دخالت خانواده همسر

زمانی که یکی از اعضای خانواده همسر رفتاری را انجام می‌دهد یا حرفی را می‌زند که برخلاف چارچوب‌های زندگی ماست و آن موضوع به یک نفر یا تمام اعضای خانواده آسیب وارد می‌کند، چه کار کنیم؟

 

چگونه از دخالت آنها جلوگیری کنیم؟

در درجه اول باید توجه کنیم که ما دو مدل رفتار داریم.

دسته اول:

رفتارهای عینی یا قابل مشاهده که به آنها رفتارهای آبجکتیو (Objective) گفته می‌شود.

یعنی می‌بینیم که خانواده همسرمان مستقیما و کاملا رک و شفاف، در زندگی ما دخالت می‌کنند.

مثال: من میگم باید این رفتار رو انجام بدید. 

 

 

دسته دوم:

رفتارهای غیرقابل مشاهده که به آنها رفتارهای سابجکتیو (Subjective) گفته می‌شود.

خیلی وقت‌ها برخی رفتارهایی که ما دخالت فرض می‌کنیم، واقعی نبوده و ساخته ذهن است که وقتی با طرف مقابل شروع به صحبت می‌کنیم، متوجه می‌شویم که چیزی که ما فکر می‌کردیم، در واقع قضاوت و تصوری بوده که در ذهن ما شکل گرفته است.

 

 

مثال: در مساله ازدواج، وقتی شما شخصی را می‌بینید و عاشقش می‌شوید و به نتیجه می‌رسید که این فرد همان کسی است که باید با او ازدواج کنید، این نتیجه‌ای که گرفته‌اید،  حاصل یادگیری‌ها و باورهایتان نسبت به ازدواج است. 

فرض کنید دختر و پسری که در آستانه ازدواج هستند، توسط خانواده‌هایشان این‌گونه نصیحت می‌شوند که حواست به مادر شوهر، خواهر زن، خواهر شوهر و  …. باشد.

 

این‌ دختر و پسر از همان اول و قبل از ازدواج نسبت به خواهر شوهر، خواهر زن و سایر افراد خانواده همسر مقاومت نشان میدهند که خودشان هم نسبت به آن آگاه نیستند.

مثلا خواهر زن کاری را انجام میدهد که سابجکتیو است و آبجکتیو نیست، ولی چون فرد مقاومتی را از قبل با توجه به نوع یادگیری‌هایش دارد، آن رفتار را دخالت تصور می کند.

 

بنابراین در ابتدا باید مشخص کنیم که آن رفتار آبجکتیو است یا سابجکتیو.

 اگر رفتار سابجکتیو بود، شما باید روی خود کار کنید. 

 

 

رفتارهای آبجکتیو

اما اگر رفتارها عینی و قابل مشاهده بودند، این خودش دو حالت دارد:

حالت اول:  رفتاری است که اگر همین حالا جلوی آن را نگیرید، به شما و خانواده‌تان آسیب می‌رساند. 

مثال: پدر همسر شما به همسر شما زور میکند که همین حالا خونه رو بفروش که بزنیم به کار و شما میدانید که این به صلاح نیست.

 

 

حالت دوم: رفتاری است که کاملا در لحظه آسیب‌رسان نیست، اما در آینده موجب آسیب خواهد شد. 

 

مثال: خانواده همسر شما به فرزند کوچک شما رفتارهایی را یاد می‌دهند که این باعث می‌شود نوع تربیت فرزند شما به هم بریزد و آینده او را تحت تاثیر قرار دهد.

 

 

قبل از ازدواج، دختر و پسرها معمولا همدیگر را در کافی‌شاپ‌ و سینما و پارک و …. ملاقات می‌کنند و در مورد رویاهایشان با هم صحبت می‌کنند و کلا این فضای آشنایی، با فضای زندگی مشترک بعد از ازدواج متفاوت است.

 

 

 پس اگر شما همین حالا در رابطه هستید و یا چندین سال از ازدواجتان می‌گذرد، نیاز است که در موارد زیر با همسرتان حتما صحبت کنید، و گرنه برخی موارد پیش آمده باعث میشود که روح شما و همسرتان و حتی فرزندتان دچار ناراحتی شود و روال زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد.

 

 

آسیب دخالت در آینده

در حالت دوم که آسیب دخالت در آینده خواهد بود و لحظه ای نیست:

 

۱- چارچوب‌های زندگی مشترکتان را با همسر خود روشن و مشخص کنید.

 

مثلا اینکه با هم مشخص کنید که:

• خانواده‌ها در رابطه با ما و فرزندمان تا چه مرزی اجازه صحبت کردن دارند؟
• در مورد چه مواردی میتوانند نظر دهند و ما در چه مواردی میتوانیم با آنها مشورت کنیم؟
• مشخص کنید که چند بار در هفته یا ماه، قرار است به خانواده‌های خود سر بزنید.
• چند بار و به چه صورت قرار است در سال به همراه خانواده ها به مسافرت برویم؟
• چه زمانی باید واکنش نشان دهیم؟

 

۲- محل زندگی

محل سکونتتان را حتی الامکان دور از محل زندگی والدین در نظر بگیرید. چرا که بخصوص بخاطر نوع زندگی‌های ایرانی، یکسری دلبستگی‌ها و همبستگی‌هایی میان والدین و فرزندان وجود دارد که شاید حتی ناخواسته باعث دخالت شود.

البته خیلی از دخترها و پسرها هم گاها بخاطر اینکه هنوز هویتشان را رشد نداده‌اند، با رفتارهایشان باعث می‌شوند که خانواده‌هایشان دخالت کنند.

 

۳- دخالت مستقیم

اگر موضوع دخالت به شخص شما بر می‌گردد، هیچوقت از همسر خود نخواهید که جلوی خانواده خود بایستد. آدم‌ها وقتی میان دو ارزش خانواده و همسر قرار می‌گیرند، دچار تضاد درونی می‌شوند و معمولا نمی‌توانند تصمیم درستی بگیرند و دچار خطا و اشتباه می‌شوند.

 

وقتی شما همسر خود را مجبور می‌کنید که از شما در مقابل خانواده خود دفاع کند، باعث می‌شوید که او مقابل یکی از چارچوب‌های ارزشی خود بایستد و حالش خراب شود.

 

فرض کنید که حالا همسر شما بخاطر فشار شما اینکار را انجام دهد، باز هم آن طوری که شما دلتان می‌خواهد، این مساله حل نخواهد شد.

چون همسر شما نمی‌تواند چارچوب‌های ارزشی خود را کاملا نادیده بگیرد.

 

از طرفی چون این موضوع به شخص شما مربوط بوده و خودتان مستقیما وارد عمل نشده‌اید، شان شما در مقابل خودتان، همسرتان و خانواده همسرتان پایین می‌آید و باعث  کاهش عزت نفس در شما می شود.

 

 

۴- قطع رابطه

کار آخر را اول انجام ندهید.

هیچ‌وقت بخاطر یکسری مسائل، سریعا قطع رابطه نکنید. همه ارتباطات فقط به صورت کلامی و حضوری نیست، بیشتر ارتباطات در ذهن شما رخ می‌دهد.

 

یعنی وقتی شما به خاطر مساله حل نشده اقدام به قطع رابطه می‌کنید، بعد از آن،ذهن شما شروع به واگویه‌های ذهنی می‌کند.

مثل اینکه الان دارن در مورد من چی می‌گن؟چه فکری در مورد من می‌کنن؟ چه کسانی فهمیدن؟ چی میشه آخرش؟ و ….

 

 و در نهایت از لحاظ ذهنی، عصبی‌تر خواهید شد. 

 

 

در حالت اول که دخالت بسیار شفاف و شدید است و این خطر کل خانواده را درگیر خواهد کرد، مانند همان مثال که پدر به پسر خود می‌گوید که سریع خونه رو بفروش تا با هم کاری انجام بدیم،

در این موارد سریعا و قطعا باید واکنش نشان دهید و  موضوع را برای همسر خود باز کنید و با او شروع به صحبت کنید.

ذهن انسان‌ها وقتی که زیر سایه ارزش‌های خود باشد، خیلی از اطلاعات را فیلتر می‌کند و متوجه همه جوانب یک تصمیم نیست.

 

پس باید موضوع را باز کنید و در اینجا همسر شما متوجه همه جوانب خواهد شد و میتوانید تصمیم بگیرید که او یا شما، با خانواده صحبت کنید.

 

 

در هر حال اگر شما یا همسرتان خواستید که در مقابل خانواده همسرتان قرار بگیرید و مخالفت خود را ابراز نمایید، حتما از تکنیک ساندویچ استفاده کنید.

 

۱- یعنی در ابتدا از آنها بخاطر پیشنهادشان تشکر کنید. (خیلی ممنون که به فکر مایید و میخواید به ما کمک کنید و خیر ما را می‌خواید.)

۲- در مرحله دوم مخالفت خود را اعلام کنید ( اما اجازه بدید که در این مورد خودمون تصمیم بگیریم، یا ما با هم مشورت کردیم و صلاحمون رو طور دیگه‌ای می‌خوایم.)

۳- در مرحله سوم تشکر مجدد کنید. (خیلی ممنون که به خواسته ما احترام میذارید، میدونیم که شما صلاح ما رو می‌خواید.)

 

با تکنیک ساندویچ، احتمال اثرگذاری حرفتان بیشتر می‌شود.

 

 

نتیجه‌گیری:

 

• پس یاد گرفتیم که در ابتدا رفتار را بررسی کنیم که آیا رفتار قابل مشاهده و واضح است یا خیر
• و اگر رفتار قابل مشاهده بود، دو موضوع را در نظر  بگیریم که آیا رفتار همین حالا آسیب می‌رساند یا بعدا
• و بعد متوجه شدیم که چارچوب‌ها را مشخص کنیم و اگر نیاز به اقدام خاصی بود، از تکنیک ساندویچ استفاده کنیم.

 

 نکته طلایی:  حتما این موضوع را یاد بگیرید که هویت مجردی با هویت متاهلی متفاوت است و رفتارها هم با هم متفاوت خواهد بود. 

 

لطفا اگر در مرحله ازدواج هستید و  ازدواج کرده‌اید، راجع به این مسائل با همسرتان صحبت کنید تا بتوانید از پس چالش‌های زندگی سربلند بیرون بیایید.

 

نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس NLP
منبع: آکادمیک NLP