در سال ۱۹۸۸، رابرت دیلتز (یکی از توسعه دهندگان NLP)، تمرینی را پیشنهاد داد که میتوانست به افراد کمک کند تا از طریق بررسی مواضع مختلف ادراکی، تغییری اساسی در ارتباطات مشکلدار خود ایجاد کنند. این شیوه را میتوان در تمام ارتباطاتی که مشکلی در آن وجود دارد، به کار گرفت. خواه در محیط کار، خواه هر جای دیگر.
گونه کوتاهشده تکنیک دیلتز، جایگاههای ادراکی در NLP نامیده میشود که در ادامه ارائه میگردد.
زمانی میتوانید بیشترین نتیجه را از این تمرین بگیرید که به طور فیزیکی آن را انجام دهید. شما نه تنها به مقداری فضا احتیاج دارید، بلکه باید مطمئن باشید که دیگران شما را نمیبینند. شاید فکر کنند که عقلتان را از دست دادهاید!
مهم نیست که این تمرین را در خانه یا محل کار انجام میدهید، اما محیط باید آرام و خلوت باشد.
۱- یک ارتباط مسالهدار را مشخص کنید که میخواهید آن را بهبود ببخشید.
۲- قلم و سه ورق کاغذ سفید آماده کنید و همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است از آنها برای علامتگذاری سه مرحله استفاده کنید.
آنها را با فاصله از هم (حداقل دو متر) روی زمین بگذارید.
۳- وارد مرحله مربوط به خود شوید (موضع اول).
فرض کنید که طرف مقابل شما، یعنی کسی که با او مشکل دارید در محل مربوط به فرد دیگر (موضع دوم) ایستاده است. تجسم کنیدکه با این فرد در تعامل مهمی قرار گرفتهاید.
از خود بپرسید:
- چه چیزی را تجربه میکنم؟
- چه چیزی میبینم و میشنوم؟
- چه احساسی نسبت به اوضاع و احوال دارم؟
اینک در حال تجربه بخشی از آن هستید، گویی که واقعا در حال وقوع است. بعد از اینکه در ذهن خود به سوالات بالا پاسخ دادید، آمادهاید که مرحله بعد را آغاز کنید.
۴- حرکت کنید و در محل فرد دیگر (موضع دوم) بایستید.
حالا طوری عمل کنید که انگار همان فردی هستید که با او در ارتباط مشکل قرار دارید. واقعا خود را جای او بگذارید. پیش خود تصور کنید که دارید خودتان را که در موضع اول ایستادهاید میبینید.
حالا از خود بپرسید:
- چه چیزی را دارم تجربه میکنم؟
- چه چیزی میبینم و میشنوم؟
- چه احساسی نسبت به اوضاع و احوال دارم؟
اگر نیاز دارید که زمان طولانی صرف کنید تا بتوانید خود را جای فرد مقابل بگذارید، هیچ اشکالی ندارد. هرگاه در ذهن خود به سوالات پاسخ دادید، به مرحله بعدی بروید. یعنی به محض اینکه به پرسشها جواب دادید، آمادهاید که به مرحله بعد بروید.
۵- وارد مرحله ناظر (موضع سوم) شوید.
تجسم کنید که دارید هر دو نفر را میبینید، یک نفر در قسمت مربوط به خود شما ایستاده است و دیگری هم در قسمت مربوط به فرد دیگر.
از آنجا به آن دو نفر نگاه کنید و ببینید چه اتفاقی بین آنها رخ داده است. در رابطه با «خود»، که اندکی آنطرفتر ایستاده است و طرف مقابل، واقعبین باشید.
سپس به عنوان ناظری بیطرف این سوالات را از خود بپرسید:
به چه چیزی توجه کردهام؟
به نظر میرسد که گره اصلی این ارتباط در کجاست؟
آن «شما» که اندکی آنطرفتر و در موضع اول ایستاده است، چه تغییری میتواند ایجاد کند؟
آن «شما» که اندکی آنطرفتر و در موضع اول ایستاده است، میتواند چه نگرش متفاوتی پیدا کند که قادر باشد اوضاع را تغییر دهد؟
هرچقدر زمان نیاز دارید، صرف آن کنید که به سوالات پاسخ دهید. اگر پاسخهای مختلفی دادهاید، بهتر است آنها را یادداشت کنید تا فراموش نکنید.
اگر در پاسخ دادن با مشکل مواجه میشوید، تسلیم نشوید! همچنان به فکرکردن ادامه دهید. اگر باز هم چیزی به شما القا نشد، به مرحله چهارم بروید. از آنجا میتوانید خود، فرد مقابل و فرد ناظر را ببینید. در اینجا اطلاعات و پاسخهای مورد نیازتان را مییابید.
وقتی به طور ذهنی به سوالات پاسخ دادید، آمادهاید که به مرحله بعد بروید.
۶- به محل مربوط به خود (موضع اول) بازگردید.
درباره ایجاد تغییراتی که در مرحله سوم به آن رسیدید، فکر کنید. طوری بیندیشید که گویی در حال انجام آن تغییرات هستید. طرف مقابل را تصور کنید که دارد به تغییرات شما واکنش نشان میدهد.
از خودتان بپرسید:
- حالا چه رفتاری را از طرف فرد مقابل میبینم و میشنوم؟
- حالا چه احساسی نسبت به آن دارم؟
- چه چیزی تغییر کرده است؟
وقتی در ذهن خود به این سوالات پاسخ دادید، آمادهاید که به مرحله بعد بروید.
۷- دوباره به محل فرد دیگر (موضع دوم) بروید.
«خود» را مجسم کنید که در موضع اول ایستاده و تغییراتی را که در مرحله پنج به آن رسیدید، انجام داده است.
به عنوان فرد دیگر (یعنی خود را در جای او گذاشتهاید) از خودتان بپرسید:
- حالا چه رفتاری را از طرف مقابل میبینم و میشنوم؟
- حالا چه احساسی نسبت به آن دارم؟
- چه چیزی تغییر کرده است؟
۸- به محل مربوط به خود (موضع اول) بازگردید.
اکنون که تمامی تغییراتی که در مرحله پنج به آن رسیدید، ایجاد شده است. با توجه به تحولی که در ارتباط رخ داده است از خود بپرسید:
- حالا چه احساسی نسبت به اوضاع و احوال دارم؟
- چه چیزی تغییر کرده است؟
وقتی این تمرین را انجام دادید، میفهمید که باید چه تغییراتی در شیوه رفتارتان با آن شخص ایجاد کنید تا نسبت به آن ارتباط، احساسی متفاوت پیدا کنید. حالا میتوانید آن را در عمل پیاده کنید!
بنابراین پیش از آن که با آن شخص صحبت کنید، به یافتههایی که از طریق تمرین جایگاههای ادراکی در nlp به دست آوردهاید، بیندیشید. توجه کنید که چقدر اوضاع فرق کرده است و ارتباط به طور نامحسوس و یا به طور بنیادی، متحول گشته است.
هرگاه به میزان کافی با این تکنیکها آشنا شوید، میبینید که علاوه بر انجام فیزیکی آن در اتاق، حتی در ذهنتان هم میتوانید آن را انجام دهید. بنابراین هرگاه لازم بود که در حین مکالمات شناخت بیشتری از یک ارتباط مسالهساز پیدا کنید، به طور ذهنی این تکنیک را تمرین کنید و در جایگاههای مختلف قرار بگیرید. از آنچه که به دست خواهید آورد و تغییری که ایجاد میکنید، شگفتزده خواهید شد.
یادتان باشد:هر ارتباطی مستلزم دو نفر است و هردوی آنها، در واقع مسئول هستند. چه عالی میشود اگر هر دو نفر تمایل و مهارتهای یکسانی برای بهسازی رابطه داشته باشند! اما متاسفانه چنین چیزی به ندرت پیش میآید و شما نمیتوانید طرف مقابل را تغییر دهید تا از مشکلات بکاهید. با این همه، تنها کاری که از دستتان بر میآید این است که انعطافپذیر باشید و با استفاده از این تمرینها به رویکردهای جدیدی برسید.
نویسنده: لین کوپر(برگرفته از کتاب برنامهریزی عصبی زبانی در زندگی، کار و تجارت)
منبع: آکادمیک NLP
- بررسی دلایل تضادهای درونی در NLP
- تحول در ارتباطات مشکل دار
- داستان سرایی موثر با NLP (داستان تعریف کردن، روش خودشو داره)
- nlp برای رهبران فردا
- عوامل موثر بر فهمیدن
- آشنایی با کتاب کار NLP
- کلمات با بار مطلق
- خلق یک استعاره
- اهمیت و محدودیتهای زبان در nlp
- یادگیری در NLP
- nlp چیست؟ – آکادمیک NLP
- اصول NLP
- چارچوبهای ان ال پی
- ۳ دلیل قدرتمندی NLP
- فواید nlp
- استراتژی والت دیسنی در nlp
- هرم دیلتز در nlp
- فیلترهای کلامی در nlp
- متامدلها در nlp (مدل برتر)
- تفاوتهای میان nlp و هیپنوتیزم