هرگاه کلمات مانع میشوند شما کاری را که برایتان مهم است انجام دهید، آنها را تغییر دهید.(موشه فلدن کرایس)
برنامه ریزی عصبی زبانی(nlp)، بررسی میکند که چگونه تفکرات ما تحت تاثیر کلمات قرار میگیرند و به برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه منجر میشوند.
کلام، بخشی از وجود انسانی و پایه و اساس زندگی اجتماعی ماست. باهم زندگی کردن به معنی ارتباط برقرار کردن با دیگران است و کلام این امکان را به ما میدهد. کلام باعث میشود که دنیای درونی ما برای دیگران قابل دیدن، شنیدن و لمس کردن شود. زبان به ما امکان میدهد که دنیایی از تجربه را با دیگران به اشتراک بگذاریم، ایده هایمان را بیان کنیم، بفهمیم و فهمیده شویم. توجه به قدرت کلام در nlp، یکی از مهمترین معیارها برای برقراری ارتباط موثر با دیگران است.
چگونه کلمات میتوانند باعث سوءتفاهم در ارتباطات شوند؟
جملات و کلماتی که از آنها در ارتباطات خود استفاده میکنیم، به دو شکل میتوانند باعث سوءتفاهم شوند:
اول اینکه کلماتی که ما استفاده میکنیم، ممکن است برای توصیف تفکرات ما کافی نباشند و دوم این که دیگران ممکن است همان معنایی که ما برای کلمات قائل هستیم را قائل نباشند. زیرا آنها زندگی متفاوت و تجربه های متفاوتی دارند.
زبان، مشترک است اما معنا به صورت فردی ساخته میشود و ممکن است مشترک نباشد. کلمات یکسان، ممکن است معنای متفاوتی برای افراد مختلف داشته باشند.
برای مثال من ممکن است بگویم : «باد میوزد و برگها را از درخت به زمین میاندازد». در این جمله، من جریان هوا را جدا کردهام و آن را عامل افتادن برگها دانستهام، اما علت اصلی بسیار پیچیدهتر است.
ممکن است است بگویم: «شما مرا ناراحت کردید». باز هم من شما را تنها عامل احساسات خود دانستهام، در حالی که واقعیت میتواند بسیار متفاوت باشد. به همین دلیل است که به قدرت کلام در nlp توجه بسیار زیادی میشود و به عنوان یکی از مبانی مهم در ارتباطات تلقی میگردد.
ما میگوییم که از دو قسمت تشکیل شدهایم: ذهن و جسم. اینها دو کلمه هستند. ما خودمان را به صورت یک سیستم تجربه میکنیم. نه ذهن و نه جسم، بدون دیگری وجود ندارند. کلمات دنیا را به قسمتهایی تقسیم میکنند که خود، آنها را تحمیل کردهاند. سپس ما طوری عمل میکنیم که گویی این قسمتها واقعی هستند و فراموش میکنیم که خودمان آنها را به وجود آوردهایم.
زبان، به اندازه تجربه، واقعی نیست.
ما در واقع نمیدانیم که واقعیت چیست. حتی با ساختن کلمه «واقعیت»، ما درباره دنیا یک فرضیه میسازیم. میتوان گفت که دلایل یک تجربه، بسیار بیشتر از اطلاعات محدودی است که ما توسط حواس پنجگانه درک میکنیم. حواس پنجگانه دریافت کننده هایی ضعیف هستند که تنها بخشهایی از محدوده بسیار وسیع پیامهای ممکن را دریافت میکنند.
ما فقط میتوانیم درباره آنچه در دنیای بیرون وجود دارد گمانهزنی کنیم. اگر ما ابزاری حسی برای درک چیزی نداشته باشیم یا نتوانیم دستگاهی برای آن بسازیم (مثل یک دستگاه اشعه ایکس)، آن چیز اصلاً برای ما وجود ندارد. بنابراین ما فقط واقعیت «خودمان» را از تجربه حسیمان میسازیم. این «سرزمین» ماست. آنگاه این واقعیت پذیرفته شده همان چیزی میشود که برای ما کامل است و سپس درباره آن صحبت میکنیم.
نقشه (کلمات)، همان سرزمین (تجربه حسی) نیست.
اشتباه گرفتن کلمات با تجربهای که نمایانگر آن است، به سه شکل باعث خطا می شود:
۱- وقتی از قدرت کلام در nlp صحبت می کنیم، یعنی باید به این نکته توجه کنیم که ما تجربه خود را به کلام تبدیل می کنیم، در حالیکه کلماتی که به کار میبریم، فقط بازتاب ناقصی از آن تجربه میباشند. ممکن است فکر کنیم که تجربه ما، دقیقا همانند جملاتی که برای صحبت کردن راجع به آن استفاده میکنیم شکل گرفته است.
به این ترتیب ما به کلمات اجازه دادهایم که ما را محدود کنند. این خطا باعث میشود که جملات و کلمات، ما را از حق انتخاب، عمل و درک بیشتر منع کنند.
۲- ممکن است به اشتباه تصور کنیم که دیگران هم، آن درکی را از دنیا دارند که ما داریم و بنابراین بخشهای مهم پیام خود را ناگفته رها کنیم. این کار باعث گیج شدن سایرین میشود، حتی اگر ما قصد گمراه کردن آنها را نداشته باشیم.
۳- گاهی ما در ارتباط با دیگران دچار اشتباه میشویم زیرا به جای اینکه نقشه آنها را پیدا کنیم ، خلاهای موجود در گفتار آنها را با نقشه ذهنی خودمان پر میکنیم.
ما به غلط فکر میکنیم که چون زبان مشترکی داریم، پس تجربهمان نیز مشترک است. سپس ممکن است نتیجهگیریها و قضاوتهای غلطی انجام دهیم.
با توجه به موارد گفته شده، کلام میتواند سه اتفاق را برای تجربیات ما رقم بزند:
۱- حذف:
کلام، بخشی از اطلاعات تجربه ما را حذف میکند.
جملات، روش بسیار کندی برای بیان تمامی اطلاعات درباره یک تجربه هستند. بنابراین ما مجبوریم تصمیم بگیریم که چه چیزهایی را انتخاب کنیم و این بدان معناست که ما مجبوریم جنبه های بسیاری را کنار بگذاریم.
۲- تعمیم:
زبان تعمیم میدهد. یعنی قانونی را که از یک نمونه گرفته است، در موقعیتهای مشابه و به صورت بسیار گستردهتر به کار میبرد. وقتی از قدرت کلام در nlp صحبت میکنیم، یعنی اینکه باید مراقب باشیم که در حال تعمیم کدام نمونهها هستیم.
۳- تحریف:
کلام، بسیاری از اطلاعات یک تجربه را تحریف میکند. یعنی به برخی از قسمتهای یک تجربه ارزش بیشتری میدهد و سایر قسمتها را بی اهمیت میپندارد. کلام، تجربه را به طور دقیق منعکس نمیکند. ما باید اطمینان حاصل کنیم که نکات مهم در شناخت کلی ما، تحریف نشدهاند. اما اکثر اوقات ما دلایل و بهانههای کافی داریم تا کلام بتواند برای ما تبدیل به یک نقشه قابل اتکا شود.
زبان مشترک، موقعیت مشترک و ارتباط موثر در nlp، همه به ما کمک میکنند تا یکدیگر را بهتر درک کنیم و ارتباطات خود را تقویت نماییم.
نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس NLP
منبع: آکادمیک NLP
- آیا ابزار ارتباطیتان به خوبی عمل میکند؟
- ۶ اصل مهم پیش از شروع ارتباط موثر
- در اختلافات و تعارضها چه کنیم؟
- پایان دادن به یک ارتباط
- تکنیک ساندویچ در NLP
- چرا حرف یکدیگر را نمی فهمیم؟
- مدیریت روابط در nlp
- ارتباط موثر در NLP
- اهمیت ارتباط کلامی ( ۹ راز ساده و فوق سری در برقراری ارتباط موثر با دیگران)
- موانع ارتباط موثر با دیگران
- اگر میخواهید عزیز باشید… (درسی که از ال کاپن و بسیاری از جنایتکاران میگیریم)
- ارتباط غیرکلامی در NLP (افزایش ۹۰ درصدی احتمال موفقیت در ارتباطات)
- ۸ نکته طلایی NLP در برقراری ارتباط موثر با دیگران (من از ۳ و ۷ بیشتر استفاده میکنم)
- NLP و قدرت کلام در ارتباطات
- درک بهتر احساسات دیگران با NLP
- عوامل موثر بر دوام ارتباطات
- اثر هالهای چیست؟
- ۳ روش مقابله با دخالت دیگران در حریم خصوصی خود
- تیزحسی در NLP چیست؟
تجربه خواندن مقالات این سایت مثل خواندن هزاران کتاب هست. بسیار کوتاه و بسیار ارزشمند هستند. ممنون جناب عرب زاده گرامی
سلام آرش عزیز، خیلی ممنون از حسن توجه شما