چگونه با NLP حافظه خود را تقویت کنیم؟

حافظه به توانایی دریافت ذخیره و یادآوری اطلاعات گفته می‌شود که نقش بسیار مهمی در روند زندگی ما دارد. زیرا بدون حافظه نمی‌توان هیچ کاری انجام داد.
نحوه راه رفتن، حرف زدن، نوشتن و … همگی به دلیل توانایی یادآوری اطلاعات ذخیره شده قبلی مرتبط می‌باشد.

ضمن اینکه حافظه باعث صرفه‌جویی بسیار زیاد در وقت و انرژی می‌شود، زیرا اطلاعات گذشته در ذهن ثبت و ذخیره شده است و ما حالا فقط آنها را یادآوری می‌نماییم و اگر اینطور نبود برای هر اقدامی باید در لحظه مهارتی را می‌آموختیم که در لحظه بعدی به هیچ دردی هم نمی‌خورد.
از طرفی بدون وجود حافظه تمام آموزشها بی فایده می‌باشد، زیرا عملا نمی‌توان از آن آموزشها استفاده کرد.

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که وقتی کسی از شما سوالی می‌پرسد، در پاسخ می‌گویید: همین الان نوک زبانم بود، اما هر چقدر تلاش می کنید نمی توانید آن اطلاعات را به خاطر آورید. دلیل این مساله به چگونگی ضبط و ذخیره اطلاعات مرتبط در ذهن بستگی پیدا می‌کند.

انواع حافظه:

حافظه به دو بخش کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم می‌شود.
اطلاعاتی که در درجه اول کسب می‌کنیم وارد حافظه کوتاه مدت ما می‌شود و اگر نتوانیم آنها را به حافظه بلند مدت خود منتقل کنیم، پس از مدتی فراموش خواهند شد پس زمانی که از تقویت حافظه صحبت می‌کنیم یعنی اینکه چگونه می‌توانیم با ذخیره مناسب اطلاعات در حافظه بلند مدت، آنها را در زمان مناسب یادآوری نماییم و برای این منظور لازم است تا روشهای صحیح این کار را فرا گیریم.

از آنجاییکه ضمیر ناخودآگاه محل ثبت اطلاعات دائمی یعنی حافظه بلند مدت ما می‌باشد، بنابراین تمامی این روشها باید بر عملکرد ضمیر ناخودآگاه تاثیر بگذارند که در علم برنامه‌ریزی عصبی زبانی یا NLP، مهارتهایی را می‌آموزیم که با استفاده از آنها می‌توان به راحتی حافظه خود را تقویت نمود.

 

شش راهکار کاربردی علم NLP برای تقویت حافظه:

راهکار اول

در حالت آرامش مطالب را به ذهن بسپارید نه در حالت خستگی، زیرا زمانی که ما خسته هستیم و درگیریهای ذهن زیادی داریم، اطلاعات با احتمال بسیار کمتری به سطح ضمیر ناخودآگاه و در نتیجه حافظه بلند مدت ما وارد می‌شوند.

راهکار دوم

اطلاعات را به واحدهای کوچکتر تقسیم کنید و سپس آنها را به خاطر بسپارید.
زمانیکه حجم اطلاعات زیادی به ذهن وارد شود، ضمیر خودآگاه ما شروع به تجزیه و تحلیل آن اطلاعات می‌کند و در نتیجه تمام آن اطلاعات به ضمیر ناخودآگاه وارد نمی‌شوند. به عبارتی دیگر ضمیر ناخودآگاه توانایی دریافت اطلاعاتی را دارد که به واحدهای کوچکتر تقسیم شده باشند.

به عنوان مثال شما زمانی‌که می خواهید اطلاعات کتابی را که قبلا خوانده‌اید یادآوری کنید، کافیست تا به خلاصه مطالب نوشته شده توسط خودتان در حاشیه کتاب نگاه کنید و یا فهرست هر فصل و زیر مجموعه‌های آن فصل را مطالعه کنید.

راهکار سوم

مطالب را چندین بار تکرار و یا آنها را یادداشت نمایید.
به طور کلی تکرار اطلاعات باعث ورود آنها از سطح ضمیر خودآگاه به ضمیر ناخودآگاه می‌شود.

مثلا زمانی که برای اولین بار رانندگی را یاد می گیریم، به پدال کلاچ یا ترمز نگاه می کنیم، اما با چندین مرتبه تکرار، این اطلاعات به صورت عادت ذهنی در خواهند آمد و در این زمان می‌توان گفت که آنها به ضمیر ناخودآگاه وارد شده‌اند. و دیگر بدون نگاه کردن و توجه به پدال کلاچ یا ترمز ساعت‌ها به راحتی رانندگی می‌کنیم.

 

راهکار چهارم

در برنامه هایی از پیش تعیین شده مطالب را مرور کنید.

یکی از مواردی که لازم است به آن توجه کنیم این است که همواره یادآوری مهمتر از یادگیری می‌باشد، زیرا زمانی که مطلبی را می‌آموزیم و به ذهن می‌سپاریم ممکن است در شرایط عصبی مختلفی قرار داشته باشیم و در آن شرایط حجم زیادی از اطلاعات فیلتر شوند و به سطح ضمیر ناخودآگاه وارد نشوند.

 

همه ما تمایل داریم اطلاعاتی را که دوست داریم ببینیم، بشنویم و احساس کنیم و اگر اطلاعات جدید با باورهای ما مغایر باشند به آنها توجهی نمی‌کنیم، برای همین است که هر بار کتابی را که قبلا مطالعه کرده‌ایم مرور می‌کنیم، اطلاعات جدیدتری را دریافت می‌کنیم که احساس می‌کنیم کاملا جدید هستند در حالی که اینگونه نیست.

بنابراین مرور اطلاعات نقش بسیار مهمی در تقویت حافظه و یادآوری صحیح آن اطلاعات ایفا می‌کند.

 

راهکار پنجم

مطالب آموخته شده را به تصاویر، نمادها و شخصیت‌ها تبدیل کنید. زبان برنامه‌ریزی ضمیر ناخودآگاه تصاویر می‌باشند و اطلاعات تصویری در حافظه بلند مدت ما ذخیره می‌شوند.

مثلا من وقتی در کلاس درس در حال آموزش مبحث ضمیر خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه می‌باشم، به کارتون گوریل انگوری اشاره می‌کنم که در آن شخصیت گوریل انگوری نماد ضمیر ناخودآگاه است که در عین قدرتمندی بسیار ساده لوح است و شخصیت بیگلی بیگلی نماد ضمیر خودآگاه می باشد که در مقایسه با گوریل انگوری جثه ضعیفی دارد اما در عین حال دارای منطق و قدرت استدلال و تجزیه و تحلیل است.

این باعث می‌شود که فقط یادآوری تصاویر این دو شخصیت برای یادآوری اطلاعات مرتبط با ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه کافی باشد و سالهای سال در ذهن مخاطب باقی بماند.

پس هر اطلاعاتی که به صورت تصویر به ذهن وارد شود، به تقویت حافظه کمک زیادی خواهد کرد.

 

راهکار ششم

اطلاعات را به شکل عنوان یا فرمولی مناسب برای خود در آورید.
در بسیاری از مواقع می‌توان اطلاعات را به صورت عنوانی قابل درک برای ضمیر ناخودآگاه تبدیل نمود که در موقع لازم تنها با یادآوری آن عنوان، اطلاعات ذخیره شده یادآوری گردند.

به عنوان مثال از نظر من برای اینکه یک کارگاه آموزشی موثر واقع شود، باید همزمان به مخاطب دانش، بینش و راهکار ارائه گردد.

من برای این موضوع کلمه “دبیر” را انتخاب کرده‌ام که مخفف حروف ابتدایی این ۳ کلمه است. حالا در زمان تدریس با یادآوری کلمه دبیر در ذهن،  به طور ناخودآگاه سه هدف اصلی کارگاه در ذهنم تداعی می شود که با توجه به آنها مطالب موثرتری را ارائه نمایم.

 

نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس nlp
منبع: آکادمیک NLP