چرا گاهی وقتها علیرغم تلاش فراوان برای خوشحال کردن طرف مقابل، موفق نمیشویم؟
علت اینکه برخی با کلام خود به راحتی دیگران را متقاعد می سازند، چیست؟
چند بار این جمله را شنیدهاید: من که کامل توضیح دادم، پس مشکل کجاست؟
چگونه متوجه شویم دیگران به شنیدن چه جملاتی علاقه مندتر هستند؟
چرا بسیاری از فرزندان به یکباره دچاره افت تحصیلی می شوند؟
و ….
کدبندی اطلاعات در ذهن چگونه انجام می شود؟
همه ما از طریق حواس پنجگانه (دیداری، شنیداری، لامسه ای، چشایی و بویایی) با محیط اطراف خود ارتباط برقرار می کنیم.
از دیدگاه NLP، تمامی تجربه های ذهنی ما نیز از طریق دیدن، شنیدن، حس کردن، بوییدن و چشیدن شکل می گیرد.
NLP می گوید که ما نه تنها از طریق حواس پنجگانه اطلاعات را جذب می کنیم، بلکه از طریق هر یک از این حواس وقتی اطلاعات بیرونی را دریافت می کنیم، آن را مجسم و تحلیل می کنیم و به دنبال آن واکنش نشان می دهیم.
این روند به صورت خودکار در ذهن ما صورت می گیرد. ذهن ما، بلافاصله پس از دریافت اطلاعات بیرونی، آن را در قالب همان حس شروع به کدبندی می کند.
مثلا اطلاعاتی را که از طریق چشم دریافت می کنیم، ذهن آنرا به صورت تصویر کدبندی می کند. به همین ترتیب اطلاعات شنیداری به صورت صدا و کلمه و اطلاعات حسی (مانند سرما، گرما، غم، شادی و …) به صورت احساس در ذهن ما کدبندی می شوند. همین فرایند با دو حس بویایی و چشایی نیز مصداق دارد.
چگونه اطلاعات دریافتی را به یاد می آوریم؟
ذهن ما همانطور که اطلاعات را به همان صورتی که دریافت کرده ایم در درون خود کدبندی می کند، همانطور نیز در زمانی که بخواهیم این اطلاعات را به یاد آوریم، به همان شکل قبلی یعنی تصویر، صدا و احساس در ذهن ما به یاد می آورد.
ما از طریق مراجعه به ذهن می توانیم هم خاطرات گذشته را به یاد آوریم و هم به آینده ای فکر کنیم که هنوز اتفاق نیفتاده است.
براساس آموزههای NLP، ذهن می تواند خاطرات گذشته و اتفاقات آینده را با هم تلفیق کند، مقایسه کند، تصمیم بگیرد و رفتار ما را مشخص کند.
هر رفتاری که می خواهیم انجام دهیم، ابتدا در رابطه با آن فکر می کنیم و سپس آنرا اجرا می کنیم.
فرآیند تصمیم گیری و انجام کار در بسیاری از مواقع به صورت ناخودآگاه انجام می گیرد. این فرآیند شامل تجسم اقدامی است که می خواهیم انجام دهیم و سپس به دنبال این تجسم، دست به کار می شویم.
در واقع تجسم های درونی نقش مهمی در تصمیم ما برای انجام کار دارند.
مثلا اگر بخواهیم خانه ای را خریداری کنیم، قبل از اقدام به خرید خانه مورد نظر در ذهن خود ویژگی های این خانه را تصور می کنیم.
سپس به بنگاه معاملات ملکی مراجعه می کنیم و برخی از ویژگیهای خانه مورد نظر را به اطلاع می رسانیم.
مشاور نیز به فایلهای موجود در دفتر خود نگاه می کند و براساس خواسته ما پیشنهاداتی را ارائه می دهد.
حالا زمانی که از خانه های معرفی شده دیدن می کنیم، آنها را با توجه به خصوصیات خانه ای که قبلا در ذهن داریم مقایسه می کنیم و سپس تصمیم به خرید یا عدم خرید خانه می گیریم.
NLP این گونه تجسم ها را که از طریق دیدن ،شنیدن، لمس کردن، بوییدن و چشیدن صورت می گیرد، نظام تجسمی می نامد.
نظام تجسمی ترجیحی در NLP چیست؟
با وجود اینکه ما از همه نظامهای تجسمی در جهت دریافت اطلاعات استفاده می کنیم، ولی از یکی از حواس خود استفاده بیشتری داریم.
این حس در NLP “نظام تجسمی ترجیحی“، “اولویت حسی” یا “نظام هدایت کننده” نام دارد.
نظام تجسمی ترجیحی در NLP، در افراد مختلف متفاوت است. یعنی بر این اساس افراد از یکی از حواس دیداری، شنیداری و یا لامسه ای بیشترین استفاده را می کنند.
البته و با توجه به استفاده خیلی کمتر از حواس چشایی و بویایی، این دو حس به عنوان زیر مجموعه های حس لامسه ای تلقی می شوند.
افرادی که از اطلاعات تصویری استفاده بیشتری می کنند، یعنی به تصاویر علاقه مندی بیشتری نشان می دهند، در NLP افراد “دیداری” نامیده می شوند.
کسانی که از اطلاعات شنیداری و صداها استفاده بیشتری می کنند، در NLP افراد ” شنیداری” نامیده می شوند.
افرادی هم که به اطلاعات لامسه ای و حسی علاقه مندی بیشتری نشان می دهند، در NLP افراد “لامسه ای” نامیده می شوند.
به این ترتیب نظام تجسمی ترجیحی افراد در NLP، یا دیداری یا شنیداری و یا لامسه ای می باشد.
البته این طبقه بندی به معنای آن نیست که افراد مثلا دیداری از سایر حواس خود استفاده نمی کنند، بلکه به این معناست که این افراد به اطلاعات دیداری واکنش بهتری نشان می دهند.
بنابراین منظور از نظام تجسمی ترجیحی در NLP، حسی است که در اولویت و بیشتر از سایر حواس مورد استفاده قرار می گیرد. مثلا در صورتی که خاطره ای را در ذهن خود تجسم کنید، حس ترجیحی شما بخش اصلی آن را شکل می دهد. اگرچه ممکن است آن خاطره شامل حواس دیگری چون صدا، تصویر و احساس نیز شود.
نظام تجسمی ترجیحی در nlp بر چه اساسی شکل می گیرد؟
همه ما از دوران کودکی اطلاعات مختلف دیداری، شنیداری و یا لامسه ای را دریافت می کنیم.
اما با توجه به سبک زندگی و محیط پیرامون خود دریافت یکی از انواع اطلاعات دیداری، شنیداری یا لامسه ای بیشتر صورت می گیرد و بر این اساس نظام تجسمی ترجیحی در ما شکل می گیرد.
مثلا در صورتیکه دائما در محیط خود در معرض اطلاعات شنیداری مثل رادیو، صحبت های خانوادگی، موسیقی و … قرار داشته باشیم و اطلاعات شنیداری بسیار بیشتر از اطلاعات دیداری یا لامسه ای باشد، نظام تجسمی ترجیحی ما شنیداری خواهد بود.
آیا نظام تجسمی ترجیحی در طول زندگی تغییر می کند؟
ممکن است چنین فکر کنیم که نظام تجسمی ترجیحی ما از دوران کودکی مشخص شده است و تا زمان مرگ ثابت باقی می ماند.
NLP بر این اعتقاد است که تغییر در سبک زندگی و فعالیت های روزانه می تواند باعث تغییر در نظام تجسمی ترجیحی افراد گردد.
مثلا ممکن است نظام تجسمی ترجیحی فردی شنیداری باشد، اما با انجام فعالیت های مداوم دیداری مانند طراحی، به مورد زمان نظام تجسمی ترجیحی دیداری جایگزین نظام تجسمی ترجیحی شنیداری گردد.
چرا در NLP تشخیص نظام تجسمی ترجیحی افراد مهم می باشد؟
براساس آموزه های علم NLP، همه ما به صورت ناخودآگاه علاقه مند به برقراری ارتباط با افراد شبیه به خود هستیم.
این شباهت می تواند از جنبه های گوناگونی مورد توجه قرار گیرد. مثلا به صورت ناخودآگاه به افرادی که مانند ما لباس می پوشند، مانند ما غذا می خورند و مانند ما صحبت می کنند علاقه مندتر می شویم.
حتی رفتارهای مشترک نیز در میزان علاقه مندی ما به طرف مقابل نقش بسیار مهمی دارند.
بنابراین تشخیص نظام تجسمی ترجیحی در افراد مختلف برای برقراری یک ارتباط موثر یعنی ارتباطی که بر پایه تفاهم و همدلی استوار است، ضروری می باشد.
زیرا همانطور که گفته شد، همه ما به صورت ناخودآگاه تمایل به پذیرش الگوهای مشترک داریم.
یعنی در صورتیکه متوجه نظام تجسمی ترجیحی افراد گردیم و بر همان اساس عمل نماییم، ارتباطات پایدارتری را برقرار می کنیم و می توانیم بسیار راحت تر دیگران را متقاعد سازیم.
برعکس در صورت عدم شناسایی نظام تجسمی ترجیحی که در NLP مطرح می شود، مخاطب ما احساس راحتی و اعتماد چندانی به ما نخواهد داشت و در اینصورت ارتباطات با دوامی شکل نخواهند گرفت.
احتمالا بارها و بارها متوجه سوءتفاهمات متعددی با یکی از نزدیکان خود شده اید و احساس کرده اید که او متوجه صحبت های شما نمی شود.
مهمترین دلیل این مساله این است که ما همواره براساس نظام تجسمی ترجیحی خود عمل می نماییم و نه نظام تجسمی ترجیحی طرف مقابل و از این رو و با توجه به این تفاوت نمی توانیم به ارتباط موثری دست یابیم.
به عنوان مثال خانمی که دارای نظام تجسمی ترجیحی شنیداری می باشد، به تعریف و تمجید و واژگان محبت آمیز همسر خود علاقه مندی بسیار بیشتری نشان می دهد تا اینکه همسرش بخواهد برای قدردانی از زحمات او، یک سفر تفریحی خوب را برنامه ریزی کند.
علت بسیاری از چالش های خانوادگی، افت های تحصیلی، عدم حل تعارضات و … بخاطر همین عدم توجه به نظام های تجسمی ترجیحی در افراد مختلف می باشد.
شناسایی نظام تجسمی ترجیحی در NLP چگونه انجام می گیرد؟
شناسایی نظام تجسمی ترجیحی در NLP و در افراد مختلف، از روشهای متفاوتی انجام می گیرد که همزمان لازم است به همه این روش ها توجه شود تا به صورت دقیق و مطمئن نظام تجسمی ترجیحی در فرد شناسایی گردد.
در دوره های تخصصی NLP مجموعه روشهای شناسایی نظام تجسمی ترجیحی با استفاده از تکنیک های عملی NLP آموزش داده می شود.
یکی از روشهای شناسایی نظام تجسمی ترجیحی در NLP، توجه به کلمات و واژگانی می باشد که افراد از آنها بیشتر استفاده می کنند.
افراد دیداری از واژگانی چون دیدن، تماشا کردن، به تصویرکشیدن، شفاف، آشکار، بینش، تاریک، روشن و … بیشتر استفاده می کنند.
افراد شنیداری از واژگانی چون شنیدن، گوش دادن، صحبت کردن، بحث کردن، بیان کردن، نظر دادن و … بیشتر استفاده می کنند.
و افراد لامسه ای از واژگانی چون حس کردن، موثر بودن، محسوس، همدلی کردن، با احساس سخن گفتن، محکم، قوی و … بیشتر استفاده می کنند.
نکته مهم در شناسایی نظام تجسمی ترجیحی از این روش این است که در طول صحبت های طرف مقابل باید به واژگان به کار رفته از سوی او توجه نمود و نمی توان تنها با شنیدن چند جمله از زبان او، در رابطه با نظام تجسمی ترجیحی او اظهارنظر کرد.
حال و پس از شناسایی نظام تجسمی ترجیحی مخاطب و در صورتیکه بخواهیم با او ارتباطی موثر و بر پایه همدلی و اعتماد متقابل ایجاد نماییم، لازم است تا با همان نظام تجسمی ترجیحی با او صحبت کنیم.
یعنی برای افراد دیداری از واژگان دیداری، برای افراد شنیداری از واژگان شنیداری و برای افراد لامسه ای از واژگان لمسی بیشتر استفاده کنیم.
در این صورت او به صورت ناخودآگاه به ارتباط با ما و پذیرش خواسته هایمان علاقه مندی بیشتری نشان خواهد داد.
نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس NLP
منبع: آکادمیک NLP
- آیا ابزار ارتباطیتان به خوبی عمل میکند؟
- ۶ اصل مهم پیش از شروع ارتباط موثر
- در اختلافات و تعارضها چه کنیم؟
- پایان دادن به یک ارتباط
- تکنیک ساندویچ در NLP
- چرا حرف یکدیگر را نمی فهمیم؟
- مدیریت روابط در nlp
- ارتباط موثر در NLP
- اهمیت ارتباط کلامی ( ۹ راز ساده و فوق سری در برقراری ارتباط موثر با دیگران)
- موانع ارتباط موثر با دیگران
- اگر میخواهید عزیز باشید… (درسی که از ال کاپن و بسیاری از جنایتکاران میگیریم)
- ارتباط غیرکلامی در NLP (افزایش ۹۰ درصدی احتمال موفقیت در ارتباطات)
- ۸ نکته طلایی NLP در برقراری ارتباط موثر با دیگران (من از ۳ و ۷ بیشتر استفاده میکنم)
- NLP و قدرت کلام در ارتباطات
- درک بهتر احساسات دیگران با NLP
- عوامل موثر بر دوام ارتباطات
- اثر هالهای چیست؟
- ۳ روش مقابله با دخالت دیگران در حریم خصوصی خود
- تیزحسی در NLP چیست؟
با سلام خدمت استاد گرامی و کارشناس برنامه
بنده در مورد کانال ترجیحی خودم فکر می کنم و می بینم هیچ کدام از این سه حس دیداری و شنیداری و حسی بر من غلبه ندارد. بلکه آنچه موجب تاثیرگذاری در رفتار من می شود، معقولات است. به علت این که از نوجوانی با مفاهیم فلسفی و روش های تربیتی اساتیدی چون علامه جعفری و علامه طباطبایی و … سر و کار داشته ام، بیشتر از معقولات و سخنهای نغز و استدلالهای ریاضی و برهان و جدلهای فلسفی و … لذت می برم و افرادی را که این خصوصیاتو داشته باشند، نا خودآگاه انتخاب می کنم و با آنها افت و خیز می کنم. لذا احساس می کنم باید یه نظام فکری دیگری هم در این بین وجود دارد که بنده جزو آن دسته هستم.
درود و احترام به شما جناب آقاپور گرامی
خیلی متشکریم که نظر خودتون را برای ما نوشتید.
متن شما رو با دقت مطالعه کردیم. موردی که میفرمایید به نوع شخصیت شما مرتبط میباشد و نه نظام ترجیحی.
بین این موارد تفاوت بسیار وجود دارد.
بسیار ممنونم استاد توانمند، خیلی عالی به نکاتی ریز و مفید در ارتباطات اشاره کردید.
راهتان سبز باشد.
سلام و عرض ادب دوست گرامی،
بسیار خوشحالیم که همراهان بینظیری همچون شما داریم. از همراهی شما بینهایت سپاسگزاریم.
فوق العاده بود سپاسگزارم مانا باشید و پرتوان
سلام شهلا عزیز،
از همراهی شما بینهایت سپاسگزاریم.
عالی بود .
ممنون از شما دوست عزیز، همه چیز با یک تغییر کوچک شروع می شود.