اگر میخواهید عزیز باشید… (درسی که از ال کاپن و بسیاری از جنایتکاران می‌گیریم)

سرزنش و انتقاد در ارتباطات
۴.۸/۵ - (۵ امتیاز)

در تاریخ ۷ می ۱۹۳۱، شورانگیز‌ترین تعقیب و گریز تاریخ شهر نیویورک به نقطه اوج خود رسید. ۱۵۰ پلیس و کارآگاه پس از هفته‌ها جستجو، کرولی، مرد دو هفت‌ تیره، قاتلی مسلح که یک پلیس را به قتل رسانده بود را در آپارتمان نامزد خود به دام انداختند.
پس از دستگیری او، کمیسر پلیس گفت: “این تبهکار دو هفت‌ تیره یکی از خطرناکترین جانیان تاریخ نیویورک است. او در یک چشم به هم زدن آدم می‌کشد“.

 

اما می‌دانید نظر کرولی در مورد خودش چه بود؟

او در نامه‌ای پیش از اینکه دستگیر شود نوشته بود: “در زیر لباس من یک قلب خسته و فرسوده، اما مهربان می‌تپد. قلبی که کسی را نرنجانده است”.

مدتی کوتاه قبل از این اتفاق، او با نامزدش در یک جاده فرعی در حال رانندگی بوده است که پلیس به ماشین آنها نزدیک می‌شود و می‌خواهد گواهینامه او را کنترل کند.
کرولی بدون حتی یک کلمه حرف، اسلحه می‌کشد و پلیس را می‌کشد. همین که افسر پلیس بی‌جان به روی زمین می‌افتد، کرولی از ماشین پیاده می‌شود، اسلحه پلیس را بر می‌دارد و تیری دیگر در جسم بی‌جان و ناتوان او شلیک می‌کند.

این همان قاتلی است که می‌گفت: “در زیر لباس من یک قلب خسته و فرسوده، اما مهربان می‌تپد. قلبی که کسی را نرنجانده است”.

آیا هنگامی که کرولی در جایگاه اعدام بود، گفت: “من به علت کشتن یک انسان قصاص می‌شوم؟” نه!
او گفت: ” من دارم تقاص دفاع از خودم را پس می‌دهم”.

در این مقاله من تنها به دنبال یک هدف هستم و آن این است که یکبار برای همیشه متوجه شویم که:  “سرزنش دیگران، کاری احمقانه است”. 

 

سرزنش دیگران کاری احمقانه است
سرزنش دیگران کاری احمقانه است

۹۹% مردم، خود را سرزنش نمی‌کنند.

“من بهترین سالهای عمرم را صرف خدمت به مردم کردم. به آنها کمک کردم که اوقاتی خوب داشته باشند، اما در عوض آنها به من ظلم کردند”.

اینها سخنان ال کاپن است. مشهورترین دشمن جامعه آمریکایی. شرورترین رهبر مسلح که شیکاگو آماج گلوله‌هایش بود. او خود را محکوم نکرد. او خود را بانی خیر می‌دانست. خیری که هیچ‌وقت از او تقدیر نشد و همه در موردش اشتباه فکر می‌کردند.

اگر کرولی، ال کاپن و بسیاری از جنایتکاران دیگر در پشت میله‌های زندان خود را برای کارهایی که انجام داده‌اند سرزنش نمی‌کنند، پس افرادی که من و شما با آنها سروکار داریم، چطور چنین کاری را انجام دهند؟

 

تحقیقات اسکینر

بی‌. اف. اسکینر، روانشناس معروف در آزمایش‌هایش ثابت کرده است حیوانی که برای انجام کار خوب پاداش می‌گیرد، سریعتر از حیوانی یاد می‌گیرد که برای رفتار بد تنبیه می‌شود. مطالعات بیشتر نشان می‌دهد که این مساله در مورد انسان نیز صدق می‌کند.  ما با انتقاد کردن، یک تغییر دائمی و پایدار ایجاد نمی کنیم، بلکه اغلب باعث رنجش می‌شویم. 

ما با انتقاد کردن، یک تغییر دائمی و پایدار ایجاد نمی کنیم
ما با انتقاد کردن، یک تغییر دائمی و پایدار ایجاد نمی کنیم

کفتر جَلدی که همیشه به خانه بر می‌گردد…

انتقاد باعث می‌شود که فرد از خود دفاع کند و معمولا برای تایید خود به تقلا بیفتد. انتقاد خطرناک است. چون غرور فرد را جریحه‌دار می‌کند و به حس مهم بودن او آسیب می‌زند. باید قبول کنیم که با احتمال فراوان کسی که قصد اصلاح یا محکوم کردن او را داریم، خودش را تایید و ما را محکوم خواهد کرد.

چندبار وقتی کسی را مورد سرزنش و انتقاد قرار داده‌اید، در جواب شنیده‌اید که: “من نمی‌دانم غیر از کاری که انجام دادم، چه کار دیگه ای می‌تونستم انجام بدم؟”

پیشنهاد میکنم این مقاله را نیز بخوانید:

افزایش ۹۰ درصدی احتمال موفقیت در ارتباطات

 

رمز موفقیت لینکلن در برخورد با افراد چه بود؟

تئودور روزولت می‌گفت که وقتی در زمان ریاست جمهوری با مشکلاتی حیرت‌انگیز مواجه می‌شد، بر می‌گشت و به تصویر لینکلن نگاه می کرد که در بالای میز او در کاخ سفید آویخته بود و می‌پرسید:

“اگر لینکلن به جای من بود، چه می‌کرد؟ چطور این مشکل را حل می‌کرد؟”

راز موفقیت لینکلن در ارتباطات این بود که هرگاه ژنرال‌ها، اطرافیان و حتی همسر او با بی‌رحمی در مورد مردم صحبت می‌کردند، در پاسخ به آنها می‌گفت: ” از آنها انتقاد نکنید. ما هم اگر در شرایط مشابه قرار داشتیم، مثل آنها رفتار می‌کردیم”.

و این نتیجه‌ای بود که او پس از سالها انتقاد از سیاستمداران مختلف و حتی انتشار نامه‌هایی توهین‌آمیز و مسخره کننده به آنها، دریافت کرده بود.

 وقتی جلوی در خانه خودت پوشیده از برف است، دیگر از برف پشت‌بام همسایه ایراد نگیر! 

وقتی جلوی در خانه خودت پوشیده از برف است، دیگر از برف پشت‌بام همسایه ایراد نگیر!
وقتی جلوی در خانه خودت پوشیده از برف است، دیگر از برف پشت‌بام همسایه ایراد نگیر!

آیا کسی را می‌شناسید که دوست داشته باشید او را تغییر دهید؟ این خیلی خوب است!

اما چرا از خودتان شروع نمی‌کنید؟ مطمئنا این دیدگاه، بسیار سودمندتر از تلاش برای بهبود دیگران است و البته خطرش هم کمتر است. قطعا در هنگام اصلاح خود،  بیشتر متوجه خواهیم شد که ما انسان‌ها موجوداتی احساساتی، متعصب، متکبر و مغرور هستیم. 

انتقاد از دیگران کار راحتی است که بیشتر احمق‌ها می‌توانند انجام دهند. اما درک دیگران و بخشیدن آنها، به خویشتن داری و عزت‌نفس نیاز دارد.

پس بیایید از این به بعد به جای محکوم کردن افراد، آنها را درک کنیم و دلیل انجام کارهایشان را بفهمیم. این کار مفیدتر از سرزنش و انتقاد در ارتباطات و باعث ایجاد همدلی، صبر و مهربانی می‌شود. همانطور که دکتر جانسون می‌گوید: “خود خدا هم تا قیامت درباره مردم قضاوت نمی‌کند”. پس چرا من و تو این کار را بکنیم؟

 

برگرفته از کتاب آیین دوست‌یابی اثر دیل کارنگی
نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس NLP
منبع: آکادمیک NLP

 

4 thoughts on “اگر میخواهید عزیز باشید… (درسی که از ال کاپن و بسیاری از جنایتکاران می‌گیریم)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *