نقش عزت‌نفس در عشق

نقش عزت‌نفس در عشق
۵/۵ - (۲ امتیاز)

نقش عزت‌نفس در عشق و  ایجاد روابط صمیمانه بسیار پراهمیت است و میتواند بر سر سعادت عاشقانه مانعی بزرگ ایجاد کند، کسی که خود را شایسته عشق نداند، ‌دچار ترس و دل‌نگرانی می‌شود.
اگر از احساس ارزشمندی برخوردار باشیم و خود را موجودی دوست‌داشتنی بدانیم، از ظرفیتی برخوردار می‌شویم که دیگران را دوست بداریم.
در اینصورت رابطه‌ی عاشقانه به نظرمان طبیعی می‌آید، خیرخواهی و بذل توجه نیز به نظرمان طبیعی می‌آید.
در درونمان چیزی داریم که بدهیم و احساس کمبود نمی‌کنیم. خوشبختی و سعادت نگرانمان نمی‌کند. خودمان را لایق و دارای صلاحیت می‌دانیم و اطمینان به توانایی خود در عشق داریم.

 

نقش عزت‌نفس در عشق بسیار پراهمیت است و اگر آن را رشد ندهیم مانند یک مانع عمل میکند

نقش کمبود عزت‌نفس در عشق

اگر به خودمان و به آن کسی که هستیم احترام نگذاریم، چیز زیادی برای دادن نخواهیم داشت مگر نیازها و خواسته‌های برآورده نشده‌مان را. در این شرایط دیگران را در نهایت،‌ منبع تصدیق و تایید و یا تکذیب می‌بینیم.

آدم‌های اطرافمان را به همان شکلی که هستند عزیز و محترم نمی‌داریم. بلکه افراد را با توجه به کارهایی که میتوانند برای ما انجام دهند یا انجام ندهند ارزیابی ‌می‌کنیم، دنبال کسانی نمی‌رویم که بتوانیم تحسینشان کنیم و با آنها هیجان و ماجرای زندگی را در میان بگذاریم. دنبال کسانی می‌گردیم که محکوممان نکنند و شاید تحت‌تاثیر شخصیت ما قرار بگیرند.

در این موارد توانایی‌مان در دوست‌داشتن رشد نمی‌کند و این یکی از دلایلی است که موجب میشود بسیاری از روابط شکست بخورد. نه به این دلیل که عشق رمانتیک اصولا غیرمنطقی است، به این دلیل که عزت‌نفسی که به آن نیاز داریم برای روابط عاشقانه وجود خارجی ندارد.

کمبود عزت‌نفس در عشق
کمبود عزت‌نفس در عشق

همه‌ی ما شنیده‌ایم که می‌گویند: “اگر خودتان را دوست نداشته باشید نمی‌توانید دیگران را دوست بدارید.” این یک سر ماجراست، سر دیگر ماجرا این است که اگر ما خود را دوست‌داشتنی ندانیم،‌ بسیار دشوار است که قبول کنیم که دیگری نیز ما را دوست بدارد.

اگر خودمان را نپذیریم،‌نمی‌توانیم عشق دیگران را به خودمان بپذیریم. محبت و مهر دیگران ما را دچار ابهام و سردرگمی می‌کند زیرا که خودمان را موجودی ارزشمند ارزیابی نمی‌کنیم. اگر خودمان را دوست‌داشتنی احساس نکنیم، قبولش بسیار دشوار است که شخص دیگری ما را دوست بدارد.

حتی اگر آگاهانه احساس دوست‌داشتنی نبودنمان را انکار کنیم، و خودمان را موجودی “شگفت‌انگیز” معرفی کنیم، برداشت ضعیف و باور مخربی که داریم در اعماق وجودمان باقی می‌ماند تا در روابطمان موفق نشویم. این گونه است که به خرابکارعشق تبدیل می‌شویم.

عشق را امتحان می‌کنیم و برای رسیدن به آن می‌کوشیم اما احساس امنیت و ایمنی درونی نداریم و به جای آن هراسی مرموز در ته دلمان است و از همین رو کسی را انتخاب می‌کنیم برای عشق ورزیدن که درنهایت ما را ترک کند و تنهایمان بگذارد.

و یا اگر کسی را پیدا کنیم که امکان رسیدن به خوشبختی با او امکان‌پذیر باشد از او چیزهای عجیب و غریب می‌خواهیم. احساس مالکیت بیش از اندازه می‌کنیم،‌ از کاه کوه می‌سازیم، ناسازگاریهای کوچک را بزرگ و فاجعه‌آمیز جلوه می‌دهیم. احساس کنترل و سلطه‌جویی در وجودمان رشد می‌کند. قبل از اینکه همسر و شریک زندگی‌مان به ما بی‌اعتنایی کند، کاری می‌کنیم که ما به او بی‌اعتنایی کرده باشیم.

ssteem2

به مثال زیر دقت کنید: “چرا همیشه عاشق آقای نامناسب میشوم؟” این سوال زنی است که پدرش در هفت سالگی او،‌ منزل را ترک کرده و مادرش نه یکبار بلکه چندبار بر سرش فریاد کشیده که اگر تو نبودی این همه دردسر ایجاد نمی‌شد. حالا او در سن بلوغ احساس میکند که شایسته مهر و عشق نیست. با این حال خواهان عشق یک مرد است.
اما معمولا با توجه به پیش‌بینی و احساس خودش، کسانی سر راه او قرار می‌گیرند که او را دوست ندارند و رابطه آنها مدت طولانی دوام نخواهد داشت.
وقتی خود را محکوم می‌دانیم معمولا طوری رفتار می‌کنیم که پیش‌بینی‌ها و احساسات ما درست از آب درآید. 

 

marks

افرادی که ازعزت‌نفس کافی برخوردار نیستند اینگونه به اطرافیان خود می‌نگرند.( اگر مرا دوست داری، مسلما به درد من نمی‌خوری. تنها کسی که مرا رد کند مناسب من است) تراژدی بسیاری از مردم اینست که اگر به آنها فرصت انتخاب میان خوشبختی و زندگی یکنواخت داده شود معمولا زندگی یکنواخت را انتخاب می‌کنند.

به این داستانک توجه کنید: ” مرد احساس می‌کند که حق ندارد شاد و سعادتمند باشد، فکر می‌کند تقدیر او برای شادی و خوشبختی رقم نخورده، ( اگر شاد باشد احساسات والدین خود را جریحه‌دار می‌کند زیرا که آنها هم شاد نبودند. ) ولی ناگهان زنی را پیدا می‌کند که دوستش دارد و او را به خود جلب میکند و زن هم واکنش مثبت نشان می‌دهد، مرد شاد می‌شود. برای لحظه‌ای فراموش می‌کند که قرار نیست زندگی عاشقانه داشته باشد. فراموش می‌کند که عشق و شادی در نمایشنامه‌ی ساختگی او وجود ندارد. اما به تدریج شادی و نشاط جای خود را به اضطراب میدهد بنابراین رابطه‌اش را با آن زن بهم می‌زند.

توجه کنید که همیشه هم تمام روابط را ما به کلی از بین نمیبریم و خودمان را غرق در “تلاش برای خوشبخت شدن و یا تلاش برای بهبود رابطه” میکنیم. ممکن هم هست که کلی کتاب بخوانیم، در کلاسهای متفاوتی شرکت کنیم به امید اینکه در آینده خوشبخت شویم. آینده نه همین حالا، نه همین امروز.

 

عزت‌نفس در عشق

اضطراب خوشبختی در عشق

 “اضطراب خوشبختی” بسیار متداول است. خوشبخت شدن میتواند در درون ما ندایی را ایجاد کند که من شایسته خوشبختی نیستم. ممکن است آن ندا بگوید که خوشبختی دوام ندارد و یا اگر خوشبخت‌تر از والدینم شوم، احساسات آنها را جریحه‌دار کرده‌ام و ممکن است از من متنفر شوند و شاید دوستانم را از دست بدهم و …
به نظر این جمله خیلی عجیب می‌رسد اما آن‌چیزی که ما به آن احتیاج داریم شجاعت تحمل خوشبختی است.
باور کنیم که خوشبختی ما را نابود نمی‌کند و بنابراین لازم نیست خوشبختی را نیست و نابود کنیم. باید با نداهای منفی برخورد کنیم و آنها را به مبارزه بطلبیم.

قبل از اینکه به مبارزه با نداهای درونی منفی برویم بدانید که عزت‌نفس پدیده‌ای درونی است که در طول زمان بوجود آمده دقیقا از دوران کودکی، پس برای اینکه عزت‌نفس را در خود رشد دهید نیاز دارید که زمانی را برای رشد آن در نظر بگیرید. توصیه من استفاده از راهکارهای کوچک هوشمندانه است.
راهکارهای کوچک هوشمندانه به این معنی است که روزانه یه کار خیلی کوچک و آگاهانه انجام دهید و در انجام دادن آن مداومت کنید.

selfsteemslidpost

۴ گام برای پررنگ کردن نقش عزت‌نفس در عشق

4 گام برای پررنگ کردن عزت‌نفس در عشق
۴ گام برای پررنگ کردن عزت‌نفس در عشق

۱-  کارهای بعد از بیداری

هر روز صبح به محض بیدار شدن به خود بگویید که:
من خودمو دوست دارم.
من دوست‌داشتنی هستم.
من ارزشمند هستم.

این جملات کوتاه را به خود بگویید و حتی روی برگه‌هایی بنویسید و جاهایی بچسبانید که مقابل چشمان شما است و در طول روز آنها را ببینید و تکرار کنید. این کار سبب می‌شود تا ناخودآگاهتان به آنها عادت کند و شما را در جهت آن برنامه‌ریزی کند. حتی اگر وقتهایی که حس منفی در درون شما وجود دارد،‌ این‌کار را انجام دهید.

۲-  با مهربانی با خودتان برخورد کنید.

هر روز برای خودتان زمانی را در نظر بگیرید و یه کار لذت‌بخش برای اون زمان از قبل در نظر بگیرید. این کار شاید نوشیدن یک فنجان قهوه باشد، شاید دیدن یک فیلم و … این بستگی به سلیقه خود شما دارد.

 

ssteem4

۳-  از خودتان قدردانی کنید.

هر روز بابت کارهایی که از پسشان بر می‌آیید خودتان را ببوسید، خودتان را بغل کنید، به خودتان تبریک بگویید. این‌کار را اغراق‌آمیز انجام دهید. طوری که از دیگران قدردانی می‌کنید، ۱۰۰ برابرش را برای خودتان انجام دهید. این را بدانید هیچ‌کس دیگری اندازه خود شما با ارزش نیست. 

۴-  از اخبارهای منفی و شبکه‌های اجتماعی فاصله بگیرید.

عزیزان، خود را در میان جریان افکار و اخبار مثبت قرار دهید حتی اگر در بیرون نباشد خودتان آن را بسازید. موسیقی‌های بی‌کلام انرژی‌بخش برای خودتان پخش کنید. کارهایی را انجام دهید که مختص خود شما باشد.

این چهارگام هم خیلی ساده است و هم وقتی میخواهیم قدمی جهت بهبود عزت‌نفس خود برداریم شاید سخت به نظر بیاید. اگر دیدید که سخته هفته‌ای یک کار انجام دهید و در هفته دوم یک گام دیگر به گام قبلی اضافه کنید.

 

منبع: آکادمیک NLP

 

۵ ۱ رای
Article Rating
عضو
اشاره به موضوع
guest
2 Comments
جدیدترین نظرات
قدیمی‌ترین نظرات نظرات با تعداد رای زیاد
بازخورد درون خطی
دیدن همه نظرها
2
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا دیدگاهی بنویسیدx