ترازوی ذهن
ضمیر ناخودآگاه شما دارای ترازویی بسیار دقیق است. هنگام شروع هر کار، ناراحتی و خوشی حاصل از انجام آن کار با این ترازو سنجیده میشود. اگر ناراحتی سنگینتر باشد، تمایلی برای شروع آن کار نخواهید داشت.
پس اگر میخواهید کاری را شروع کنید و نمیتوانید، به این دلیل است که که کفه رنج ترازوی ضمیرناخودآگاه سنگینتر است و اگر قرار است رفتار خود را تغییر دهید و بر تنبلی و اهمال کاری غلبه کنید، باید جای آنچه که در مغزتان با رنج یا لذت مترادف شده است را عوض کنید.
توجه به قانون رنج و لذت در رفع تنبلی و اهمالکاری، از جمله مواردی است که دانش برنامه ریزی عصبی زبانی(nlp)، بر روی آن متمرکز است.
مهمترین هدف ضمیر ناخودآگاه، حفظ رفاه، امنیت و آسایش می باشد.
به عنوان مثال، شما می گویید: «پول یعنی آزادی بیشتر. میتوانم با پولی که دارم به دوستانم کمک کنم، برای فرزندم هدیه بخرم، به مسافرت بروم و آگاهیهایم را بیشتر کنم».
اما در همان لحظه ضمیرناخودآگاه به شما ندا میدهد که: «بله، این درست است اما اگر پول بیشتری داشته باشی، دیگر هرگز فرصت کافی برای خانواده نخواهی داشت. برای به دست آوردن پول، باید از تمام تفریحاتی که دوست داری و همچنین استراحت خود بگذری. شاید شرکایت به تو خیانت کنند و پولت را از دست بدهی و علاوه بر این برای همیشه تنها خواهی ماند».
تمامی این موارد هشدارهایی هستند که از سمت ضمیرناخودآگاه به ما داده میشود. زیرا ذهن ناهوشیار ما احساس میکند که با بدست آوردن پول بیشتر، دچار رنج های فراوانی میشویم و رفاه، امنیت و آسایش خود را از دست میدهیم.
یکی از پیش فرضهای علم nlp این است که در پشت هر رفتاری، منظوری مفید و مثبت نهفته است. یعنی با اینکه شاید تنبلی و اهمالکاری باعث شود تا ما احساس بدی داشته باشیم، اما ضمیرناخودآگاه قدرتمند این فکر را نمی کند.
استفاده صحیح از قانون رنج و لذت در رفع تنبلی و اهمالکاری
اگر میخواهید از شر بدهیهای خود خلاص شوید و یا با درآمد بیشتر و راحتتر زندگی کنید، باید یکبار و برای همیشه تصمیم بگیرید نحوه تمرکز فکرتان را تغییر دهید. ترازوی خود را به درستی به کار بگیرید و از خود بپرسید: «اگر همواره در تنگدستی زندگی کنم، چقدر باید متحمل ناراحتی شوم؟ اگر پول بیشتری به دست آورم، تا چه اندازه ناراحت خواهم شد؟»
باید بدانید برای به دست آوردن پول، از نظر احساسی، معنوی، جسمی و مالی چه هزینهای باید پرداخت کنید.
دو نیروی رنج و لذت، نیروهای اصلی برای تعیین مسیر زندگی ما هستند. اگر میخواهید زندگیتان در کنترل خودتان باشد، باید به این نیروها افسار بزنید. در غیر این صورت این دو نیرو شما را در اختیار خواهند داشت.
برای در دست گرفتن این دو نیرو باید توانایی تغییر کانون تمرکز فکرتان را داشته باشید. بر هرچه تمرکز کنید، به حقیقت خواهد پیوست. باید بیاموزید معادلههای ذهنتان را تغییر دهید. اگر در ذهن شما پول مساوی با ناراحتی میباشد، هیچوقت به پول بیشتری دست نخواهید یافت. پس باید این معادله را در هم بشکنید و فکرتان را به آن جنبههایی از پول متمرکز کنید که یادآور خوشی است.
شروع تغییر با توجه به قانون رنج و لذت در رفع تنبلی و اهمالکاری
بیایید از همین حالا انجام این تغییرات را تمرین کنیم. چهار کاری را که باید حتما انجام دهید ولی تا این لحظه شروع آنها را به تعویق انداختهاید، یاداشت کنید. مثلاً میخواهید سیگار را ترک کنید، به یکی از دوستانتان تلفن بزنید، در پی شغلی باشید، به کسی بگویید که خیلی دوستش دارید و… .
لازم نیست این چهار کار خیلی دشوار و پیچیده باشد. چهار کار بسیار ساده. حق ندارید بگویید: «فردا». همین حالا باید این کار را انجام دهید، زیرا شما فردا کارهای بیشتری برای انجام دادن خواهید داشت. در این صورت هر روز نیروی درونی بیشتر میشود و متوجه میشوید که تمایل بیشتری برای به پایان رساندن کارهای عقب افتاده دارید.
حالا هر تفکری را که مانع عملکرد شما شده است در کنار همان کار بنویسید. به خاطر داشته باشید که برای این که بهترین استفاده را از قانون رنج و لذت در رفع تنبلی و اهمالکاری ببرید، باید با خودتان رو راست باشید. بهانهتراشی نکنید. واقعا تاکنون چند بار شده است که کاری را تنها بعد از اینکه بارها از شما خواسته شده است، انجام دادهاید؟
داستان کشیش
کشیش بزرگی بود که هر هفته تعداد زیادی از مردم برای شنیدن موعظههایش به کلیسا میرفتند. یک روز کشیش سخنرانی بسیار جالبی ایراد کرد. هفته بعد که مردم برای شنیدن سخنانش به کلیسا رفتند، باز هم همان موعظه را شنیدند. هفته بعدی نیز همینطور و… .
این سخنرانی پنج هفته تکرار شد. افراد قدیمیتر تصمیم گرفتند این مساله را با او مطرح کنند، چرا که از نظر آنها شاید مشکلی در کار بود. در عین کمرویی به کشیش گفتند: «جناب کشیش، آیا میدانید موعظه امروز شما همان موعظهای است که در چند هفته گذشته ایراد کردهاید؟». کشیش خندید و گفت: «بله، اما آیا شما به این سخنان عمل کرده اید که من حرفهای دیگری برای گفتن داشته باشم؟».
بنابراین اگر می خواهید از قانون رنج و لذت در رفع تنبلی و اهمالکاری نهایت استفاده را ببرید، از همین حالا شروع به انجام اقدامات زیر کنید.
تمرین ۵ مرحلهای NLP برای رفع تنبلی و اهمالکاری
باید از همین حالا آن را انجام دهید:
۱- چهار عملی را که مدتهاست انجامشان را به تعویق انداختهاید، یادداشت کنید.
۲- بنویسید که تصور میکنید با انجام این کارها چه ناراحتیهایی را باید تحمل کنید.
اگر پاسخ میدهید: «هیچ»، باید بیشتر در اینباره فکر کنید. شاید ناراحتی شما چیزی باشد که در ظاهر چندان مهم نیست، مثلا شاید از صرف زمان برای اینکار احساس ناخشنودی میکنید.
۳- بنویسید که از انجام ندادن این کارها چه لذتی عایدتان میشود. در بسیاری از موارد با انجام ندادن کاری، لذت میبریم. مثلا شما مطمئن هستید که باید وزن خود را کاهش دهید، زیرا اندام نامتناسبی دارید و یا سلامتیتان در خطر است. اما این کار را مرتبا به تعویق میاندازید، زیرا هر بار از خوردن شکلات و شیرینی لذت میبرید.
سه حرف اول واژه رژیم غذایی در زبان انگلیسی(diet) را در نظر بگیرید. این سه حرف(die)، به معنای مردن است. شما نیز اگر به رژیم غذایی چنین دیدی داشته باشید، مسلما آن را شروع نخواهید کرد و حتی اگر رژیم غذایی مناسبی را شروع کنید، قادر نخواهید بود آن را ادامه دهید. زیرا رژیم غذایی در ضمیر ناخودآگاه شما، با رنج ناشی از غذا نخوردن مرتبط شده است. هر بار که به این نتیجه میرسید که باید هرچه سریعتر رژیم غذایی لاغری را شروع کنید، ناخودآگاه به شما خواهد گفت: «ای وای. باید تمام آن چیزهایی را که از خوردن آنها لذت میبرم، کنار بگذارم».
۴- حالا لطفا چند سوال از خود بپرسید. مثلا اگر مدتهاست میخواهید برای کاهش وزنتان یک رژیم غذایی مناسب را شروع کنید اما نتوانستهاید، از خود بپرسید: «با پرخوری چه چیزی به دست خواهم آورد؟ و یا اگر سیگار کشیدن را کنار نگذارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اگر به خواستگاری کسی که دوستش دارم نروم، چه روی خواهد داد؟» با خود صادق باشید. اگر به این مسائل نپردازید، در طی دو، سه، چهار یا پنج سال آینده وضعیتتان چگونه خواهد بود؟ در آینده برای انجام فعالیتها چه حد انرژی خواهید داشت؟ عزت نفس شما تا چه اندازه خواهد بود؟ این امر چه تاثیری در روابط شما با نزدیکان و دوستانتان دارد؟
پولتان را از دست میدهید، چاق میشوید و… .
فقط به یک جواب کوتاه بسنده نکنید. این ها کافی نیست. به خاطر داشته باشید آنچه ما را در زندگی راهنمایی میکند، احساس ماست و نه هوش و ذکاوتمان. پس، از احساس خود کمک بگیرید. سعی کنید حسی را که دو، سه، چهار یا پنج سال بعد اگر به نتایج مطلوب زندگیتان نرسیده باشید، دارید، لمس کنید و آن را یادداشت کنید.
۵- حالا گام آخر را بردارید. هر چه را که همین حالا یا بعدها به واسطه این اقدامات به دست میآورید یادداشت کنید. فهرست بزرگی از تمام احساساتی که به دست خواهید آورد را تهیه کنید. به عنوان مثال احساس میکنم:
زندگی را تحت کنترل دارم.
شناخت بیشتری از خود به دست آورده ام.
بیش از قبل مسوولیتپذیر هستم.
اعتماد به نفس و عزت نفس بیشتری دارم.
سلامتی و انرژی بیشتری دارم.
ارتباطات قویتری برقرار کردهام.
و…
توجه نهایی برای استفاده از قانون رنج و لذت در رفع تنبلی و اهمالکاری
یک بار دیگر مرور می کنیم: دو نیروی کنترلکننده وجود دارد. فرار از رنج و کشش به سمت لذت. برای پیشرفت، هر دوی آنها را به کار ببرید. اگر نتوانید خود را به جلو هدایت کنید، افراد زیادی هستند که کنترل زندگی شما را در دست خواهند گرفت. بیاموزید فکر خود را مدیریت و روی آن سرمایهگذاری کنید. این تمرین را همین حالا انجام دهید و به یاد داشته باشید که باید هر پنج مرحله را پشت سر بگذارید. این کار را به فردا موکول نکنید. لطفا همین حالا آن را انجام دهید.
برگرفته از کتاب موفقیت نامحدود اثر آنتونی رابینز
نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس NLP
منبع: آکادمیک NLP
درودوسپاس استاد بااجازتون ازمطالب خوبتون عکس گرفتم
تاهمیشه بتونم داشته باشمشون
درود فرح عزیز، مطالب هر چند وقت یکبار بروزرسانی میشود و اطلاعرسانی میشود.
درود جناب عرب زاده، بسیار مقاله پرمغزی بود. من از همین حالا تمریناتش را یادداشت کردم که انجام بدم. چون تا عمل نکنم فقط یک محتوا باارزش یاد گرفتم. بسیار ممنون که صادقانه و بی چشمداشت دارید بهمون کمک میکنید.
سلام سها عزیز، دیدگاه شما درسته، باید تمرین کرد تا نتیجه گرفت. ممنون از همراهیتون گرامی
سلام وقتی این مقاله را مطالعه کردم حس کردم خوش شانسم که صفحه شما را دنبال می کنم ، و با nlp آشنا شدم . 💯💯👌👏👏
سلام دوست عزیز، خیلی خوشحالیم که همراهان قدردانی همچون شما داریم. با آرزوی موفقیت روزافزون برای شما.