شاید فکر میکنید که در زندگی، هرگز به اهداف خود دست نیافتهاید!
برای اینکه رفع ابهام کرده باشم، باید بگویم باورم بر این است که شما فرد موفقی هستید . البته شاید بدانید، شاید هم ندانید که چقدر موفق هستید، اما این موضوع دیگری است.
ان ال پی به شما کمک میکند تا به اهداف دستنیافتی خود دست یابید. یعنی اهدافی که دنبالش هستید، ولی به آن نمیرسید.
خواه هدف دست نیافتنی شما این است که ایمیلهای دریافتی خود را پاک کنید، یک فرد غمگین را به لبخند وادارید، صبح روز اول هفته سراپا احساس انرژی و شوق کنید و یا اینکه کار و تجارت خود را کلا دگرگون سازید.
هیچ فرقی نمیکند، در همه حال تکنیکها و راهبردهای NLP میتوانند کمک زیادی به شما بکنند، خصوصا در مواردی که هنوز موفق نشدهاید به هدف خود برسید.
یادتان باشد: NLP از طریق اصلاح طرز فکر شما بر دستیابی به اهداف تکیه میکند، خصوصا اینکه توجهات را از حل مشکلات دور میسازد و روی نتایج کار تمرکز میکند.
برخورد با مشکلات توسط تحلیل ریشهای
معمولا وقتی اوضاع به خوبی پیش نمیرود، افراد روی مشکلات تمرکز میکنند.
منظور من چیست؟ وقتی با مشکلی روبرو میشوید، باید بدانید که مشکل، فقط یک مشکل است. نمایشنامهای را پیش خود مجسم کنید که در آن دو نفر از کار خود اخراج شدهاند.
هر یک از آنها واکنش مختلفی از خود نشان میدهد:
واکنش ۱: کارم را از دست دادم، از اینکه کاری برای انجام دادن نداشته باشم، متنفرم. باید قبل از اینکه پولهایم تمام شود، کاری دست و پا کنم.
واکنش ۲: چه عالی! استراحت اجباری نصیبم شده، حالا میتوانم دنبال کارهایی بروم که همیشه دوست داشتم انجام دهم.
هر دو نفر کارشان را از دست دادهاند، اما کدامیک از آن دو به اخراجشدن خود به عنوان یک مشکل مینگرد؟
تمرکز بر نتایج مطلوب
“نتیجه” واژهای است که NLP به جای “هدف” یا “خواسته” به کار میبرد .
برای رسیدن به اهداف دست نیافتنی، باید به نتیجه کار بیندیشید. یعنی آنچه که میخواهید، نه تمرکز کردن بر آنچه هماکنون دارید یا آنچه که نمیخواهید (مشکلات).
شکل زیر روش جداکردن مشکل را از نتیجه نشان میدهد. اکنون میتوانید از جایی که در آن قرار دارید یعنی وضعیت کنونی خود، به سوی جایی که میخواهید بروید (وضعیت مطلوب) حرکت کنید.
به این داستان توجه کنید:
“جان” مدیر یک داروخانه زنجیرهای است که مرتبا داروساز موقت استخدام میکرد. او باید مطمئن میشد که در روز مرخصی هفتگی هر داروساز، داروساز دیگری در داروخانه حاضر است. داروسازی که قبول کند به طور موقت استخدام شود، کم پیدا میشد و برخی از افرادی که “جان” آنها را استخدام موقت میکرد، سرکار نمیآمدند.جان هفتهها و ماهها را صرف حل این مشکل نمود. وقتی “جان” دست از سر مشکل برداشت و سراغ هدف رفت و آن را تعیین نمود (یعنی انتخاب گروه قابل اعتمادی از داروسازان که تمام هفته را پوشش دهند و به راحتی سازماندهی گردند)، طرز تفکر و رفتار او دگرگون شد.“جان” دو داروساز دیگر را به طور دائم استخدام کرد و روزهای مرخصی آنها را تنظیم نمود. با صرف همان هزینه اکنون ده داروساز در اختیار داشت که میتوانستند جانشین قابل اعتمادی برای یکدیگر باشند. از طرفی هم توانست مانع اتلاف وقت بیش از هشت ساعت در هفته شود و با آسودگی خیال و به طور موثر به کارهایش بپردازد.
توجه به چیزهایی که توجه نمیکنید
به سفری فکر کنید که به طور مرتب انجام میدهید، مثلا سفری که هر روز برای رفتن به محل کارتان دارید. چه چیزهایی میبینید؟ چه چیزهایی میشنوید؟ چه بوهایی استشمام میکنید؟ به چه چیزهایی توجه میکنید؟
و از آن مهمتر: چه چیزهایی نمیبینید و نمیشنوید؟
نتیجهگیری:
برای رسیدن به اهداف دستنیافتنی به جای اینکه بر روی مشکل متمرکز باشید، بر روی هدف متمرکز شوید و دنیای مطلوب خود را تصور کنید.
در اینصورت با تقویت توجه، میتوانید راهکارهای مطمئنی برای خود ترسیم کنید.
نویسنده: لین کوپر
برگرفته از کتاب برنامه ریزی عصبی زبانی در زندگی، کار و تجارت
منبع: آکادمیک NLP
ممنون مقاله خوبی بود
سپاس از حضور و مشارکت شما دوست ارزشمند