اهمیت ارتباط کلامی ( ۹ راز ساده و فوق سری در برقراری ارتباط موثر با دیگران)

چند بار اتفاق افتاده که بعد از صحبت با یک نفر، حس بدی پیدا کردید و به خودتون گفتید: “کاشکی اینو می‌گفتم” یا “ای کاش اصلا در این مورد حرف نمی‌زدم”؟ شده حس کنید که انگار یه جاهایی نمی‌دونید چه حرفی درسته و چه حرفی غلطه؟ این جمله رو چند بار به خودتون گفتید: “بازم گند زدم. چرا نمی تونم منظورمو درست بفهمونم؟”

در این مقاله می‌خواهم با شما دوست عزیز که به دنبال کسب مهارتهای بیشتر در ارتباطات خود هستید، ۹ نکته بسیار مفید و کاربردی را مطرح کنم و قول می‌دهم با رعایت آنها در کلام خود، به نتایجی شگفت‌انگیز در ارتباطات دست خواهید یافت.

اما قول شما به من این باشد:  تمامی نکات را مو به مو اجرا کنید. 

۱- استیو جابز را الگوی خود قرار دهید.

یکی از رازهای استیو جابز در برقراری ارتباط موثر با دیگران، شادابی کلام او بود. لطفا به این مساله توجه کنید: شادابی کلام به معنای حرف‌های شاد و خنده‌دار نیست. شادابی کلام یعنی ساده حرف زدن، عمومی حرف زدن و رعایت دستور زبان تا حد ممکن.

از بیان کلماتی که تلفظ آنها برای خودتان هم سخت و پیچیده است، بپرهیزید.  جملات و عبارات سنگین، نه به معنای سطح سواد است و نه کلاس کار شما را بالا می‌برد.  گاهی اوقات خوب است که خود را به جای هنرپیشه فیلم‌ها بگذارید و از خود بپرسید: “اگر من جای او بودم، در اینجا چه جمله بهتری می‌توانستم بگویم؟”

 

۲- برای تحسین دیگران، چرتکه نینداز.

هیچ اشکالی ندارد که در حین مکالمه با یک نفر، به صورت لحظه‌ای و حتی در مورد چیزی به جز مساله مورد صحبت، او را تحسین کنید. وقتی یک نفر به شما می‌گوید که: “چقدر رنگ لباست زیباست، چه حسی پیدا می کنید؟”

تحسینی که در لحظه مخاطب شما انتظار شنیدنش را ندارد، بسیار قوی عمل می‌کند.  مطمئن باشید که قرار نیست برای تشویق و تحسین دیگران، مالیات پرداخت کنید!  فقط حواستان باشد که از موارد خارج از عرف جدا بپرهیزید!

۳- به خدا من هم احساسات دارم، اینقدر بی روح نباش.

وقتی از اهمیت ارتباط کلامی صحبت می‌کنیم، منظور رعایت همین نکات ریز و در عین حال تاثیرگذار است. کسی که احساسات خود را بیان می‌کند، حداقل نیاز دارد که ما به آنها توجه کنیم. قرار نیست الزاما حرف‌های احساسی بزنیم، اما حداقل می‌توانیم با یک جمله به او بفهمانیم که احساس او را درک می‌کنیم.

همه انسان‌ها عاشق تایید احساساتشان هستند و بارها در کلام خود آن را نشان می‌دهند. اگر نمی‌خواهید به این مورد توجه کنید، باید عواقب هولناک آن را بپذیرید.  گاهی وقت‌ها خیلی زود، دیر می‌شود.

۴- هرگز این جمله را نگو…

به هیچ‌کس، تاکید می‌کنم به هیچ‌کس، نگویید: “تو اشتباه می‌کنی”.

اگر یک ارتباط برای شما مهم است، به صورت غیرمستقیم مخاطب خود را متوجه اشتباهش کنید. برای این کار بهتر است ابتدا در رابطه با اشتباهات خود حرف بزنید و یا حتی از او بپرسید که طرز فکر یا رفتاری که دارد، باعث چه اتفاقی در آینده خواهد شد؟

و سپس در حین توضیح او، مثال‌های نقض بیاورید تا خود متوجه مسیر اشتباه شود. سپس با زبانی ملایم به او بفهمانید که تصحیح یک اشتباه، کار آسانی است و او به راحتی می‌تواند آنرا انجام دهد. شما فقط وظیفه خود را انجام دهید. اگر هم او نخواهد که اشتباهش را به این طریق بپذیرد، هرگز با او بحث نکنید.

این جمله مارک تواین را بخاطر بسپارید:  “وقتی با یک احمق بحث می‌کنید و نفر سومی شما را می‌بیند، نمی تواند تشخیص دهد که کدام احمق، اول بحث را آغاز کرده است”.  خود را هم تراز انسان‌های احمق قرار ندهید!

 

۵- هر چه می‌خواهد دل تنگت، بگو

میل به احساس مهم بودن، یکی از تفاوت‌های بارز میان انسان و حیوان است. اگر نیاکان ما این ولع برای احساس مهم بودن را نداشتند، تمدن شکل نمی‌گرفت.

وقتی مخاطب شما در رابطه با خود و موفقیت‌هایش صحبت می‌کند، حال او را نگیرید! این نیاز آن قدر مهم است که بعضی‌ها به خاطرش دیوانه می‌شوند و این نتیجه بسیاری از تحقیقات علمی بر سر موضوع دیوانگی‌ است!

مشتاقانه به حرف‌های مخاطب خود گوش دهید و آنها را تایید کنید. قرار نیست شما الزاما تحت تاثیر حرف‌های او قرار بگیرید.

۶- توپ را در زمین مخاطب بینداز!

در اهمیت ارتباط کلامی توجه به این نکته را جدی بگیرید که وقتی خواسته‌ای دارید، خیلی بهتر است که آنرا به صورت سوالی از طرف مقابل بپرسید.

مثلا تمایل دارید که همسر شما در تربیت فرزندان به شما کمک کند. در اینجا می‌توانید بپرسید: “فکر می‌کنی اگر دو نفری در تربیت فرزندمان مشارکت کنیم، چه تاثیراتی در آینده او خواهیم داشت؟”

شما باید به این موضوع دقت کنید که  هرگز طوری صحبت نکنید که مخاطب احساس کند می‌خواهید به او زور بگویید. 

۷- به این دو مورد بها دهید…

حتما و تا جایی که می‌توانید مهارت‌ها و علاقه‌مندی‌های دیگران را متذکر شوید و نشان دهید که به آنها احترام می‌گذارید. تایید مهارت‌ها و علاقه مندیهای مهم افراد، به آنها احساس امنیت و دلگرمی می‌دهد.

این مساله در علم NLP بسیار مورد توجه قرار می‌گیرد که انتقال احساس امنیت که از اساسی‌ترین نیازهای یک انسان می‌باشد، دوام یک ارتباط را چندین برابر خواهد کرد، زیرا ضمیر ناخودآگاه مخاطب تحت تاثیر قرار می‌گیرد و بیشتر به ما اعتماد می‌کند.

 

۸- حرف‌های مهم او را توسعه دهید.

وقتی مخاطب شما با هیجان در رابطه با موضوعی پراهمیت (البته شاید فقط برای خودش) صحبت می‌کند، حتما قسمت‌های مهمتر صحبت او را برجسته کنید و آنرا توسعه دهید. مثلا او هیجان‌زده در رابطه با دیدار خانواده‌اش صحبت می‌کند. بسیار خوب است که در اینجا شما اهمیت احترام به پدر و مادر و خانواده را یادآوری کنید و مقداری در این رابطه توضیح دهید.

۹- حس مبارزه طلبی را در افراد برانگیزانید…

تقویت احساس سرسختی و مبارزه‌ طلبی برای رسیدن به یک هدف عالی، شور و اشتیاق و انگیزه بسیاری را در مخاطب ایجاد می‌کند. وقتی با توجه به هدفی که طرف مقابل شما دارد او را تشویق به حرکت و مبارزه کنید،  حتما کلام شما را در ذهن خود حک خواهد کرد. 

پس تا می‌توانید این احساس را در مخاطب خود ایجاد کنید. دائما توجه او را به نتایج مثبت فعالیت‌هایش معطوف کنید و در او احساس ارزشمندی ایجاد نمایید. اهمیت ارتباط کلامی در NLP با الگوبرداری از افراد فوق حرفه‌ای مشخص گردیده است. پس شما هم این نکات را رعایت کنید تا به فردی پر نفوذ در ارتباطات تبدیل شوید.

 

 

نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس NLP
منبع: آکادمیک NLP