شیوههای اصلی تفکر دربارهی رفتارها در «ان ال پی»، «چارچوبهای ان ال پی» نامیده میشود.
نتیجه در مقابل مقصر
برخی از درمانگران برای بررسی علت عدم دستیابی فرد به اهدافش گذشتهی او را بررسی میکنند، بنابراین، بر روی مشکل متمرکز میشوند که این کار را گاهی “چارچوب سرزنش” مینامند.
اگر از این چارچوب برای بررسی موقعیت فعلی خود استفاده میکنید، شاید در پایان به این نتیجه برسیدکه باید از خودتان سوالات بسیاری با کلمهی آغازین “چرا” بپرسید: “چرا اینگونه هستم؟”، “چرا این کار را انجام میدهم؟”، “چرا چنین مشکلاتی را پدید میآورم؟” هدف از این کار هم این است که کسی را مقصر بیابید.

تمرکز بر جهت، گاه “چارچوب نتیجه” نامیده میشود. “ان ال پی” بر نتیجهی کارها تمرکز دارد، نه بر علت انجام آنها. در «NLP » چگونگی اهمیت دارد. اگر بدانید چرا کاری را انجام میدهید، برای ادامهی آن نیز توجیهی خواهید یافت. اگر بدانید چگونه کاری را انجام میدهید، میتوانید آن را تغییر دهید.
شیوهی انجام کار در مقابل علت انجام آن
این چارچوب نحوهی انجام کار را نشان میدهد:
- چگونه کار فعلیام را انجام میدهم؟
- چگونه میتوانم برای کسب نتیجهای متفاوت به شیوهی دیگری کارم را انجام دهم؟
کنجکاوی و آزمایش
اگر کنجکاوی را شیوهی نگرش خود بدانید، سبب میشود که پیاپی از خودتان بپرسید: «آنها چگونه این کار را انجام میدهند؟ چه چیز سبب میشود فرد مورد نظر من چنین موثر کارش را به انجام برساند؟ من چگونه میتوانم مانند او باشم؟” ممکن است بتوانید با این پرسشها شیوهی موثری را برای کارها پیدا کنید.
آزمایش یعنی میخواهید رفتارهای نو را امتحان کنید و پاسخ بهدست آمده را به کار ببندید، یاد میگیرید از انجام هر کار چه نتیجهای به دست میآید.

بسیاری از ما به راحتی گمان میکنیم، میدانیم قرار است با انجام کاری خاص به چه نتیجهای دست یابیم. اگر همواره موقعیتی را از قبل قضاوت کنید، دیگر آزمایشی نخواهید کرد و به نتایج توجه دارید.
پیشنهاد میکنم این مقاله را نیز بخوانید:
کنجکاوی و آزمایش سبب افزایش تعداد انتخابها میشود. زمانی که کودکی خردسال بودید، اینها بخشی از رفتارتان بودند و نسبت به دنیا آگاهی داشتید.
وقتی میخواهید بیشتر بدانید و چیزهای نو را امتحان کنید، بیشتر احتمال دارد که موفق شوید زیرا انتخابهای بیشتری پیشرویتان قرار دارند.
بازخورد در مقابل شکست
در “ان ال پی” نتایج اهمیت دارد و “ان ال پی” بر آن متمرکز است.
اگر کاری که در حال حاضر انجام میدهید، برایتان کارساز نیست، نشانهی شکست شما نیست. شما به نتایجی دست یافتهاید اما این نتایج از نتایجی که مدنظرتان بودهاند، متفاوت هستند.
در “ان ال پی” از هر اتفاقی میتوان درس گرفت. هر اتفاقی را بازخورد بدانید و اینکه چقدر به نتیجهی مدنظرتان نزدیک میشوید. زندگی مملو از مشکلات و موانع است. مهم این است که شما دربارهی آنها چه فکر میکنید؟ فرصتهایی برای کسب نتایج نو یا شکست خویش.
باور شکست، در صورت عدم دستیابی به نتیجهی مطلوب سبب میشود دربارهی خودتان احساسات منفی را تجربه کنید. همین امر سبب میشود اقدام دیگری را مدنظر قرار ندهید.
کسانی که همچنان به شکست میاندیشند، ممکن است به دلیل عدم دستیابی فوری به نتایج مطلوب، خود را سرزنش کنند و این بدان معناست که برای تغییر اقدامات و انجام کارهای خود یاد نمیگیرند به چه نیاز دارند که در این صورت، کل روند به کشمکش تبدیل میشود. به طور کلی توقف، باور مفیدی نیست.
باور تجربه به عنوان بازخورد سبب میشود دیدگاهی انعطافپذیر پیدا کنید و دارای احساسات مثبت شوید. اگر در ظاهر از اهداف خود فاصلهی زیادی گرفتهاید، به راحتی انعطافپذیر باشید و کار دیگری انجام دهید (هر کار دیگری که میخواهد باشد).
بازخورد یعنی فرصتی یافتهاید تا از تجربهی خود درس بیاموزید و بتوانید راهی مشخصتر به سوی خواستههای خویش بیابید.
امکان در برابر ضرورت
در “ان ال پی” خوب است فرض کنید همواره انتخابها در دسترستان هستند و در برابرتان وجود دارند. این باور که کاری “باید” یا “بهتر است” انجام گیرد، انتخاب و انعطافپذیری شما را محدود میسازد.
جستجوی انتخابها و امکانات، شما را به “سببساز موقعیتها” تبدیل میکند تا اینکه “معلول” وضعیتی باشید.

در هر موقعیتی که پیش میآید، میتوان چنین فرض کرد که علتی برای آن وجود دارد، به طور مثال، علتی، معلولی را سبب شده است. اگر باورمان این باشد که چیزهای خارج از اراده و کنترل ما سببساز موقعیتهای پیشرویمان میشوند، دیگر مسوولیت نتایجی را که خلق میکنیم، به عهده نمیگیریم و قربانی سرنوشتمان میشویم. NLP آن را “معلول بودن” میداند.
خواهید دید که برخی با گفتن جملاتی نظیر جملات زیر، خودشان را در زمرهی معلولان موقعیتها قرار میدهند:
- ” به این علت چاقم که سوخت و ساز بدنم کُند است، کاری از دست من بر نمیآید.”
- “برای هم سن و سالان من کاری وجود ندارد”.
- “چه مرد، چه زن همه سردرگم هستند، به همین علت است که نمیتوانم رابطهای را برای مدت طولانی حفظ کنم. هیچکس رابطهای سالم نمیخواهد.”
جملات این چنینی گوینده را در وضعیت قربانی حوادث قرار میدهند. اگر میخواهید در زمرهی علتهای موقعیتهای پیش روی خود باشید، فکرتان را از این عقیده دور کنید و فرض کنید میتوانید در اتفاقات آینده تاثیرگذار باشید.

برای مثال:
- “سوخت و ساز بدنم کُند است اما میتوانم با ورزش آن را تغییر دهم.”
- “خیلی از کارفرمایان کارمندانی به سن و سال من نمیخواهند اما من استثنایی در این قانون خواهم یافت.”
- “چه کسب میخواهد رابطهای سالم و مناسب داشته باشد؟ من چگونه میتوانم او را به سوی خودم جذب کنم؟”
برای تغییر این شیوهی تفکر از خودتان بپرسید: ” چه کار متفاوتی میتوانم بکنم تا به نتیجهی دلخواهم دست پیدا کنم؟”
نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس NLP
منبع: آکادمیک NLP
- بررسی دلایل تضادهای درونی در NLP
- تحول در ارتباطات مشکل دار
- داستان سرایی موثر با NLP (داستان تعریف کردن، روش خودشو داره)
- nlp برای رهبران فردا
- عوامل موثر بر فهمیدن
- آشنایی با کتاب کار NLP
- کلمات با بار مطلق
- خلق یک استعاره
- اهمیت و محدودیتهای زبان در nlp
- یادگیری در NLP
- nlp چیست؟ – آکادمیک NLP
- اصول NLP
- چارچوبهای ان ال پی
- ۳ دلیل قدرتمندی NLP
- فواید nlp
- استراتژی والت دیسنی در nlp
- هرم دیلتز در nlp
- فیلترهای کلامی در nlp
- متامدلها در nlp (مدل برتر)
- تفاوتهای میان nlp و هیپنوتیزم