به طور کلی ترسهای قدرتمند ما انسانها در طول زندگی نشاندهنده اینست که حداقل یک باور قوی پشت آن ترس در ذهنمان وجود دارد.
اگر خیلی از شکست خوردن میترسیم، یعنی باورهای قوی در مورد شکست در ذهن ما وجود دارد.
تفاوت بین باور و دیدگاه:
زمانهایی هست که ما در مورد یک موضوع یک باور داریم، به عنوان مثال میگوییم: این کتاب خوب است یا آن کتاب بد است.
اما زمانهایی است که یک باور، خودش، باورهای جدیدی را تولید میکند (باور در باور) و این باور در باور، دیدگاه ما را میسازد.
مثلا دیدگاه ما به دنیا این میشود که همه آدمهای کره زمین بد هستند مگر اینکه عکس آن ثابت شود.
یا همه آدمهای کره زمین خوب هستند، مگر اینکه عکس آن ثابت شود.
این موضوع در مورد شکست هم صدق میکند. وقتی که ما از شکست میترسیم، یعنی از قبل یکسری برنامهریزیهای عمیق در ذهن ما شکل گرفته است.
در این بخش، برنامهریزی عصبی زبانی (NLP)، به ما یاد میدهد که با تمرین و تکنیک، مدل نگاهمان را عوض کنیم و آن برنامهریزیها را تغییر دهیم.
تمرین:
همین حالا دو کاغذ تهیه کنید و در یکی از این کاغذها یک لیست از موفقیتهای خود و در کاغذ بعدی یک لیست از شکستهای خود بنویسید.
کدام لیست را سریعتر نوشتید؟!
اکثر ما موفقیتهای خود را بسیار ناچیز میشماریم و شکستهای خود را بسیار بزرگ میپنداریم و خیلی سریعتر نیز آنها را به یاد میآوریم.
دلیلش هم بخاطر سیستم مکانیزم دفاعی مغز انسان است.
انسانهای اولیه به خاطر سبک زندگی پرخطری که داشتند، برای زنده ماندن مجبور به شکار بودند و از طرفی هم این امکان وجود داشت که توسط حیوانات درنده، شکار شوند.
بخاطر همین موضوع مغز انسان یاد گرفت که برای حفظ امنیت و تلاش برای زنده ماندن و بقا، همواره روی خطر و موارد منفی متمرکز شود.
به خاطر این خاصیت، ذهن ما دائما موارد منفی را به ما یادآوری میکند و بیشتر اوقات به ما آلارم میدهد که دست به کارهای جدید نزنیم یا صدایی باصلابت در درونمان به ما میگوید که: « نرو جلو، اگه بری شکست بخوری چی؟! اگه امنیتت بهم بخوره چی؟!» و میخواهد به هر ترتیبی که شده، امنیت ما را حفظ کند.
علاوه بر این مکانیزم دفاعی مغز، اغلب اوقات ذهن ما بخاطر اطلاعاتی که از والدین، محیط، دوستان، تجربیات فردی و …. دریافت کرده است، شکست خوردن را به معنای یک تجربه غمانگیز تعبیر میکند و بخاطر همین موضوع به طور ناخودآگاه یاد گرفتهایم که از موقعیتهایی که ممکن است به شکست منجر شود، اجتناب کنیم.
به عنوان مثال: ممکن است در دوران کودکی توسط والدین یا اطرافیان به خاطر خراب کردن کاری با تنبیه مواجه شده باشیم و این مورد بارها و بارها اتفاق افتاده باشد.
تکرار این موقعیت باعث شکلگیری یک باور قوی و اجتنابکننده در ذهن ما میشود.
علاوه بر دو عامل بالا، عامل دیگری به نام تایید اجتماعی نیز وجود دارد که در بیشتر اجتماعات افراد را به سمت موفقیت سوق میدهند و افرادی که حداقل یک دستاورد دارند، از سمت اجتماع مورد تشویق و حمایت قرار میگیرند.
خود این عامل، این باور را در ذهن افراد بوجود میآورد یا تقویت میکند که «برای محبوب بودن، باید همیشه موفق بود» و همه افراد موفق «هدفمند» هستند، پس شما نیز باید هدفمند باشید.
تمامی این عوامل، باعث ایجاد یکسری باورها در ذهن افراد میشود و هنگام طراحی هدف، صدایی در ذهن آنها میگوید : « اگه موفق نشی چی، اگه شکست بخوری چی و ….» و اگر شما به هر دلیلی به هدف نرسید، از لحاظ ذهنی دچار تشویش و نگرانی میشوید و لحظه به لحظه حال شما بد و بدتر میشود و احساس ناامنی و عدم امنیت میکنید و این “ترس از شکست” روز به روز در شما تقویت میشود.
تمامی این دیدگاهها، شما را به یکسری باورهای دیگر سوق میدهد. در واقع این دیدگاه ها یکسری باورهایی را شکل میدهند و همان باورها مثل یه چرخه این دیدگاهها را تقویت میکنند.
۶ باور رایج در مورد ترس از شکست:
۱- میل به کاملگرایی
این ذهنیت در شما شکل میگیرد که یا همه چیز باید کامل باشد و یا کلا انجام نشود. افرادی که میل به کاملگرایی دارند، حد وسط را در نظر نمیگیرند و ذهنیت ۰ یا ۱۰۰ دارند.
۲- دوستداشتنی نبودن
از دوران کودکی این باور در ذهن فرد شکل گرفته است که اگر ببازد، دیگر کسی او را دوست نخواهد داشت.
۳- برنده نبودن مساوی است با کم آوردن و تحقیر
افرادی که این نگرش را دارند، فقط هنگامی که برنده باشند حالشان خوب است و از نظر آنها نفر دوم بودن یعنی شکست.
این باور هر روز و هر روز توسط جامعه به ما القا میشود و باعث میشود که ترس از شکست در کسانی که این نگرش را دارند روزانه بیشتر شود و اگر روزی در جایگاه اول نباشند، دست از تلاش بر میدارند.
۴- باور به اینکه باختن مساوی است با مرگ
این افراد خیلی زیاد گرایش به افسردگی دارند، چون باختن در ذهن آنها بسیار سنگین تمام میشود.
۵- باور به اینکه شکست یعنی تحمل جنگ
افرادی که این باور را دارند به هر قیمتی که باشد یک مسیر را ادامه میدهند. حتی ممکن است تحقیر شوند، توهین بشنوند و حتی ورشکسته شوند. این افراد به خاطر باور ترس از شکست خوردن، بیشتر تحمل میکنند و بیشتر میشکنند.
۶- باور به باختن مساوی است با سوءاستفاده
یعنی فرد فکر میکند که اگر شکست بخورد، بقیه افراد از او سواستفاده خواهند کرد و به همین دلیل، ترس از شکست هر روز در ذهن او تقویت میشود.
بررسی کنید که کدام باور یا باورها بیشتر در شما وجود دارد؟!
این باورها، باعث بروز برخی از رفتارها در افراد میشود:
۱- هیچ کاری را شروع نمیکنند.
۲- کارهای اصلی را یا رها میکنند و یا به زمان دیگری موکول میکنند و کارهای فرعی را انجام میدهند.
۳- همیشه نگران حرف بقیه هستند.
۴- کاری را شروع میکنند ولی وقتی کار کمی مشکل میشود و یا اگر احساس کنند توسط بقیه تنبیه خواهند شد، کار را سریع رها میکنند.
۵- بعضی از افراد هم آنقدر بدون برنامهریزی کار میکنند تا خسته شوند. این نوع افراد هم شاید در ظاهر موفق باشند ولی عملا بخاطر ترس از شکست خود را وادار به انجام کارهای زیادی میکنند. (عمل بدون فکر)
۶- به پنهانکاری و دروغ پناه میآورند.
۷- رفتارهای پرخاشگرایانه از خود بروز میدهند.
۵ راهکار برای غلبه بر ترس از شکست با NLP
۱- عامدانه شکست بخورید
ذهن ما یاد گرفته است که اگر شکست بخورد، احتمالا دیگر دوست داشتنی نیست، ممکن است تحقیر شود و یا مسائل دیگر
و اگر شما از عمد، شکست بخورید و هیچ اتفاقی نیفتد، مغز دچار تردید خواهد شد و ترس از شکست در شما کم میشود.
پس برای هر ماه خود کار کوچکی را انتخاب کنید که احتمال برندهشدن در آن بسیار کم است و اگر هم شکست بخورید، اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
توجه: این شکست نباید خیلی بزرگ باشد و در زندگی شما اختلال بوجود بیاورد.
۲- بدترین حالت ممکن را در نظر بگیرید
قبل از شروع هر کاری بدترین حالت ممکنی که در انتها ممکن است بوجود بیاید را در نظر بگیرید.
این کار باعث میشود که ترس شما نسبت به شکست بسیار کم شود و بفهمید که بعد از شکست، اتفاقات خیلی عجیبی نخواهد افتاد.
ضمن اینکه وقتی بدترین اتفاقات را پیشبینی میکنید، احتمالا راهکارهایی هم به ذهنتان خطور خواهد کرد که از بروز آن اتفاقات جلوگیری کنید.
۳- به نقطه پایانی توجه نکنید
وقتی شما از ابتدا به نقطه پایانی مینگرید که برای رسیدن به آن هزاران پله را باید بپیمایید، این خیلی طبیعی است که بترسید و شروع به اقدامی نکنید.
بلکه شما باید برای رسیدن به آن چشمانداز، گامهای کوچکی را در نظر بگیرید و به آنها برسید، در واقع باید هدف خود را ریز کنید و برای رسیدن به هر کدام از آنها اقدامی صحیح انجام دهید.
حتی ممکن است برای رسیدن به هر هدفی، نیاز به تغییر جهت داشته باشید و در هر مقطعی، کار خود را اصلاح کنید.
توجه داشته باشید که ذهن ما تایید طلب است، یعنی هر موفقیتی باعث میشود که ذهن احساس امنیت کند و احساس تایید شدن داشته باشد، وقتی قدمهای کوچک را با موفقیت طی کنید خود ذهنتان کمک میکند که پلههای بعدی را سریعتر بردارید و ترس در وجود شما کاهش یابد.
مثال: چشمانداز شما موفقیت در کنکور است.
شما برای قبولی در کنکور نیاز دارید که تعدادی کتاب بخوانید. اگر ذهن شما بترسد برای خواندن کتاب شما را یاری نمیکند اما اگر پله روزانه را خواندن ۲۰ صفحه از کتاب تعیین کرده باشید تا ۱۰ صفحه اول شاید کمی خسته شوید، بی انگیزه شوید و حواستان پرت شود و … اما از صفحه ۱۱ که رد شدید، خود ذهنتان شما را یاری خواهد کرد که تا صفحه ۳۰ بی وقفه بخوانید. (این فقط یک مثال خیلی ساده بود)
(افق را یکبار در نظر بگیرید و تمام حواس خود را روی طی کردن هر مرحله متمرکز کنید.)
۴- حد تسلیم را مشخص کنید
برای کارهایی که میخواهید انجام دهید، حد تسلیم در نظر بگیرید. اکثر ما اغلب یک یا دو بار که شکست میخوریم، سریعا تسلیم میشویم
در صورتی که اگر از قبل با توجه به نوع و اولویت کار، حد تسلیم را مشخص کنید، خیلی زود تسلیم نخواهید شد.
یعنی اینکه به خود بگویید: « من برای این کار ۱۰ بار حد تسلیم برای خود در نظر میگیرم. اگر حتی ۹ بار شکست بخورم، تسلیم نمیشوم. »
۵- تجربه شکستهایتان را بنویسید
هر باری که شکست میخورید، عمیقا فکر کنید و هر تجربهای که کسب کردهاید را یادداشت کنید و در اقدامات بعدی، حتما آن تجربیاتی که بدست آوردهاید را مدنظر داشته باشید.
مثال: فرض کنید که برای انجام کاری، حد تسلیم خود را ۱۵ بار در نظر گرفتهاید، وقتی که برای بار اول شکست میخورید، به این بیندیشید که چه عواملی باعث شد شکست بخورید و آن هدف نرسید و از تجربه بدست آمده برای بار بعدی استفاده کنید.
حالا اگر تمام این کارها را کردید، یعنی هر بار تجربیات را در نظر گرفتید و باز شکست خوردید، بعد از رسیدن به حد تسلیم، آن کار را رها کنید، هرچند معمولا این اتفاق نمیافتد.
در هر بار تجربه، شما به یکسری منابع ارزشمند دست مییابید که حتما آنها را مکتوب نمایید تا در هر لحظه به آنها دسترسی داشته باشید.
با به کارگیری این راهکارهای ساده، ترس از شکست در وجود شما بسیار کمرنگ خواهد شد.
نویسندگان: مهدی عرب زاده مدرس NLP
منبع: آکادمیک NLP