رموز ارتباط با شریک عاطفی

موفقیت در هر زمینه‌ای خواه شغلی، خانوادگی، تجاری، سیاسی یا هر چیز دیگر تا حد زیادی به ایجاد روابط موثر بستگی دارد. افرادی که قادر به ایجاد و حفظ ارتباطات موثر با دیگران هستند بسیار موفق‌تر از کسانی هستند که این کار را انجام نمی‌دهند.

ارتباط صمیمی و عاطفی نیز یکی از نقطه‌های محوری در زندگی اکثر مردم است و با این‌حال هیچ‌کس به ما یاد نداده است که چگونه یک رابطه عالی پیدا کنیم یا آن را اداره کنیم.

ما معمولا الگویی از والدین خود و یا اطرافیان خود می‌گیریم و آن را در روابط خود پیاده‌سازی می‌کنیم.

در نتیجه بسیاری از روابط در اثر دشمنی، قضاوت، تحقیر و نابود کردن عزت‌نفس یکدیگر خدشه‌دار می‌شوند.

مردم نمی‌دانند که چگونه رابطه‌ای سالم را ایجاد کنند و یا اگر رابطه‌ای دارند، آن را ترمیم کنند.

 

دو دلیل برای این امر وجود دارد: یک،  اکثر مردم در ارتباطات خود مسئولیت‌پذیر نیستند و دو،  مردم متوجه این نیستند که همه‌چیز یک فرایند است .

یک رابطه به یکباره دچار موفقیت و شکست آنی نمی‌شود.

 

همه چیز یک فرآیند است

رابطه فقط یک اسم نیست که بگویی و از آن گذر کنی مانند یک کتاب، یک ماشین. بلکه فعل است . در واقع عشق و رابطه یک فعل است. یک اکوسیستم زنده است که به طور مداوم در حال تغییر است و نیاز به توجه مداوم دارد.

مشخصه یک رابطه خوب این است که هر دو طرف، افکار، احساسات و رفتارهای مناسبی نسبت به هم داشته باشند. این امر از همان ابتدا که انتخاب شریک مناسب است شروع می‌شود، که با چه شناختی، تصمیم به ایجاد ارتباط گرفته‌اید.

 

با فرض اینکه انتخاب شما منطقی بوده است و تصمیم درستی گرفته‌اید، در مرحله بعدی بایستی این ارتباط را مدیریت کنید. مانند یک باغبان که مراقب علف‌های هرز، حشرات، متغیرهای آب و هوایی و … است.

 

اکثر مردم با این تصور عاشقانه اما ساده‌لوحانه ازدواج می‌کنند که “عشق تنها چیزی است که شما نیاز دارید“، البته که این درست است اما تا زمانی که هیچ چالشی در زندگی نداشته باشید از جمله بدنیا آمدن فرزندان، فشارهای مالی، اختلافات ارزشی و باوری و … .

 

از دیدگاه کوچینگ خانواده با NLP اگر کسی می‌خواهد به طور کلی در یک زمینه موفق شود،  باید پایه‌های موفقیت را الگوبرداری کند.  اگر  می‌خواهید یک رابطه خوب داشته باشید، باید مطالعه کنید افرادی که روابط خوبی با هم دارند، چگونه با یکدیگر صحبت می‌کنند، چه اقداماتی انجام می‌دهند تا این رابطه را محکم نگه دارند و همچنین اقدامات و رفتارهای خاصی وجود دارد که می‌توانید تضمین کنید که آنها هرگز انجام نمی‌دهند.

بحث کامل در مورد این عوامل خارج از حوصله این مقاله است. که البته بخشهایی از آن‌را در مقاله تکنیک‌های جذب عشق با nlp بررسی کردیم و بخش کوچک دیگری را در این مقاله با هم بررسی خواهیم کرد.

 

 

به شریک خود احترام بگذارید

 

یکی از پیش‌فرض‌های کلیدی nlp در روابط اینست که توجه کنید که مدلهای دیگران در جهان اشتباه نیست. ما تمایل داریم به این فکر کنیم که نحوه نگرش ما به مسائل درست است و با واقعیت مطابقت دارد.

به همین دلیل ما اغلب تصورات دیگران را رد می‌کنیم، به ویژه هنگامی که دید‌گاه‌های متفاوت می‌شنویم، در این حالت بصورت کاملا ناخودآگاه آن را رد می‌کنیم.

ما خود را محق می‌دانیم که همسرمان را به چالش بکشیم. بدیهی است که چنین نگرشی ارتباط دوطرفه را مختل می‌کند.

 

اولین قدم اینست که بپذیریم، هر شخصی با توجه به نوع یادگیری‌هایش، احساساتش، ارزشها و باورهایش و موارد دیگر دنیا را می‌بیند.

 

اکهارت توئه میگوید ما پشت همه این عوامل حضور داریم.

همه ما در همه شرایط منطقی نیستیم، بلکه ممکن است کارهای احمقانه نیز گاهی اوقات انجام دهیم. دیدگاه یک فرد با توجه به اطلاعاتی که در آن زمان در اختیار دارد، بهترین کاری است از نظر خودش که می‌تواند انجام دهد. به زبان ساده،  هرکس با منابع موجود داخلیش بهترین کار را انجام می‌دهد. 

 

 

 

توقع نداشته باشید با نگرش شما به جهان موافق باشد

این اصلا واقع‌بینانه نیست که انتظار داشته باشیم شریک عاطفی ما یا هر شخص دیگری به دنیا همانگونه که ما می‌نگریم نگاه کند.

به عبارت دیگر، زمانی که ما دیدگاه‌ها، ارزش‌ها و استانداردهای خود را به عنوان معیاری برای انتظارمان از جهان و اطرافیانمان در نظر می‌گیریم دچار تحریف شناختی می‌شویم.

شریک زندگی شما در شرایط یکسان با شما بزرگ نشده است و اطلاعات ورودی ذهنش مانند شما نیست. در این حالت ما وارد قلمرو خطرناکی که باعث ناامیدی، سرخوردگی، عصبانیت و تمام چیزهایی که سلامت روان ما را به خطر می‌اندازد ، می‌شویم.

به عنوان مثال: ما این دیدگاه را داریم که “رانندگان باید مودب‌تر باشند”، “شریک عاطفی من باید این ویژگی‌ها را داشته باشد” و فرضیه‌های دیگری که خود شما بیشتر به آن واقف هستید.

 

برای این که وارد این قلمرو خطرناک نشوید، بدانید که باید از موقعیت شخصی خودعقب‌نشینی کنید و این موضوع را یاد بگیرید که “هیچ قانونی” وجود ندارد که مردم با شما موافق باشند. هرچند که دیدگاه شما از همه لحاظ درست باشد.

 

این باعث میشود که شما خنثی باشید و کمتر خود را وارد رینگ مبارزه کنید.  در این صورت می‌توانید موقعیت او را درک کنید و نسبت به ترجیحات شریک زندگی خود چیزی را بدهید که او مشتاق دریافت آن است. 

 

این احترام و نگاه خنثی به شما این امکان را می‌دهد که دیدگاه شخص دیگری را بدون قضاوت بپذیرید. این موضوع شامل همه نوع ارتباط از جمله ارتباط کلامی و غیرکلامی می‌شود.

ارتباطات، چسبی است که یک رابطه را با هم نگه می‌دارد. هنگامی که مجبور هستید به عنوان یک زوج با مشکلات روبرو شوید، این توانایی ارتباط موثر شماست که می‌تواند شرایط را معتدل کند.

 

 

مردم رفتارهای آنها نیستند

مردم بهترین کاری را که می‌توانند، انجام می‌دهند. منابع درونی آنهاست که رفتار آنها را تعیین می‌کند. اگر آنها ابزارهای بیشتر یا متفاوتی داشتند ممکن بود بتوانند رفتار متفاوتی نشان دهند.

 

 هرگز براساس رفتار شریک زندگی‌تان به او برچسب نزنید.  این کار برای پایداری رابطه اصلا خوب نیست.

با یادگیری و رشد، رفتار همیشه تغییر می‌کند. روابط بد، غیرمولد و گیرکرده می‌تواند زمانی تغییر یابد که مسئولیت را برعهده بگیریم و یاد بگیریم که فعال باشیم.

 

ویکتور فرانکل، یک بازمانده از اردوگاه کار اجباری نازی‌ها در کتاب خود “انسان در جستجوی معنا” نوشت که (بین محرک و پاسخ شکافی وجود دارد که در این فاصله تمام آزادی ما نهفته است) ما در این فاصله قادریم که با یادگیری کارهای خارق‌العاده انجام دهیم.

 خبر خوب و خبر بد این است که ما با نوع فکرمان قادریم که همه کار انجام دهیم. 

 

 

پنج نکته کوتاه برای تقویت ارتباطات

 

۱- مسئولیت ارتباطات خود (کلامی و غیرکلامی) را برعهده بگیرید.

۲- متعهد شوید که فرآیند را از سر بگذارید.

۳- بفهمید که از ارتباط چه می‌خواهید و سپس رفتار و زبانتان را برای حمایت از هدف هماهنگ کنید.

۴- افکار و احساسات خود را به طور کامل بیان کنید و شریک خود را نیز به انجام این کار تشویق کنید.

۵- سوتفاهمات را با سوال پرسیدن حل کنید به جای اینکه عصبانی شوید.

 

با صرف انرژی در ارتباطات، مسئولیت نقش خود را بر عهده بگیرید و نشان دهید که رابطه‌تان برای شما مهم است (این انرژی فقط مختص زن یا مرد نیست. رابطه یک ارتباط دو طرفه است)

 

ارتباطات بدون عشق ارزش تلاش را ندارد. عشق برای رابطه بسیار مهم است اما به تنهایی کافی نیست. اگر عشق وجود دارد و اگر رابطه برای شما مهم است، پس بر بهبود ارتباط تمرکز کنید. 

 

نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس NLP 
منبع: آکادمیک NLP