چندبار خیلی سرحال و با انگیزه تصمیم به شروع کاری داشتید، ولی ناگهان و به سرعت توی دلتون خالی شده و احساس ناامیدی کردید و از تصمیم خودتون منصرف شدید؟
چقدر وقتی خواستید تصمیمی رو عملی کنید، ترس و نگرانی در لحظه به سراغتون اومده که “اگر نتونم چی؟” یا “بعدش چی میشه؟”
شده هنوز گرم انجام کاری نشدید که ناگهان چند تا اتفاق عجیب و پیشبینی نشده، همه چیز رو بهم ریخته؟
امان از زمانهایی که به خودمون قول میدیم که: ” امروز فقط میخوام روی یک کار مهم متمرکز بشم”، اما یه کم که جلو میریم حواسمون به هزار جای دیگه پرت میشه و میریم سراغ کارهای بیارزش که هیچ نفعی برامون نداره.
جالبتر اینه که گاهی وقتها در اوج حال خوب و آمادگی جسمانی، به محض اینکه میخوایم استارت کاری رو بزنیم، انواع درد و مرضهای جورواجور سراغمون میاد. سردرد، بدن درد، بی حسی و …
اگر حتی یکی از موارد بالا یا مشابه اونها رو در زندگی تجربه کردید، این نوشته مخصوص شماست.
در این مقاله قصد دارم برخی از مهمترین اقداماتی را که ضمیر ناخودآگاه به کار میبندد تا در برابر تغییر مقاومت کند، به شما معرفی کنم. تمامی این موارد را بارها و بارها هم در خودم و هم در میان دانشجویان و مراجعین مختلف، مشاهده نمودهام. پس با من همراه باشید.
مشکل فوتبالیست جوان تیم پرسپولیس
چند سال پیش مراجعه کنندهای داشتم که از اعضای تیم امید پرسپولیس بود. مشکل این آقا این بود که هروقت به گوشش میرسید که قرار است تا چند روز آینده افرادی برای تیم بزرگسالان پرسپولیس انتخاب شوند، در حین تمرین یا مسابقه با مصدومیت مواجه میشد و از انتخابی تیم بزرگسالان جا میماند.
به گفته ایشان این اتفاق به شکل عجیبی دائما تکرار میشد و ترس شدیدی از اینکه شاید دیگر این موقعیت عالی نصیبش نشود، در چهرهاش نمایان بود. علت چه بود؟
⇐ نکته مهم این است: هرگاه ضمیر ناخودآگاه به هر دلیلی از جمله باورهای محدودکننده به این نتیجه برسد که یک تغییر، مانع از رفاه، امنیت و آسایش ما میشود، با روشهای مختلف در برابر آن تغییر مقاومت میکند. چرا؟ چون ساده لوح است و اطلاعات مختلف را بدون تجزیه و تحلیل منطقی تبدیل به باور کرده است. حالا اگر ما بخواهیم کاری را انجام دهیم که با این باورها مخالف باشد، تمام سعی خود را میکند تا مانع ایجاد آن عمل یا تغییر شود.
در مورد این فوتبالیست جوان، این باور وجود داشت که رفتن به تیم بزرگسالان باعث کسب اعتبار زیاد میشود و این اعتبار تو را مغرور خواهد کرد و در نتیجه از خانواده خود فاصله خواهی گرفت و نمیتوانی مرد مناسبی برای همسر خود باشی. بله! تا زمانی که از قدرت پنهان ناخودآگاه مطلع نباشیم، خیلی چیزها مسخره به نظر میآید!
مثل مورچه نباشید!
حتما دیدید که وقتی مورچه دانهای را به دهان میگیرد و میخواهد جابجا کند، اگر بارها و بارها این دانه از دهانش بیفتد، باز هم این کار را تکرار میکند و در نهایت بعد از تلاشهای بسیار یا موفق میشود و یا دانه را رها میکند. تلاش مورچه قابل تحسین است، اما ما مورچه نیستیم!
ما باید بدانیم که وقتی یک اتفاق در مسیر تغییر چندین بار پیش میآید و مانع رسیدن ما به خواستههایمان میشود (البته اگر برنامهریزی مناسبی انجام داده باشیم)، شاید پای مخالفتی از طرف ضمیرناخودآگاه در میان باشد که اگر به آن توجه نکنیم، وقت، انرژی و هزینههای زیادی را تلف خواهیم کرد!
با دم شیر بازی نکنید!
ضمیرناخودآگاه بسیار قدرتمند است و کنترل ۹۵% از رفتارهای ما را برعهده دارد. بازی با دم شیر یعنی عدم توجه به پیامهای پنهان ضمیر ناخودآگاه که میتواند باعث شود ناخودآگاه آنچنان بلایی بر سر ما بیاورد که دیگر به راحتی قابل جبران نباشد!
روشهایی که ضمیر ناخودآگاه با استفاده از آنها، در برابر تغییر مقاومت میکند.
۱- بی ارزش جلوه دادن کار
وقتی ناخودآگاه احساس کند که ما بدون توجه به خواستههای او قصد انجام کاری را داریم، شاید از طریق بیارزش جلوه دادن آن کار، وارد عمل شود.
در اینجا احساس میکنیم که:
“شاید آنقدرها هم این تغییر مهم نباشد”
“اصلا مگه قراره حالا چه اتفاقی بیفته؟”
و به همین راحتی باعث میشود که آن کار یا تغییر را رها کنیم.
۲- سخت و طاقتفرسا نشان دادن تغییر
مثلا میخواهید کسب و کار خود را ترقی دهید. همین که میخواهید شروع کنید، احساس میکنید که کلی کار پیچیده دارید که شما را متحمل سختیهای فراوانی خواهد کرد. در نتیجه دستان خود را به راحتی و به علامت تسلیم بالا میبرید و بعد هم کلی حرص میخورید!
۳- ایجاد ترس، دلشوره و ناامیدی
شب گذشته خواب راحتی داشتهاید و امروز سرحال میخواهید تکانی به خود بدهید. اما یکباره دچار ترس و دلهره میشوید و حتی شاید تپش قلب بگیرید، گیج شوید و یا احساس نگرانی کنید. در اینجا ممکن است فکر کنید که:
“نکنه این تغییر زوده!” یا “شاید اطلاعاتم در حال حاضر کافی نیست”.
در این رابطه مراجعین زیادی داشتهام که حتی دچار مواردی مثل “احساس خفگی” یا “حالت تهوع شدید” در زمان تصمیم به تغییر شدهاند. چند بار احساس گیجی و قفل شدن کردید؟!
۴- به شوخی گرفتن و بیخیالی
این مورد را بارها در کارگاهها و دورههای nlp مشاهده کردهام. هنگامی که درس جدیدی میدهم از دانشجویان میخواهم که دو به دو با همدیگر تمرین کنند، برخی از دوستان انگار که سالهاست هم را میشناسند و رابطهای صمیمی دارند، شروع به بازگو کردن خاطرات و تجربیات خود میکنند و می گویند و میخندند و به طور کلی فراموش میکنند که هدف از تمرین، چه چیزی بوده است و تازه وقتی متوجه میشوند که نگاه غضبآلود من را میبینند. 😊
ضمیر ناخودآگاه در این مواقع احساس میکند که یادگیری باعث تغییر خواهد شد و این تغییر منافع من ناخودآگاه را به خطر میاندازد!
۵- جابجایی اولویتها
یعنی دقیقا میدانیم که در این لحظه باید چه کاری را انجام دهیم و اگر به تعویق بیندازیم شاید قابل جبران نباشد، اما ناگهان حواسمان پرت میشود و کار دیگری را که اگر ضرر نداشته باشد سودی هم ندارد، انجام میدهیم و کلا فراموش میکنیم که کار اصلی چه بوده است!
چندبار وقتی مصمم به انجام کاری بودهاید، به خود گفتهاید: “حالا بذار یک دقیقه اینستاگرام رو چک کنم، بعدش انجامش میدم؟”
۶- بروز درد یا حتی بیماریهای جسمانی
روز ۲۲ مهرماه سال ۹۵ را هرگز از یاد نخواهم برد. در حالیکه داشتم برنامهریزیهای نهایی برای سمیناری که قرار بود هفته بعد برگزار کنم را انجام میدادم، به یکباره دچار سرفه و بعد حالت تهوع شدید شدم و سپس و در عرض چند ساعت در تمام بدنم احساس درد کردم.
مراجعه به چندین پزشک مختلف و استفاده از انواع داروهای شیمیایی و سنتی تجویز شده هم، کوچکترین تاثیری بر روند بهبودی نداشت. با هر زحمتی که بود، بالاخره توانستم سمینار را که در دو نوبت برگزار میگردید، اجرا کنم و در این زمان هم هیچ اتفاقی نیفتاد.
دریغ از حتی یک سرفه! اما بلافاصله پس از اتمام سمینار، روز از نو و روزی از نو و تا ۲ هفته بعدی هم من همچنان همان علائم روز اول را داشتم.
در همین ایام بود که متوجه شدم این بیماری هیچ دلیل خاص پزشکی ندارد و ضمیر ناخودآگاه فقط به این خاطر من را مبتلا به این بیماری کرده است که اندکی از حجم کاری خود کم کنم و مجبور شوم با خانهنشینی، بیشتر استراحت کنم.
پیشنهاد میکنم این مقاله را نیز بخوانید:
یک تجربه شخصی و پیامی از طرف ضمیرناخودآگاه
هدف من از ارائه این مقاله این بود که بیشتر از گذشته به پیامهای پنهان و مقاومتهای ضمیر ناخودآگاه در برابر تغییر که با روشهای مختلف به ما نشان میدهد، توجه کنیم.
گاهی لازم است مقداری صبر کنیم و دست از رفتارهای شتابان خود برداریم. بیشتر با خود خلوت کنیم و پیش از آنکه ناخودآگاه را مجبور به واکنشهای شاید شدیدی کنیم، چارهای بیندیشیم.
ناخودآگاه همیشه خیر و صلاح ما را میخواهد، هرچند اگر به خاطر برنامهریزیها و باورهای قبلی کاملا در اشتباه باشد.
نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس NLP
منبع: آکادمیک NLP
- ۷ روش ساده برای ارتباط با کودک درون
- NLP و منظورهای مفید و مثبت ضمیر ناخودآگاه
- کشف بزرگ NLP
- مذاکره با ضمیر ناخودآگاه
- ضمیر ناخودآگاه چگونه ما را برنامهریزی میکند؟
- یک تجربه شخصی و پیامی از طرف ضمیر ناخودآگاه
- ضمیر ناخودآگاه چیست؟ (گنجینه شگفتانگیز ذهن)
- قوانین ضمیر ناخودآگاه
- چگونه ضمیر ناخودآگاه در برابر تغییر مقاومت میکند؟ (مثل مورچه نباش، با دم شیر بازی نکن!)
- ۱۷ راهکار ساده برای کشف و شفای کودک درون
- داستانی در مورد غول درون
- ۵ روش برای ارتباط با ضمیر ناخودآگاه
سلام وقت بخیر جناب دکتر من الان ۳۰ شب که دارم مدیتیشن کودک درون انجام میدم و گریه های زیادی دارم حین مدیتیشن. اما الان چند روزه یهو دچار اضطراب خیلییی شدید میشم. باید چه کار کنم؟ به مدیتیشن ادامه بدم یا قطع کنم؟ اصلا چرا اینجور میشم و چرا شفا پیدا نمیکنه؟
سلام خدمت استاد عرب زاده ی عزیز
من تمام طول عمرم سختی های زیادی کشیدم برای پول دراوردن، خیلی وقت ها تا ۹۹ درصد پیش رفتم امام به دلیل های غیر قابل پیش بینی و یا مضحک همه چی از هم پاشیده، در حال حاضر سیستم کاریم خیلی خوبه و میتونم به شدت رشد کنم تقریبا همه چی فراهمه ولی حس میکنم ضمیر ناخوداگاه من با تمام قدرت داره مبارزه میکنه برای جلوگیری در این تغییر، دقیقا تمام این اتفاقاتی که نوشتید همشون برای من رخ دادن، چطور میتونم درستش کنم؟؟ کدوم دوره در مورد این توضیح دادید تا این تغییر رو در ضمیر ناخوداگاهم ایجاد کنم؟ ممنونم
درود دوست گرامی
بهتون پیشنهاد میکنیم قبل از شرکت در دوره خاص، از خدمات کوچینگ nlp استفاده بفرمایید. اینجا کلیک کنید.
سلام استاد عرب زاده عزیز
از شما کمال تشکر را دارم که مقالات خوبی را در سایت قرار دادید. من بسیار بهره مند میشم از این مقالات پربار.
استاد عزیز، من جدیدا وقتی میخواهم وارد محیط اینستاگرام شوم، گوشم به شدت شروع به خارش میکند.
خیلی موضوع عجیبیست برای من.
چندین بار دقت کردم. و وقتی که گوشی را کنار میگذارم. این خارش فروکش پیدا میکند.
اولش بدون اینکه متوجه شوم، شک کردم که مشکلی از گوش است، به متخصص مراجعه کردم و مشکلی نبود. در طول روز هم بسیار دقت کردم که آیا اوقات دیگری این اتفاق می افتد یا خیر و هیچ مشکلی ناشی از خارش گوش نداشتم.
بعد کامل دقت کردم که چه موقع هایی این اتفاق می افتد. متوجه شدم هر بار که وارد اینستاگرام میشوم بعد از حدود ۵ دقیقه گوش بنده شروع به خارش میکند.
حتی برای استفاده از شبکه های دیگر این اتفاق نمی افتد. خیلی موضوع عجیبی است.
آیا شما پاسخی برای این موضوع دارید؟ آیا این موضوع بخاطر ضمیرناخودآگاه من است؟
سلام و عرض ادب دوست عزیز،
ضمیر ناخودآگاه ما یکسری از مخالفتهای خود را گاها با بروز علائم جسمانی نشان میدهد که این موضوع یک امر طبیعی است.
یکی از عملکردهای ضمیرناخودآگاه اینست که خواستههای خود را با علائمی به ما نشان دهد. بهتون پیشنهاد میکنیم که حتما مقاله ” یک تجربه شخصی و پیامی از طرف ضمیر ناخودآگاه
” را بخوانید.
بسیار عالی بود جناب عرب زاده گرامی
سلام و عرض ادب دوست گرامی
از همراهی شما بسیار سپاسگزاریم.
عااااالی
خیلی جذاب بود
سلام و عرض ادب
دوست گرامی، از همراهی شما سپاسگزاریم.
سلام…
ماتشکیل شدیم ازمیلیاردها باور.که متاسفانه اجتماع هم تاثیر زیادی روی این باورها میگذاره! پدرم مرد زحمت کشی بود. در قبال کااار سخت درآمد کمی داشت و به سختی پول بدست میاورد… توی ذهنم حک شده بود که باید به سختی کار کنم تا پولی بدست بیارم… خواهرم به من میگفت مورچه کوچولو!چون سخت کار میکردم و هیچ وقت هم خسته نمیشدم… به لطف مهر و انرژی شما استاد مدتیه متوجه شدم که باورهای اشتباهی که در ذهن ناخود آگاه من جا خوش کرده چقدر میتونه آدمو بیچاره کنه…اگر اشتباه متوجه نشده باشم باور غلط، ترس ایجاد میکنه و ترس باعث میشه به جای عمل، واکنش اشتباه نشون بدیم! سپاسگزارم استاد ☘️
سلام و عرض ادب
از جملاتی که برایمان نوشتید، بسیار سپاسگزاریم.
باسلام وخداقوت برشما
من ازتمام صفحات عکس گرفتم تادرفرصت مناسب مطالعه کنم چون میدونم مطالب شما واقعا ناب ومفیدهستن ممنونم ازتلاشهاوزحمات بیدریغ شمااستادگرانقدر
سلام و عرض ادب
این اشتیاقتون به یادگیری قابل تحسین هست. از همراهی شما دوست گرامی، بسیار سپاسگزاریم