قبل از اینکه بخواهیم از تاثیرات عزت نفس در زندگی صحبت کنیم، این را بدانید که عشق به خود و شادی پیدا نمی شوند، باید آنها را ساخت. هیچ دکمه ای وجود ندارد که یک روز با زدن آن شما عاشق خودتان و زندگی شوید؛ باید آن را کشف کنید، یاد بگیرید و روزانه تمرین کنید
دوست داشتن خودتان و بالا بردن عزتنفستان سودمندترین کاری است که می توانید برای زندگیتان انجام دهید زیرا تمام این شک و تردید، تنفر از خود و دست کم گرفتن باعث می شود تا از رسیدن به توانایی های خود و خوشبختی واقعی بازمانید.
شما واقعاً نمی توانید خوشحال باشید اگر خودتان را دوست نداشته باشید، زیرا واقعا فرقی نمیکند که چقدر امکانات و نعمتهایی اطراف شما هست، شما نمیتوانید از آنها لذت ببرید.
تاثیرات عزت نفس
۱- تاثیر بر جنبههای وجودی و زندگی ما
میزان عزتنفس ما روی تمام جنبههای وجودی و زندگی ما اثر میگذارد: طرز کارمان در محل کار، برخوردمان با مردم، میزان پیشرفت و ترقی، میزان موفقیت و ….
در قلمرو زندگی شخصیمان، اینکه ممکن است دل به چه شخصی ببندیم، چگونه با همسرمان ارتباط برقرار کنیم، چگونه به فرزندان و دوستانمان رفتار کنیم و به چه سطحی از سعادت و خوشبختی برسیم همگی تحت تاثیر میزان عزت نفس ما است.
۲- تاثیر بر روی موقعیت و خوشبختی ما
ارتباط تنگاتنگی میان عزتنفس ما و بسیاری از ویژگیهایی که روی موقعیت و خوشبختی ما تاثیر دارد، وجود دارد.
هرچقدر که میزان عزت نفس ما بیشتر باشد، واقعنگر، خلاق، مستقل، انعطافپذیرتر میشویم و به راحتی میتوانیم تغییرات مثبتی را ایجاد کنیم، راحتتر به اشتباهاتمان اذعان کنیم و از آنها درس بگیریم و میزان همکاری ما بیشتر میشود.
اما اگر عزتنفس پایینی داشته باشیم کمتر واقعبین خواهیم بود، از چیزها و موقعیتهای جدید و ناآشنا میترسیم، میزانی سرکشیمان و رفتار تدافعی در ما بیشتر میشود و در روابطمان رفتار به شدت کنترلکننده و ترس از دشمنی دیگران بر ما حاکم خواهد بود.
۳- ارتباط میان عزتنفس و رسیدن به هدف
عزتنفس بالا وسیلهای در خدمت دستیابی به هدف است. رسیدن به هدف نیز از سوی دیگر به میزان عزت نفس ما میافزاید.
اگر به آنچه آشنا و دیرینه است دل ببندیم و از چیزهای نو اجتناب کنیم، بر کمی عزتنفس خود میافزاییم.
هرچه عزتنفس ما محکمتر و بیشتر باشد برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی و در کار و شغلمان بروز میکند آمادگی بیشتر داریم.
سریعتر میتوانیم در پی هر شکست و سقوط روی پایمان بایستیم و نیروی بیشتری برای از نو شروع کردن داریم. (اگر به موفقترین افراد بنگریم و زندگینامه آنها را بخوانیم، شمار قابل ملاحظهای از آنها در گذشتهی خود یک یا دو مورد شکستهای بزرگی را تجربه کردهاند اما این شکست آنها را متوقف نکرده است)
۴- رابطه میان عزتنفس و سطح آرزوها
هرچه عزتنفس ما بیشتر باشد بلندپروازتر میشویم که این لزوما به شغل و حرفه ما محدود نمیشود بلکه زمینههای احساسی، ذهنی، خلاقیت و معنویت را نیز در بر میگیرد، هرچه میزان عزتنفس ما کمتر باشد میل و امید و آرزوهایمان کوچک میشود و احتمال موفقیتمان نیز کاهش مییابد.
۵- فرد با عزتنفس بالا براحتی ابراز وجود میکند
هرچه عزتنفس ما بیشتر باشد میل ابرازوجود در ما بیشتر میشود و آنچه در درونمان میگذرد را بیشتر و راحتتر میتوانیم به نمایش بگذاریم و هرچه عزتنفسمان کمتر باشد میل بیشتری به اثبات خود داریم. یعنی در واقع همش دنبال این هستیم که بگوییم ما کیستیم و چیز دیگری را نشان دهیم.
این مثال را شاید در زندگی خصوصی خود یا دیگران ملاحظه کرده باشید که شخصی از شخص دیگر کدورت دارد ولی دائما میخواهد ثابت کند که او را دوست دارد….. چقدر قابل لمس و جاری هست این نمونهها در زندگی خود یا اطرافیانمان.
اگر بتوانیم آنچه که در درونمان میگذرد را به نمایش در آوریم خیلی از مشکلات حل میشود.
۶- نقش عزتنفس در ارتباطات
هرچه عزتنفس ما بیشتر باشد ارتباطات ما صادقانهتر و مناسبتر میشود و هرچه عزتنفس ما کمتر باشد، ارتباطاتمان تیرهتر و ناآشکارتر میشود زیرا به اندیشه و احساس خود مطمئن نیستیم و از واکنش طرف مقابلمان میترسیم.
هرچه عزتنفس ما بیشتر باشد، با اشخاص روابط سالمتری برقرار میکنیم.
علتش این است که کسانی که همانند هستند بیشتر جذب هم میشوند. نشاط و میل به معاشرت با دیگران بیشتر مورد توجه کسانی که از عزتنفس بالا برخوردارند، قرار میگیرد.
نکتهی دیگر این است که ما اصولا به برقراری رابطه با کسانی که از عزتنفس بالا برخوردارند راغبتریم. اشخاص با عزتنفس بالا جذب اشخاص با عزتنفس زیاد میشوند و به ندرت پیش میآید که اشخاص با عزتنفس اندک و اشخاص با عزتنفس زیاد جذب و شیفتهی یکدیگر شوند.
همانطور که آدمهای عاقل و آدمهای کمفکر عاشق یکدیگر نمیشوند. در این میان حال و روز کسانی که با عزتنفس کم، جذب یکدیگر میشوند از همه خرابتر است.
ما با کسانی راحتتر کنار میآییم که میزان عزتنفسشان به اندازهی عزتنفس ما باشد.
هرچه عزتنفس ما سالمتر باشد به دیگران احترام بیشتری میگذاریم و با آنها برخورد بهتر و منصفانهتری میکنیم. زیرا آنها را تهدیدی علیه خود در نظر نمیگیریم. از اینکه بگذریم احترام گذاشتن به خود، مقدمه و شرط لازم احترام گذاشتن به دیگران است.
اگر ما عزتنفس سالمی داشته باشیم نگران مورد بیاعتنایی واقع شدن، نگران تحقیر و خیانت نمیشویم. برخلاف باورهای رایج واقعیت ایناست که اشخاصی که به احساس خودارزشمندی رسیدهاند با مهربانی، سخاوت و همکاری اجتماعی با دیگران برخورد میکنند.
مییر در کتاب “درجستجوی خوشبختی” معتقد است که عزتنفس بالا بهترین نشانهی سعادت شخص است. در نتیجه به سادگی میتوان گفت که عزتنفس اندک با بدبختی و ناخشنودی همراه است.
منبع: آکادمیک NLP
خیلی خوب هستید. مرسی
سلام، خیلی ممنون از اینکه همراه هستید