بگذار نمایان شوم تا بتوانم خلاق باشم و تو را شفا دهم.
این جملات اولیهای است که بر روی جلد کتاب شفای کودک درون خودنمایی میکند. کتابی که اگر با آن همراه شوید، شما را تا اعماق وجودتان میبرد و به کودک درونتان وصل میکند.
این همراهی شاید باعث شود که حتی ساعتها گریه کنید، ولی این گریه با گریهای که از روی ضعف و استیصال انجام میدهید، بسیار متفاوت است.
البته این مقاله اصلا درباره این کتاب نیست. میخواهم توجه شما را به موضوع کودک درون جلب کنم که چقدر جایگاه مهمی در زندگی همه افراد دارد، به طوریکه چندین کتاب درباره آن نوشته شده است و بیشتر صاحبنظران توجه شما را به موضوع کودک درون معطوف میکنند.
در وجود همه ما کودکی زندگی میکند. این کودک بخشی ناآگاهانه از ماست که کمکمان میکند درک کنیم که چرا نسبت به آدمها و موقعیتهای متفاوت، واکنشهای خاصی را نشان میدهیم.
متاسفانه، اغلب ما در بزرگسالی کودک درونمان را رها میکنیم. در واقع طرز فکرمان این است که باید بزرگ شویم و چیزهای کودکانه را کنار بگذاریم. تعجبی ندارد که اینقدر مضطرب، افسرده و ناراضی هستیم.
وقتی به خود اجازه میدهید ندای کودک درونتان را بشنوید، جادو اتفاق میافتد. این روند بسیار شفابخش است.
۷ روش ساده برای ارتباط با کودک درون
۱- نامه بنویسید.
برای شروع گفتگو و شروع روند بهبود، توصیه میکنم به فرزند درونی خود نامه بنویسید.
ممکن است درباره خاطرات دوران کودکی از نگاه بزرگسالان بنویسید و بینش یا توضیحی برای شرایط ناراحتکنندهای که آن زمان آن را درک نمیکردید، ارائه دهید.
مثلا شاید نمیفهمیدید که چرا در دوران کودکی برادر شما همیشه سر شما فریاد میکشید و اسباببازیهای شما را خرد میکرد، اما شما یاد گرفتید که از او بترسید. در تمام این سالها شاید متوجه نبودهاید که او سالها زورگویی کرده و از شما سواستفاده کرده است.
اینک با نوشتن نامه به کودک درون خود، میتوانید به تسکین برخی از این دردهای طولانی مدت بپردازید. این نامه همچنین میتواند به شما این فرصت را بدهد که راهکارهای اطمینانبخشی ارائه دهید.
در اینجا میتوانید چند سوال از کودک درون خود بپرسید:
- چه احساسی داری؟
- چطوری میتونم ازت حمایت کنم؟
- از من چی میخوای؟
نوشتن این سوالات با بردن اسم کودک درون میتواند منجر به پاسخ کودک درونتان شود، اما ممکن است مدتی طول بکشد که کودک درون شما احساس امنیت کند و جواب دهد. در طی نوشتن این نامه هیجانات متفاوتی را تجربه خواهید کرد.
نکتهای که باید دقت کنید اینست که در زمان نوشتن، باید کاملا در آرامش باشید و رها از هر تجزیه و تحلیلی. کاملا تصور کنید که با یک کودک ۲ ساله میخواهید حرف بزنید. همانقدر مهربان و همانقدر دلسوز.
۲- مدیتیشن را امتحان کنید.
مدیتیشن فواید زیادی برای سلامت جسمی و روحی دارد.
مدیتیشن، خودآگاهی ذهنی را افزایش میدهد و به شما میآموزد به احساساتی که در زندگی روزمره ایجاد میشود، توجه بیشتری کنید.
مدیتیشن همچنین به شما کمک میکند تا با احساسات ناخواسته، راحتتر برخورد کنید.
احساسات، مثبت یا منفی باید تجربه و بیان شوند. احساسات سرکوب شده معمولا خودشان را به روشهای دیگر از جمله اضطراب، افسردگی، ناامیدی، خشم و … نشان میدهند.
مدیتیشن به شما کمک میکند تا بتوانید احساساتی را که در طول زندگی تجربه میکنید، بپذیرید و آنها را به شیوههای سالمتر و آسانتری بیان کنید.
همچنین میتوانید مدیتیشن محبت را امتحان کنید تا احساس عشق را به کودک درونتان منتقل کنید.
ان ال پی تکنیک ملاقات با کودک درون را پیشنهاد میکند که شما میتوانید با تصویرسازی کودک درون خود، شروع به صحبت با او کنید، او را به آغوش کشید و به او عشق بورزید.
۳- شادیهای دوران کودکی را بازگردانید.
دوران بزرگسالی مطمئنا با مسئولیتهای زیادی همراه است. اما آرامش و بازیگوشی دو جز اساسی و ثابت سلامت روان و احساس خوب هستند.
اگر دوران کودکی شما فاقد تجربیات مثبت بوده است، ارتباط با کودکان بازیگوش و وقت گذراندن برای سرگرمی میتواند به تسکین درد از دست دادن آنچه در دوران کودکی به آن نیاز داشتید، کمک کند.
همچنین برنامهریزی کنید که روزانه از لذتهای کوچکی مانند بستنی خوردن بعد از پیادهروی، بازی با شریک زندگی و فرزندانتان، تجربه یک سرگرمی نشاط آور با دوستان و… استفاده کنید.
وقت گذاشتن منظم برای تفریح و احیای سبک زندگیتان، میتواند به تجدید احساسات مثبت کودک درون شما کمک کند.
۴- هر روز یک کار را با تمرکز کامل انجام دهید!
تمرکز به شما کمک میکند تا کاملا در لحظه باشید. این یکی از چیزهایی است که بزرگسالان در کودکان تحسین میکنند.
کودکان نگران گذشته و آینده نیستند، شما هم می توانید در زمان حال، زندگی را تجربه کنید.
نیازی نیست کارهای سختی را امتحان کنید. توجه خود را برای چند لحظه به تنفستان جلب کنید، چند قدم راه بروید و به حرکات و احساسات بدنتان توجه کنید.
و یا در آرامش بنشینید و به طلوع و غروب آفتاب برای دقایقی خیره شوید و از این زیبایی لذت ببرید.
۵- نکات مثبت را بنویسید!
کودکان از اتفاقات کوچکی که برایشان میافتد، بسیار شگفتزده میشوند و از تفریح خود در پارک، ساعت ها سخن میگویند و یا از نکته خندهداری که یک نفر در مدرسه گفته بود.
شما هم روزانه حداقل به ۳ نکته کوچک شادی آور توجه کنید و آنها را در دفترچه خود یادداشت کنید. شاید اسم این دفترچه، ” گنجینه شادیها” باشد.
۶- در را باز بگذارید.
این مسیر پایانی ندارد. این سفر، یک سفر باز است.
شما فرایند ارتباط با کودک درون خود را آغاز کردهاید. حالا میتوانید این آگاهی تازه را پرورش دهید و همچنان که پیش میروید، به راهنماییهای کودک درون خود گوش کنید.
کودک درون شما بعد از اینکه احساس امنیت کند، در مورد چالشهایی که داشتهاید با شما بیشتر صحبت خواهد کرد و راههای هیجانانگیزی را به سوی شما باز خواهد کرد. شما در این سفر یاد میگیرید که خودجوشتر و بازیگوشتر شده و زندگی را با احساس شگفتی بیشتری در لحظه زندگی کنید.
هماهنگی با کودک درون، میتواند عزتنفس، اعتمادبه نفس و انگیزه شما را افزایش دهد.
با تاکید بر قصد خود برای ادامه گوشدادن به کودک درون، با عشق و شفقت میتوانید هرگونه زخمی که وجود دارد را التیام ببخشید و ارتباط خو دبا کودک درونتان را تقویت کنید.
۷- با یک درمانگر صحبت کنید.
ضربههای گذشته میتواند ناراحتیهای زیادی را ایجاد کند. درمانگران سعی میکنند با توجه به آشفتگیهای احساسی شما، استراتژیهای مفیدی را برای بهبود ارتباط با کودک درونتان به شما ارائه دهند تا بتوانید با خودتان به صلح برسید.
هرگونه آشفتگی، نشاندهنده این است که شما با بخش یا بخشهایی از وجود خود در تعارض هستید و این تعارضها خود را به انواع گوناگون بروز میدهند. گاهی در یک خشم کلامی و گاهی با یک انزوای دائمی.
نتیجهگیری:
هنگامی که نیاز به عشق، تحسین و سایر انواع حمایتهای عاطفی در دوران کودکی و بزرگسالی برطرف نمیشود، یک فرد از خودش دور میشود.
این آسیب میتواند در سراسر زندگی و در لحظههای حساس بروز پیدا کند و مخصوصا باعث میشود که شما حالتان خوب نباشد و هر کاری هم مثل خرید، رفتن به مهمانی، مسافرت و هرچیز دیگری انجام دهید، باز از درون احساس تهی بودن داشته باشید.
اما برای شفا، هرگز دیر نیست. با یادگیری مهارتهای ارتباط با کودک درون خود، میتوانید این نیازها را تایید کنید، یاد بگیرید که چگونه احساسات خود را به شیوهای سالم بیان کنید و عزت نفس خود را افزایش دهید.
نویسنده: مهدی عرب زاده ترینر NLP و انیاگرام
منبع: آکادمیک NLP
- ۷ روش ساده برای ارتباط با کودک درون
- NLP و منظورهای مفید و مثبت ضمیر ناخودآگاه
- کشف بزرگ NLP
- مذاکره با ضمیر ناخودآگاه
- ضمیر ناخودآگاه چگونه ما را برنامهریزی میکند؟
- یک تجربه شخصی و پیامی از طرف ضمیر ناخودآگاه
- ضمیر ناخودآگاه چیست؟ (گنجینه شگفتانگیز ذهن)
- قوانین ضمیر ناخودآگاه
- چگونه ضمیر ناخودآگاه در برابر تغییر مقاومت میکند؟ (مثل مورچه نباش، با دم شیر بازی نکن!)
- ۱۷ راهکار ساده برای کشف و شفای کودک درون
- داستانی در مورد غول درون
- ۵ روش برای ارتباط با ضمیر ناخودآگاه
ممنونم بابت اگاهی واطلاعات پیجتون
سلام خیلی برام جذابیت داشت
من از وقتی که تمرینات عزت نفس را دارم انجام میدم احساس میکنم با کودک درونم ارتباط بهتری برقرار کردم. البته که گاها ذهنم بهانه هایی می آورد و مرا از انجام تمرینات باز میدارد ولی من با جسارت بیشتری راهی را که شروع کردم دنبال میکنم.
ازتون تقاضا دارم بیشتر در مورد کودک درون بنویسید.
با سپاس فراوان از شما
سلام و احترام دوست عزیز
آفرین به تلاش شما، ممنونیم که با ما همراه هستید.
خیلی جالب بود.درمانگر چه کسب است و چه تخصصی دارد؟
درود و احترام دوست گرامی
درمانگر کسی است که در این زمینه آموزش دیده و تخصص لازم و تجربه لازم را برای ارائه راهکارهای ویژه کودک درون دارد.
با سپاس از همراهی شما