های نیروی انسانی خود در سطوح مختلف، استفاده می‌کنند.

 

nlppointsblogدر ان ال پی بیشتر بر «انجام دادن» تاکید می‌شود تا «دانستن» و بسیاری از دانشجویان nlp هنگامی به درک آن نایل می‌ آیند که عملاً آن را به کار می‌بندند.

 

 

اهداف nlp چیست؟

ان ال پی در مجموع به دنبال رسیدن به دو هدف به صورت همزمان است:

رسیدن به نتیجه مطلوب در مقطعی خاص و دسترسی به هدفهای بلند مدت در طول زندگی

به همین دلیل روشها و فنون علم NLP، این دانش را به ابزاری موثر در رسیدن به اهداف زندگی تبدیل می‌کنند.

 

دلایل قدرتمندی NLP (پلی محکم از جنس صرفه‌جویی)

همه ما می‌دانیم که این روزها سبک زندگی‌ها نسبت به گذشته، کاملا متفاوت شده است. نیازها متنوع‌تر شده‌اند و در نتیجه ما مجبوریم که برای رفع این نیازها، با سرعت بیشتری حرکت کنیم. تعداد تصمیمات مهمی هم که در مقاطع مختلف زندگی باید بگیریم، افزایش یافته است.

nlp چیست؟ nlp پلی از جنس صرفه‌جویی است
nlp چیست؟ nlp پلی از جنس صرفه‌جویی است

همه اینها یعنی امکان تنش، تلاطم، سردرگمی، کمبود وقت، ترس و انواع هیجانات مخرب، روز به روز در حال افزایش است. بنابراین ما به ابزاری نیاز داریم که با توجه به شرایط زندگی حال حاضر از یک طرف موثر عمل کند و  از طرف دیگر باعث صرفه‌جویی در وقت، انرژی و هزینه‌ها گردد  و NLP دقیقا همان ابزاری است که جامعه جهانی امروز به آن نیاز دارد.

 

NLP چگونه باعث صرفه‌جویی می‌گردد؟

در این مورد سخن بسیار است، اما تجربه ۱۰ ساله من در برگزاری سمینارها، دوره‌ها و کارگاه‌های متعدد با آموزه‌های علم nlp، نشان می‌دهد که سه دلیل زیر از مهمترین عوامل قدرتمندی nlp می‌باشند که به طور محسوسی باعث صرفه‌جویی در وقت، انرژی وهزینه ها می‌شوند:

 

۱- NLP به سراغ اصل مطلب می‌رود و …

تمامی تمرینات، تکنیک‌ها و آموزش‌های nlp، بر روی ضمیرناخودآگاه ۹۵ درصدی یعنی همان مرکز برنامه‌ریزی اثر می‌گذارند. Nlp به دنبال نصیحت و حاشیه‌پردازی نیست و مستقیما به سراغ گنجینه شگفت‌انگیز ذهن می‌رود که محل حافظه بلندمدت ماست. برای همین است که به NLP، علم تغییرات سریع و پایدار گفته می‌شود.

 

۲- NLP بسیار انعطاف‌پذیر است.

یک عبارت معروف به نقل از میلتون اریکسون در nlp وجود دارد:

 “برای حل یک مشکل یکسان در ۱۰ نفر متفاوت، باید ۱۰ راهکار بلد باشی”. 

به جرات می‌توانم بگویم که شاید صدها بار از همین مورد در کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی استفاده کرده باشم. دائما به دانشجویانم تاکید می‌کنم که از هر تکنیک nlp می‌توان در موارد مختلف استفاده نمود، به شرط آنکه در اجرای آن تکنیک از تسلط کافی برخوردار باشیم.

بارها و در حین جلسه کوچینگ NLP، از ترکیب دو یا چند تکنیک برای رفع یک مشکل استفاده نموده‌ام و نتیجه گرفته ام و این به دلیل انعطاف‌پذیری بالای علم nlp می‌باشد.

 

۳- NLP بر روی راه‌حل متمرکز است و نه مشکل.

اگر بخواهم خیلی راحت بگویم:  “NLP به دنبال تجسس در زندگی دیگران نیست”.  NLP  به دنبال حل مساله می‌رود و این کار را با تغییر در الگوهای برنامه‌ریزی شده ذهن انجام می‌دهد.

 NLP  به دیگران برچسب نمی‌زند و آنها را قضاوت نمی‌کند و فقط به دنبال ارائه راهکارهای لازم و کارآمد است. 

nlp چیست؟ ان ال پی بر چگونگی حل یک مساله یا مشکل متمرکز است به بر چرایی و علت بوجود آمدن آن
nlp چیست؟ ان ال پی بر چگونگی حل یک مساله یا مشکل متمرکز است به بر چرایی و علت بوجود آمدن آن

 

پیشنهاد میکنم این مقاله را نیز بخوانید و فیلم آموزشی مربوطه را ببینید:

سه دلیل قدرتمندی NLP 

 

NLP، علم، هنر یا هر دو؟

ازتون دعوت میکنیم فیلم آموزشی زیر را ببینید:

 

NLP چه فواید و تاثیراتی دارد؟

۱۰ سال تجربه بنده در برگزاری مستمر دوره‌های تخصصی nlp و همچنین کار بر روی مراجعین مختلف در جلسات کوچینگ nlp، به من ثابت کرده است که نمی‌توان با یک عدد و رقم مشخص تعداد کاربردها و فواید nlp را بیان نمود.

هر چقدر بیشتر بر تجربه‌ام افزوده می‌گردد بیشتر از کارکرد NLP در برنامه‌ریزی ذهن و ایجاد تغییرات دلخواه آگاه می‌شوم. با این حال قصد دارم تا در این بخش، برخی از مهمترین کاربردهای ان ال پی را تقدیم حضور شما دوست علاقه‌مند به یادگیری نمایم.

 

۱- شناسایی ساختار ذهن و نحوه برنامه‌ریزی آن

NLP به موشکافی دقیق ساختار ذهن و اینکه ما چگونه اطلاعات مختلف را دریافت و در ذهن خود کدبندی می‌کنیم، می‌پردازد. آشنایی با ساختارهای ذهنی در NLP پایه‌ای قوی برای استفاده از تکنیک‌ها و تمرینهای مختلف NLP در برنامه‌ریزی عمیق ضمیر ناخودآگاه می‌باشد.

شناسایی ساختار ذهن و نحوه برنامه‌ریزی آن
شناسایی ساختار ذهن و نحوه برنامه‌ریزی آن

۲- نگرش نوابغ و افراد حرفه‌ای به جهان هستی و محیط پیرامون خود

NLP مانند یک کتاب راهنمای ارزشمند، الگوها و سبک زندگی افراد حرفه‌ای و موفق در زمینه‌های مختلف را در اختیار ما قرار می‌دهد. این الگوها در پی تحقیقات مفصل بر روی این نوابغ استخراج شده‌اند و نهادینه کردن هرکدام از آنها در وجود خود، به عنوان یک گام بسیار مهم در تغییر سبک زندگی به شیوه‌ای صحیح تلقی می‌شود.

فواید nlp- نگرش نوابغ موفق به زندگی
فواید nlp- نگرش نوابغ موفق به زندگی

۳- مهارتهای برقراری ارتباط موثر با دیگران

یکی از مهمترین فواید nlp، آموزش مهارتهای کلامی و غیرکلامی با رویکرد اثرگذاری بر ذهن مخاطب و جلب اعتماد اوست. تکنیک‌های nlp در برقراری ارتباط موثر، به سرعت باعث ایجاد احساس خوب در طرف مقابل می‌شود و به درک عمیق طرفین از یکدیگر نیز کمک شایان توجهی می‌کند.

 

۴- جایگزینی سریع تصاویر منفی ذهن با تصاویر مثبت

در این مورد روش‌ها و تکنیک‌های مختلفی وجود دارد که با استفاده از آنها می‌توان با جایگزینی تصاویر مثبت بجای تصاویر منفی، مسیر برنامه‌ریزی ذهن را تغییر و همسو با خواسته‌هایمان نماییم.

جایگزینی سریع تصاویر منفی با تصاویر مثبت
جایگزینی سریع تصاویر منفی با تصاویر مثبت

۵- تکنیک‌های رفع سریع استرس و اضطراب

در این بخش تمرینات و تکنیک‌های هیجان‌انگیز NLP باعث رفع سریع استرس‌های موقتی، اضطراب‌های دائمی و برنامه‌ریزی قدرتمند ذهن برای مواجه‌شدن با موقعیت‌های سخت و غیرقابل پیش‌بینی به منظور حفظ آرامش و کنترل خود می‌شوند.

 

پیشنهاد میکنم مقاله فواید NLP را حتما بخوانید

سایت‌های معتبر NLP

نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس nlp
منبع: آکادمیک NLP

002
4.8 17 رای‌ها
Article Rating
عضو
اشاره به موضوع
guest
76 Comments
جدیدترین نظرات
قدیمی‌ترین نظرات نظرات با تعداد رای زیاد
بازخورد درون خطی
دیدن همه نظرها
76
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا دیدگاهی بنویسیدx