بررسی دلایل تضادهای درونی در NLP

آیا تا به حال در مسابقه طناب‌کشی شرکت کرده‌اید و یا چنین مسابقه‌ای را تماشا کرده‌اید؟ در این مسابقه هر دو طرف انرژی زیادی را صرف می‌کنند، اما با این حال خیلی از جایشان حرکت نمی‌کنند.
تناقض نیز چه درون خودتان و چه با فردی دیگر، مانند مسابقه طناب‌کشی، انرژی زیادی از شما می‌گیرد بدون اینکه حرکت و پیشرفتی وجود داشته باشد.

 

درگیری میان خودآگاه و ناخودآگاه

تناقض در درون شما معمولا میان بخش خودآگاه و ناخودآگاه ذهنتان رخ می‌دهد.

برای مثال زمانی را بخاطر آورید که بخشی از شما می‌خواهد کاری را انجام دهید و بخش دیگر، شما را از انجام این‌کار نهی می‌کند. فردی را در نظر بگیرید که در بخش خودآگاه ذهنش می‌داند که سیگارکشیدن بد و پر زیان است و برای سلامتی ضرر دارد، اما با این حال سیگارکشیدن را ادامه می‌دهد، چرا که به این شکل آرامش می‌یابد.

 

 

 

تعریف تناقض در nlp

در علم nlp “تناقض” را به شکل درگیری‌ای روانی که گاهی به صورت ناخودآگاه روی می‌دهد، تعریف می‌کنیم.

این درگیری هنگامی اتفاق می‌افتد که بخش‌هایی از درون شما در مقابل هم قرار می‌گیرند. به عبارت دیگر، تناقض یعنی رو در رو شدن این بخش‌های متضاد باهم. پس از آشتی این بخش‌های متضاد، تناقض نیز از میان می‌رود.

 

درجه‌بندی تضادهای درونی در nlp

درگیری‌های درونی می‌توانند به اشکال مختلف و با شدت‌های متفاوت رخ دهند. سطوح منطقی تناقض‌ها به شکل زیر است:

• هویت
• ارزش‌ها و باورها
• توانایی‌ها و مهارت‌ها
• رفتارها
• محیط

وقتی به تناقض‌هایی که با آنها درگیر هستید توجه می‌کنید، درک اینکه این تناقض‌ها در چه سطحی روی داده‌اند، در حل آنها به شما کمک می‌کند.

در اینجا چند مثال از این درگیری‌ها را که ممکن است در سطوح منطقی متفاوت با آنها روبرو باشید، برایتان ذکر می‌کنم:

 

هویت:

خیلی وقت‌ها در زندگی نقش‌های مختلفی دارید. این نقش‌ها ممکن است حتی در محل کارتان متفاوت باشند و شما را به جهت‌های مختلفی ببرند.

ممکن است بخواهید پدر یا مادر خوبی باشید و همزمان کارمندی متعهد و دوست‌داشتنی نیز باشید. 

 

ارزش‌ها و باورها:

یکی دیگر از دلایل تضادهای درونی در nlp، مخلوطی از باورهای ذهنی می‌باشد که با هم سازگار نیستند و با ارزش‌هایتان هماهنگی ندارند. ممکن است “شاد بودن” را دوست داشته باشید و همزمان بخشی از شما باورش این باشد که لیاقت شادی را ندارید.
ممکن است “سلامتی” و “ثروت” هر دو برایتان ارزشمند باشد، اما باورتان این باشد که رسیدن به هر دوی آنها غیرممکن است.

توانایی‌ها و مهارت‌ها:

ممکن است از توانایی‌ها و مهارتهای مختلفی برخوردار باشید، اما ندانید چگونه به شکل رضایت‌بخش از آنها استفاده کنید.

بنابراین تلاش کنید شغلی پیدا کنید که در آن از مهارت‌هایتان به بهترین شکل ممکن استفاده کنید. ممکن است موسیقی‌دان خوبی باشید و در عین‌حال در رشته پزشکی تحصیل کرده باشید. مهم این است که انتخاب کنید آن انرژی را کجا صرف کنید.

 

رفتارها:

شاید گرفتار رفتارهایی شوید که شما را به هدف‌هایتان نزدیک نکند. برای مثال آیا شده که کار مهمی برای انجام‌ دادن داشته باشید، اما ساعت‌ها وقتتان را صرف کارهای غیرضروری کنید؟
و یا مثلا وقتی در حال پیروی از یک رژیم غذایی برای لاغری هستید، ناگهان متوجه شوید که در حال خوردن غذایی چرب و پرکالری هستید؟

 

محیط:

گاهی ممکن است بر سر دوراهی گیر کرده باشید و ندانید که با چه کسانی زمان بگذرانید. شاید با کسانی دوست هستید که خانواده‌تان از دوستی شما با آنها راضی نیستند. شاید بخشی از وجودتان دوست دارد از خانواده‌تان جدا شوید و روی پای خود بایستید. شاید بخشی از شما دوست دارد در همین کشور زندگی کنید و بخشی دیگر می‌خواهد به کشور دیگری مهاجرت کنید. به این شکل دوست دارید همزمان در دو مکان باشید.

 

 

 

به محض اینکه جمله‌ای را از دیگران می‌شنوید که با این عبارت شروع می‌شود: “بخشی از من دوست دارد….. و همزمان بخشی دیگر از وجودم می‌خواهد….”، مطمئن باشید که تناقض درونی در فرد وجود دارد.

وقتی سطوح منطقی‌تان با یکدیگر هماهنگ است، شما نیز در تعادل کامل خواهید بود. بررسی موضوع تضادهای درونی در nlp نشان می‌دهد که تناقض هنگامی اتفاق می‌افتد که تلاش می‌کنید به چیزی برسید و نمی‌توانید یا آنچه انجام می‌دهید، به نتیجه نمی‌رسد. 

بنابراین اگر می‌خواهید به هدفی مثل حقوق بالاتر برسید، شاید این هدف با هویت شما که من پدر یا همسر خوبی هستم، تناقض داشته باشد. زیرا دیگر نمی‌توانید زمان کافی با خانواده‌تان بگذرانید.

در دوره‌های تخصصی nlp، تکنیک‌هایی عملی را فرا می‌گیرید که با استفاده از آنها می‌توانید میان سطوح منطقی خود تعادل برقرار کنید و به اهداف مورد نظرتان نیز دست یابید.

 

 

برگرفته از کتاب NLP For Dummies
نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس nlp
منبع: آکادمیک NLP