فکر، فرضیهای است که شاید درست باشد یا نباشد، اما در هر صورت، ذهن کارخانه تولید افکار است. در این میان بسیاری از افکار ما به عنوان مسموم شناخته میشوند.
گاهی این افکار آنچنان در ذهن ما نهادینه شدهاند که تبدیل به باورهایی قدرتمند گشتهاند و کنترل زندگی ما را بر عهده گرفتهاند. با همین افکار، تصمیم میگیریم، انتخاب میکنیم و تعاملات خود را شکل میدهیم و شاید هیچوقت هم پس از شکستهای پی در پی متوجه اصل ماجرا نشویم.
در این مقاله به ۵ فکر مسموم که در بین بسیاری از انسانها رایج است میپردازیم و نحوه تغییر هر یک را بررسی خواهیم کرد.
۱- همیشه برای برندهشدن تلاش کن
این فکر، تولید ناامنی درونی میکند زیرا کسی که این فکر را دارد، دنیا و زندگی را یک میدان مسابقه میبیند که همیشه باید اول باشد و اگر نباشد، یعنی ضعف دارد و مورد پذیرش بقیه نیست.
طبیعتا بارها و بارها در زندگی همه ما این اتفاق میافتد که علیرغم تلاش فراوان، نتوانیم به جایگاه نفر اول در رابطه با آن هدف برسیم، اما مساله مهم این است که آیا در اینصورت، احساس رضایت و ارزشمندی داریم یا خیر.
افرادی که این فکر مسموم را دارند، دائما در حال ضربه زدن به عزتنفس خود میباشند.
فکر جایگزین این است: « من تلاش میکنم تا آهسته آهسته به سمت بهترین خودم پیش روم.»
با این فکر با هر قدمی که بر میداریم، احساس رضایتمندی میکنیم و بجای شتابزدگی و افزایش احتمال اشتباه، با سرعت مناسب و به شکل هوشمندانه به سمت اهداف مطلوب شخصیت خود حرکت خواهیم کرد.
۲- خواستن، توانستن است
این فکر هم یکی دیگر از افکار مسموم میباشد که متاسفانه بسیار هم شایع است.
هر کدام از ما استعدادها، تواناییها، مهارتها، منابع و موقعیتهای خاص خود را در زندگی داریم و اصلا اینطور نیست که حتما به هر آنچه بخواهیم، برسیم . وقتی فکر میکنیم که میشود به هر چیزی که دلمان میخواهد برسیم، یعنی به بسیاری از محدودیتهای واقعی و موجود زندگی خود توجهی نداریم و همین بیتوجهی میتواند ضربههای سنگینی به ما بزند.
فکر جایگزین این است: « من میتوانم در حد خودم، به خواستههایم برسم.»
این فکر باعث میشود که ما با محدودیتهای خود بیشتر آشنا شویم و اگر امکان از میان برداشتن آنها وجود داشته باشد، آگاهانه این کار را انجام دهیم و اتفاقا به رشد و پیشرفت بیشتری هم برسیم.
اگر هم این امکان وجود نداشته باشد، حداقل به پذیرش میرسیم و بجای امید واهی و با دسترسی به ظرفیتهای درونی خود، به سمت خواستههایمان حرکت میکنیم.
۳- نسبت به خود سختگیر باش تا بیشتر پیشرفت کنی.
این فکر یعنی: ” تو حق داری خودت را زحمی و آزرده کنی، چون در عوض پیشرفت خواهی کرد. “
کسانی که این فکر مسموم را دارند، حتی در صورت کسب موفقیتهای احتمالی، راضی و خرسند نخواهند بود، چون بسیاری از نیازهای اساسی خود را سرکوب کردهاند، به این امید که پس از کسب پیشرفت مورد نظر، به آنها خواهند پرداخت.
در حالیکه نیازهای اساسی ما آن دسته از نیازهایی هستند که در صورت عدم توجه به آنها، زندگی ما از تعادل خارج میشود. مانند تفریح، استراحت، ارتباط با دوستان و …
فکر جایگزین این است: «نسبت به خودت منصفانهتر عمل کن.»
با این فکر نه تنها با انعطافپذیری و آرامش خیال بیشتر به سمت موفقیت حرکت میکنیم، بلکه به نیازهای اساسی خود نیز میپردازیم و قطعا دستیابی به موفقیت هم آسانتر و دلنشینتر خواهد بود.
۴- مشکلات را نادیده بگیر، خودشان حل میشوند
آدمهایی که اهل انکارکردن هستند، به این فکر اعتقاد دارند.
یکی از قوانین ذهن این است که تمایل دارد برای موضوعات و مسائل مختلف راهحلی سریع پیدا کند و پرونده آن موضوع را ببندد. وقتی ما بخواهیم به یک مشکل بیتوجه باشیم، یعنی تمایل داریم تا برخلاف این قانون ذهن عمل کنیم و ذهن چنین اجازهای را به ما نخواهد داد.
در اینجا ذهن ما با توجه به اطلاعات موجود قبلی که گاه کاملا ناکارآمد هستند، سعی در بستن این پرونده میکند و برای همین است که در اغلب اوقات بیتوجهی به یک مساله، باعث مشکلات پیچیدهتر میشود، چون ذهن تابع منطق و استدلال نیست و قدرت تشخیص خوب از بد را ندارد.
بسیاری از خطاهایی که پشت سرهم تکرار میکنیم، بخاطر همین بیتوجهی و عدم تمایل به حل صحیح مشکل میباشد.
فکر جایگزین این است: «به مشکلات آگاه باش، آنهایی را که قابل حل هستند، حل کن و سایر مشکلات غیرقابل حل (حداقل در این مقطع) را بپذیر.»
این فکر باعث میشود که برای حل آن دسته از مشکلات قابل حل، آگاهانه اقدام کنیم و کنترل و مدیریت مشکل را به ذهن خود واگذار نکنیم و در عین حال، نسبت به موضوعات غیرقابل حل در وضعیت موجود، به پذیرش واقعی برسیم و با آرامش بیشتری زندگی کنیم.
۵- با اولین برخورد، میشود آدمها را شناخت
این فکر هم یکی دیگر از افکار مسموم است که اتفاقا بسیار هم خطرناک میباشد.
اول اینکه انسانها در شرایط مختلف، واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهند و بعد اینکه واکنش هر فردی نسبت به یک موضوع، میتواند کاملا متفاوت با فرد دیگر باشد.
این فکر مسموم باعث بسیاری از قضاوتها، سوءتفاهمات و ایجاد بحرانهای مختلف در ارتباطات میشود که گاه جبران آنها کار آسانی نیست.
فکر جایگزین این است: «همه افراد در لحظه بهترین کار ممکن را از نظر خود انجام میدهند و نمیتوان با یک برخورد، کسی را شناخت.»
وقتی اینگونه بیندیشیم، آنگاه اولا زود قضاوت نمیکنیم و با آگاهی بیشتری روابط خود را کنترل میکنیم و در ضمن سطح انتظارات خود را هم کاملا معقولانه در نظر میگیریم و به این شکل مقابله با آسیبهای اجتماعی از سمت طرف مقابل هم، برایمان آسانتر خواهد شد.
دوست عزیز و همراه، در این مقاله تنها به ۵ فکر مسموم پرداخته شد.
نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس تخصصی NLP
منبع: آکادمیک NLP