چگونه ضمیر ناخودآگاه در برابر تغییر مقاومت می‌کند؟ (مثل مورچه نباش، با دم شیر بازی نکن!)

مقاومت ضمیر ناخودآگاه در برابر تغییر
4.2/5 - (9 امتیاز)

چندبار خیلی سرحال و با انگیزه تصمیم به شروع کاری داشتید، ولی ناگهان و به سرعت توی دلتون خالی شده و احساس ناامیدی کردید و از تصمیم خودتون منصرف شدید؟

چقدر وقتی خواستید تصمیمی رو عملی کنید، ترس و نگرانی در لحظه به سراغتون اومده که “اگر نتونم چی؟” یا “بعدش چی میشه؟”

شده هنوز گرم انجام کاری نشدید که ناگهان چند تا اتفاق عجیب و پیش‌بینی نشده، همه چیز رو بهم ریخته؟

امان از زمان‌هایی که به خودمون قول می‌دیم که: ” امروز فقط می‌خوام روی یک کار مهم متمرکز بشم”، اما یه کم که جلو می‌ریم حواسمون به هزار جای دیگه پرت میشه و می‌ریم سراغ کارهای بی‌ارزش که هیچ نفعی برامون نداره.

جالب‌تر اینه که گاهی وقتها در اوج حال خوب و آمادگی جسمانی، به محض اینکه می‌خوایم استارت کاری رو بزنیم، انواع درد و مرض‌های جورواجور سراغمون میاد. سردرد، بدن درد، بی حسی و …

 

 اگر حتی یکی از موارد بالا یا مشابه اونها رو در زندگی تجربه کردید،  این نوشته مخصوص شماست.

در این مقاله قصد دارم برخی از مهمترین اقداماتی را که ضمیر ناخودآگاه به کار می‌بندد تا در برابر تغییر مقاومت کند، به شما معرفی کنم. تمامی این موارد را بارها و بارها هم در خودم و هم در میان دانشجویان و مراجعین مختلف، مشاهده نموده‌ام.  پس با من همراه باشید. 

 

مشکل فوتبالیست جوان تیم پرسپولیس

چند سال پیش مراجعه‌ کننده‌ای داشتم که از اعضای تیم امید پرسپولیس بود. مشکل این آقا این بود که هروقت به گوشش می‌رسید که قرار است تا چند روز آینده افرادی برای تیم بزرگسالان پرسپولیس انتخاب شوند، در حین تمرین یا مسابقه با مصدومیت مواجه می‌شد و از انتخابی تیم بزرگسالان جا می‌ماند.

به گفته ایشان این اتفاق به شکل عجیبی دائما تکرار می‌شد و ترس شدیدی از اینکه شاید دیگر این موقعیت عالی نصیبش نشود، در چهره‌اش نمایان بود. علت چه بود؟

نکته مهم این است: هرگاه ضمیر ناخودآگاه به هر دلیلی از جمله باورهای محدودکننده به این نتیجه برسد که یک تغییر، مانع از رفاه، امنیت و آسایش ما می‌‌شود، با روشهای مختلف در برابر آن تغییر مقاومت می‌کند. چرا؟ چون ساده لوح است و اطلاعات مختلف را بدون تجزیه و تحلیل منطقی تبدیل به باور کرده است. حالا اگر ما بخواهیم کاری را انجام دهیم که با این باورها مخالف باشد، تمام سعی خود را می‌کند تا مانع ایجاد آن عمل یا تغییر شود.

در مورد این فوتبالیست جوان، این باور وجود داشت که رفتن به تیم بزرگسالان باعث کسب اعتبار زیاد می‌شود و این اعتبار تو را مغرور خواهد کرد و در نتیجه از خانواده خود فاصله خواهی گرفت و نمی‌توانی مرد مناسبی برای همسر خود باشی.  بله! تا زمانی که از قدرت پنهان ناخودآگاه مطلع نباشیم، خیلی چیزها مسخره به نظر می‌آید! 

 

مثل مورچه نباشید!

حتما دیدید که وقتی مورچه دانه‌ای را به دهان می‌گیرد و می‌خواهد جابجا کند، اگر بارها و بارها این دانه از دهانش بیفتد، باز هم این کار را تکرار می‌کند و در نهایت بعد از تلاشهای بسیار یا موفق می‌شود و یا دانه را رها می‌کند. تلاش مورچه قابل تحسین است، اما ما مورچه نیستیم! 

ما باید بدانیم که وقتی یک اتفاق در مسیر تغییر چندین بار پیش می‌آید و مانع رسیدن ما به خواسته‌هایمان می‌شود (البته اگر برنامه‌ریزی مناسبی انجام داده باشیم)، شاید پای مخالفتی از طرف ضمیرناخودآگاه در میان باشد که اگر به آن توجه نکنیم، وقت، انرژی و هزینه‌های زیادی را تلف خواهیم کرد!

مثل مورچه نباشید
مثل مورچه نباشید

با دم شیر بازی نکنید!

ضمیرناخودآگاه بسیار قدرتمند است و کنترل ۹۵% از رفتارهای ما را برعهده دارد. بازی با دم شیر یعنی عدم توجه به پیامهای پنهان ضمیر ناخودآگاه که می‌تواند باعث شود ناخودآگاه آنچنان بلایی بر سر ما بیاورد که دیگر  به راحتی قابل جبران نباشد! 

با دم شیر بازی نکنید...
با دم شیر بازی نکنید…

روش‌هایی که ضمیر ناخودآگاه با استفاده از آنها، در برابر تغییر مقاومت می‌کند.

 

۱- بی ارزش جلوه دادن کار

وقتی ناخودآگاه احساس کند که ما بدون توجه به خواسته‌های او قصد انجام کاری را داریم، شاید از طریق بی‌ارزش جلوه دادن آن کار، وارد عمل شود.

در اینجا احساس می‌کنیم که:

“شاید آنقدرها هم این تغییر مهم نباشد”
“اصلا مگه قراره حالا چه اتفاقی بیفته؟”

و به همین راحتی باعث می‌شود که آن کار یا تغییر را رها کنیم.

Unconscious methods
بی ارزش جلوه دادن کار یکی از مقاومت ضمیر ناخودآگاه در برابر تغییر است

۲- سخت و طاقت‌فرسا نشان دادن تغییر

مثلا می‌خواهید کسب و کار خود را ترقی دهید. همین که می‌خواهید شروع کنید، احساس می‌کنید که کلی کار پیچیده دارید که شما را متحمل سختی‌های فراوانی خواهد کرد. در نتیجه دستان خود را به راحتی و به علامت تسلیم بالا می‌برید و بعد هم کلی حرص می‌خورید!

 

۳- ایجاد ترس، دلشوره و ناامیدی

شب گذشته خواب راحتی داشته‌اید و امروز سرحال می‌خواهید تکانی به خود بدهید. اما یکباره دچار ترس و دلهره می‌شوید و حتی شاید تپش قلب بگیرید، گیج شوید و یا احساس نگرانی کنید. در اینجا ممکن است فکر کنید که:

“نکنه این تغییر زوده!” یا “شاید اطلاعاتم در حال حاضر کافی نیست”.

در این رابطه مراجعین زیادی داشته‌ام که حتی دچار مواردی مثل “احساس خفگی” یا “حالت تهوع شدید” در زمان تصمیم به تغییر شده‌اند.  چند بار احساس گیجی و قفل شدن کردید؟! 

ایجاد ترس، دلشوره و ناامیدی توسط ضمیرناخودآگاه
یکی ار زاه های مقاومت ضمیر ناخودآگاه در برابر تغییر ایجاد ترس، دلشوره و ناامیدی است

۴- به شوخی گرفتن و بی‌خیالی

این مورد را بارها در کارگاه‌ها و دوره‌های nlp مشاهده کرده‌ام. هنگامی که درس جدیدی می‌دهم از دانشجویان می‌خواهم که دو به دو با همدیگر تمرین کنند، برخی از دوستان انگار که سالهاست هم را می‌شناسند و رابطه‌ای صمیمی دارند، شروع به بازگو کردن خاطرات و تجربیات خود می‌کنند و می گویند و می‌خندند و به طور کلی فراموش می‌کنند که هدف از تمرین، چه چیزی بوده است و تازه وقتی متوجه می‌شوند که نگاه غضب‌آلود من را می‌بینند. 😊

ضمیر ناخودآگاه در این مواقع احساس می‌کند که یادگیری باعث تغییر خواهد شد و این تغییر منافع من ناخودآگاه را به خطر می‌اندازد!

 

۵- جابجایی اولویت‌ها

یعنی دقیقا می‌دانیم که در این لحظه باید چه کاری را انجام دهیم و اگر به تعویق بیندازیم شاید قابل جبران نباشد، اما ناگهان حواسمان پرت می‌شود و کار دیگری را که اگر ضرر نداشته باشد سودی هم ندارد، انجام می‌دهیم و کلا فراموش می‌کنیم که کار اصلی چه بوده است!

چندبار وقتی مصمم به انجام کاری بوده‌اید، به خود گفته‌اید:  “حالا بذار یک دقیقه اینستاگرام رو چک کنم، بعدش انجامش می‌دم؟” 

فیلم آموزشی ارتباط با ضمیرناخودآگاه و برنامه ریزی آن

 

۶- بروز درد یا حتی بیماری‌های جسمانی

روز ۲۲ مهرماه سال ۹۵ را هرگز از یاد نخواهم برد. در حالی‌که داشتم برنامه‌ریزی‌های نهایی برای سمیناری که قرار بود هفته بعد برگزار کنم را انجام می‌دادم، به یکباره دچار سرفه و بعد حالت تهوع شدید شدم و سپس و در عرض چند ساعت در تمام بدنم احساس درد کردم.

مراجعه به چندین پزشک مختلف و استفاده از انواع داروهای شیمیایی و سنتی تجویز شده هم، کوچکترین تاثیری بر روند بهبودی نداشت. با هر زحمتی که بود، بالاخره توانستم سمینار را که در دو نوبت برگزار می‌گردید، اجرا کنم و در این زمان هم هیچ اتفاقی نیفتاد.

دریغ از حتی یک سرفه! اما بلافاصله پس از اتمام سمینار، روز از نو و روزی از نو و تا ۲ هفته بعدی هم من همچنان همان علائم روز اول را داشتم.

در همین ایام بود که متوجه شدم این بیماری هیچ دلیل خاص پزشکی ندارد و ضمیر ناخودآگاه فقط به این خاطر من را مبتلا به این بیماری کرده است که اندکی از حجم کاری خود کم کنم و مجبور شوم با خانه‌نشینی، بیشتر استراحت کنم.

بروز درد و بیماریهای جسمانی توسط ضمیرناخودآگاه
بروز درد و بیماریهای جسمانی توسط ضمیرناخودآگاه- مقاومت ضمیر ناخودآگاه در برابر تغییر

 

پیشنهاد میکنم این مقاله را نیز بخوانید:
یک تجربه شخصی و پیامی از طرف ضمیرناخودآگاه

هدف من از ارائه این مقاله این بود که بیشتر از گذشته به پیام‌های پنهان و مقاومت‌های ضمیر ناخودآگاه در برابر تغییر که با روشهای مختلف به ما نشان می‌دهد، توجه کنیم.

گاهی لازم است مقداری صبر کنیم و دست از رفتارهای شتابان خود برداریم. بیشتر با خود خلوت کنیم و پیش از آنکه ناخودآگاه را مجبور به واکنشهای شاید شدیدی کنیم، چاره‌ای بیندیشیم.

 ناخودآگاه همیشه خیر و صلاح ما را می‌خواهد، هرچند اگر به خاطر برنامه‌ریزی‌ها و باورهای قبلی کاملا در اشتباه باشد. 

 

نویسنده: مهدی عرب زاده مدرس NLP
منبع: آکادمیک NLP

 

4.5 6 رای‌ها
Article Rating
عضو
اشاره به موضوع
guest
12 Comments
جدیدترین نظرات
قدیمی‌ترین نظرات نظرات با تعداد رای زیاد
بازخورد درون خطی
دیدن همه نظرها
12
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا دیدگاهی بنویسیدx