برنارد شاو میگوید: “زندگی حتی در شوخی هم جدی و در مرگ هم شوخی است.”
بسیاری از افراد از مرگ میترسند، مرگ نهایت باخت است، باخت زندگی .
این ترس ما را حفظ میکند و در امان نگاه میدارد: مانع میشود که تن به خطرهای (ریسکهای) احمقانه دهیم. ترس از مرگ فقط در صورتی به معضل تبدیل میشود که تمام افکار فرد را به خود مشغول کند و یا او را مضطرب سازد.
ترس از مرگ شبیه نگرانیهای دیگر دربارهی آینده است، با این تفاوت که در ترس از مرگ میدانیم که این نگرانی به واقعیت میپیوندد و عملی خواهد شد. فقط نمیدانیم چه وقت.
دلیل ترس از مرگ
دلیل قدرت مرگ و ترسیدن ما از آن، این است که ما بیشتر اوقات مرگ را انکار میکنیم. اغلب در سراسر دنیا، مردن از پیری (مردن بدون علت معلوم) نامشروع، غیر مجاز و محکوم است، سازمان بهداشت جهانی چنین مرگی را نمیپذیرد.
هر کس باید به علت معلومی فوت کند. پیری تاییدیهی غیرقابل قبولی برای فوت است. اگر چه پزشکان میدانند که برای توجیه مرگ همین اظهار و گزاره کافی است، زیرا بدن ما معاف از قانون اختلال نیست.
مرگ واقعیت زندگی است!
هر کسی خواهد مرد و این چیزی است که به زندگی معنی میدهد. ضربالمثلی میگوید در رویا و آرزو چنان باش که گویی هرگز نخواهی مرد. آرزوهای ما باید گسترده و نامحدود باشند، آنها گستره و دامنهی زندگی ما را تعیین میکنند.
در این صورت، باید دست به عمل بزنیم و آرزوهایمان را تحقق ببخشیم. بدون احساس و تشخیص ضرورت، آرزو، همواره به صورت آرزو باقی خواهد ماند. مرگ ما را وادار میکند که دست به عمل بزنیم.
اگر پردهها، هرگز آویزان نباشند، بازیگران نمیتوانند اجرای خوبی را ارائه دهند. قهرمانان، بدون خط پایان مسابقه، نمیتوانند حد سرعت را تعیین کنند و موسیقیدانان، بدون آکورد نهایی، نمیتوانند اجرای خود را شکل دهند. مرگ چیزی نیست که باید از آن ترسید، مرگ لازم نیست دردناک باشد.
کاری که برای کاستن از ترس مرگ میتوانیم انجام دهیم این است که از این ترس مشاوری بسازیم که به ما بگوید، مهمترین کاری که در حال حاضر باید انجام دهیم چه کاری است.
در اینجا میتوانید از مهارتی استفاده کنید که با کاربرد آن تصویر ذهنی (ایده) مرگ، زندگیتان را از همین حالا پُر بار خواهد کرد. مهارت بعدی، در محلی آرام و در وضعیت روحی مناسب، به بهترین وجه انجام میشود.
مرگ به عنوان مشاور
- خود را در آیندهای بسیار دور در ذهنتان مجسم و از آن نقطه به لحظهی کنونی زندگیتان نگاه کنید.
- آیا تا این نقطه از زندگیتان، به چه چیزهایی میخواستید دست یافته باشید؟
- اگر به این چیزها دست یافته بودید، چه احساسی داشتید؟
- چه هدفهای مهمی دارید که به صورت آرزوها در خاطرتان باقی میمانند؟
- اگر به این هدفها دست یافته بودید، چه احساسی داشتید؟
- جهت حاضرشدن برای مردن که دیگر نیستید تا از دیگران مراقبت کنید و کارهای مطلوب و رضایتبخش خود را انجام دهید، آیا اکنون لازم است کاری انجام دهید؟
- از آن نقطه در آیندهی بسیار دور، چه توصیهای میتوانید به “خود/شمای” کنونیتان بکنید؟
- نگرانی کنونیتان، از آن نقطه در آیندهی بسیار دور، چقدر مهم است؟
- مهمترین کاری که اکنون باید انجام دهید، چه کاری است؟
- به زمان حال (لحظهی کنونی) برگردید و اندکی از آنچه را که یاد گرفتهاید، به خاطر بیاورید.
یک ضربالمثل تبتی میگوید: «یک روز زندگی کردن مثل گرگ، از هزاران سال زندگی کردن مثل گوسفند، بهتر است.»
دفعهی بعد که دچار احساس ترس غیرواقعی شدید، به این ضربالمثل فکر کنید.
نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس NLP
منبع: آکادمیک NLP
- تمرکز روی مقصر دانستن دیگران
- ۵ راهکار غلبه بر ترس از شکست با NLP
- تکنیک درست نوشتن کلمات با NLP
- اثرات کلمهی اما
- تکنیک NLP برای استفاده از موسیقی
- استراتژیهای NLP برای بیدارشدن سریع در صبح
- به دست گرفتن اختیار زندگیتان
- تکنیک NLP | احساسات خوب را تقویت کنید
- شفقت به خود با تکنیکهای NLP
- ۵ مهارت حل مساله در nlp
- ۲۰ اقدام کوچک که توسط یک مربی زندگی توصیه می شود
- ۹ نکته کوچینگ برای ایجاد انگیزه
- ۵ مرحله ساده برای ایجاد یک نسخه ایدهآل از خود
- یک تمرین ۹ مرحلهای برای مقابله با ترس از آینده
- ۳ تمرین مقابله با گفتگوهای درونی منفی
- ترس از مرگ
- ۶ راهکار تقویت حافظه با NLP
- چگونه خود را بهتر بشناسیم؟
- ۷ نکته مهم برای تمرین ذهنی صحیح در NLP
- رازهای ثروتمند شدن (NLP و ۱۰ راز ثروتمند شدن)
خیلی ممنونم عالی بود
سلام و احترام دوست عزیز،
از همراهی شما بسیار سپاسگزاریم.